گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

حدیث غدیر و شکایت جیش یمن

 

  پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 

 بسم الله الرحمن الرحیم

   

 برنامه حبل المتین                                                                                          تاریخ 1390/08/26

   

استاد حسینی قزوینی:

طبق روال گذشته بیان می‌کنیم که هدف ما بازگو کردن یک سری حقایق هم برای عزیزان شیعه و هم عزیزان اهل سنت است. ما هر گونه اهانت و جسارت به مقدسات اهل سنت را گناهی بزرگ و نابخشودنی می‌دانیم و اگر بعضی‌ها نقل مطالب از کتب اهل سنت را اهانت تلقی کنند، پس اولین اهانت کننده خود علمای اهل سنت هستند که قطعا عزیزان اهل سنت چنین عقیده و ادعایی را ندارند. در خدمت جناب آقای محسنی بزرگوار هستم.

مجری:

حضرت استاد هندوستان تشریف برده بودند و ما باید در این دهه ولایت یک برنامه تبلیغی و مطالب خوبی می‌داشتیم ولی متأسفانه این فرصت برای ما فراهم نشد و عزیزان میزبان در هندوستان قدرتشان بیش تر بود و آن طور که من شنیدم برنامه خیلی مفصّلی داشتند. ان شاء الله لطف کنید چند دقیقه‌ای برای بینندگان عزی زمان    گزارش سفر را بدهید و بعد ان شاء الله وارد بحث بشویم.

استاد حسینی قزوینی:

ما خودمان در ایران قول داده بودیم. تهران، اصفهان، قزوین، بجنورد، مشهد، دعوت کرده بودند ولی دیگر دوستان آنجا اصرار داشتند که وهابیت جدیدا فعالیت‌‌های خیلی گسترده‌ای را شروع کرده است به طوریکه خود آقای سدیس را فرستاده‌‌‌اند آنجا 3 روز در ایالت‌‌های مختلف -به قول خودشان می‌گفتند- طوفان به پا کرده بود. ولی نه تنها طوفانی نبود بلکه خودش گرفتار گرد و غبار شده بود. ما در دهلی که پایتخت هندوستان است جلسات متعددی داشتیم هم برای عموم مردم هم آقایان روحانیون. جلسه‌ای بسیار خوب و عالی بود که می‌گفتند چنین جلسه‌ای تا به حال در هند برگزار نشده بود و بعد به بعضی از ایالت‌‌های دیگر رفتیم.

آنجا مرکز علمی هند و 7 حوزه علمیه بود که هم برای برادران و هم خواهران طلبه صحبت‌هایی داشتیم.

الحمد الله برنامه‌‌های خوبی بود.

یکی از برنامه‌‌های جالبی که در آنجا داشتیم، زیارت قبر مرحوم میر حامد حسین هندی بود، در کنار قبر ایشان در مظلومیت اهل بیت و امیر المومنین خیلی گریه کردم.

کتاب عبقات الانوار یکی از بزرگ ترین و مفصّل‌ترین کتاب‌ها در اثبات ولایت امیر المومنین در 20 جلد است حتی الغدیر علامه امینی هم بر گرفته از عبقات میر حامد حسین است که از شخصیت‌‌های برجسته شیعه است و تاکنون وهابیون 1 صفحه هم جواب بر عبقات نداشته‌‌‌اند.

واقعا برای من یک معنویتی داشت.

اگر بنا باشد من 2 نفر را بخواهم دعا کنم، یکی از آن‌ها مرحوم میر حامد است، این بزرگواران بودند که زمین را هموار کردند که ما مانور می‌دهیم.

ما به مرکز علمی ندوة العلما آقایان اهل سنت رفتیم که هزاران طلبه دارد، آنجا هم جلسات دوستانه‌ای را با اساتیدشان داشتیم چون آخرین روز ما بود و غروب به دهلی برمی‌گشتیم حدود 2 ساعت بیشتر وقت نبود، از بخش‌‌های مختلف دیدن کردیم و خیلی استقبال خوبی داشتند و خیلی گرم و با محبت با ما برخورد کردند و اصرار داشتند که جلسات ادامه داشته باشد؛ زیرا کم پیش می‌آید که روزی 5 هزار طلبه در یکجا جمع باشند.

البته افرادی به آنجا رفته بودند و شیطنت‌‌‌‌هایی هم کرده بودند که در ایران اجازه نمی‌دهند ما مسجد بسازیم و در ایران نمی‌گذارند اهل سنت به حج بروند، ما گفتیم همین امسال نزدیک 40 کاروان از اهل سنت رفتند و 100 روحانی کاروان از اهل سنت بوده است و الان ما در داخل کشور برای اهل سنت به ازای هر100 نفر یک مسجد داریم و حال آن که برای شیعیان به ازای هر 1100 نفر یک مسجد داریم.

 من نمی‌خواهم نام ببرم ولی تقاضا داریم از این شیطنت‌ها نکنند و اگر چنین کاری کنند، قطعا افرادی که مانند من به آنجا می‌روند و مستند حرف می‌زنند، رسوایشان می‌کنند.

برای آن‌ها خیلی جالب بود که ما مستند صحبت می‌کردیم.

ما دست پر رفتیم و برنامه‌‌های خوبی داشتیم.

مردم هند با این نعره‌‌‌‌هایی که می‌کشند، این نعره‌‌های حیدری خیلی جالب بود و برای من خیلی تازگی داشت و تا به حال این چنین قضایایی را ندیده بودم.

هر چند سفر ما یک هفته بیشتر نبود ولی خیلی با برکت بود.

بنا شد ان شاء الله با همراهی بعضی از دوستان و اساتید به هندوستان برویم و قصد داریم برنامه‌‌‌‌هایی مانند کارگاه ولایت و غدیر و آشنایی با شبهات و روش پاسخ را که در خدمت شما داشتیم، به حول و قوه الهی برای 300 یا 400  نفر از اساتید حوزه‌‌های علمیه شیعه نیز داشته باشیم.

هند تقریبا 1 میلیارد و 130 یا 140 میلیون نفر جمعیت دارد که 200 میلیون نفرشان مسلمان هستند و از این 200 میلیون مسلمان، 40 میلیون شیعه هستند، یعنی بیش از نصف جمعیت ایران.

مجری:

یکی از مباحثی که این روزها شبکه‌‌های وهابی خیلی مطرح می‌کنند و بر آن سماجت دارند، بحث شکایت سپاه یمن است و ادّعا می‌کنند که قضیه غدیر به خاطر این بود که پیغمبر می‌خواست به مردم نسبت به دوستی امیر المومنین تذکر دهد، این که گفته‌اند:

من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه.

فضائل الصحابه، ج2، ص572

به خاطر آن قضیه بوده که مردم و آن کسانی که با امیر المومنین بودند آن‌ها از حضرت علی شکایت کردند و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله هم فرمود:

لا تشکوا علیا فوالله إنه لأخشن فی ذات الله و فی سبیل الله .

الکامل فی التاریخ، ج2، ص301

این شبهه بسیار مهمی است.

می‌خواستم که حضرت عالی لطف کنید جریان غدیر و شکایت سپاه یمن را برای ما و بینندگان عزیزمان  بطور مفصّل بیان بفرمایید.

استاد حسینی قزوینی:

من قبل از این که به سوال جناب آقای محسنی اشاره کنم یک مقدمه کوتاهی را در رابطه با امامت امیر المومنین سلام الله علیه عرض کنم.

در رابطه با ولایت حضرت علی علیه السلام در قرآن آیه ولایت، آیه اکمال، آیه ابلاغ، آیه مباهله، آیه تطهیر، آیه انذار نازل شده است که هر کدامش مطالب اساسی و مهمی دارد که در ذیل هر یک از این آیات ده‌ها روایت با سند‌‌های صحیح صادر شده است و این آقایانی که مدعی هستند مثلا آیه غار در مورد ابوبکر نازل شده است، اسمی از ابوبکر در آیه غار نیست.

آیه 11 سوره نور که مدعی هستند در حق عایشه نازل شده است، در آن هم اسمی از عایشه نیامده است، به کمک روایات می‌گویند این آیات در حق این‌ها نازل شده است.

در سوره نحل آیه 44 هم به همین مسئله اشاره دارد:

و أنزلنا علیک الذکر لتبیّن للناس ما نزل علیهم.

پیغمبر ما این قرآن را نازل کردیم تا برای مردم بیان کنی آن چه را که نازل شده است.

اگر واقعا قرآن عموم فهم بود، احتیاجی به تبیین پیغمبر نبود.

اینجا هم نگفته است که

یتلو علیهم.

یا

تتلو علیهم.

می‌گوید:

لتبیّن

نمی‌گوید:

لتتلو

اگر واقعا بنا است ما به کمک روایات، مضمون آیه را بفهمیم، در ذیل تک تک این آیات، روایات اساسی است و همچنین در رابطه با ولایت امام علی علیه السلام در سنّت، حدیث ولایت، حدیث منزلت، حدیث ثقلین، حدیث خلافت، حدیث غدیر، حدیث امامت و حدیث وصایت بیان شده است که ما این‌ها را به صورت پاورپوینت در آورده‌ایم.

در رابطه با قضیه غدیر حرف زیاد داریم: غدیر در صحیح مسلم، غدیر به روایت ترمذی، غدیر به روایت ابن ماجه، علمای اهل سنت و صحت حدیث غدیر، علمای اهل سنت و تواتر حدیث غدیر که مرحوم میر حامد حسین و همچنین علامه امینی 63 نفر از علمای بزرگ اهل سنت را نام برده‌‌‌اند درحالی که علم به صحت روایت غدیر و تواترش داشته‌اند.

 یکی از مواردی که باید روی آن کار شود همین بحث غدیر و شبهه شکایت جیش یمن است.

در این رابطه وقتی ما می‌گوییم: کارشناسان وهابی بی‌سواد هستند و بی‌سوادی خود را به نمایش می‌گذارند، آقایان بدشان می‌آید.

می‌گوییم آقایان جاهل هستند، بدشان می‌آید، می‌گوییم: حداقل بروید مطالعه کنید و بعد بیایید حرف بزنید.

همان طوری که عزیزان ملاحظه می‌کنند، چند بحث است مثل مسافرت حضرت علی به یمن برای دعوت به اسلام، مسافرت حضرت علی به یمن برای قضاوت، مسافرت حضرت علی به یمن برای اخذ زکات.

در مسافرت حضرت علی برای قضاوت شبهه و مشکلی نداشتیم ولی در مسافرت حضرت علی به یمن برای دعوت اسلام مشکلاتی بوده که این‌ها را به حول و قوه الهی یکی پس از دیگری عرض خواهیم کرد.

عبارتی از ابن کثیر دمشقی است که متوفی 774 هجری یعنی قرن 8 هجری است. بعد از این روایاتی را نقل می‌کند و بین شکایت بریده و قضیه لباسی که از تن سپاه یمن در آورد قاطی کرده و می‌گوید:

والمقصود أن علیا لما کثر فیه القیل والقال من ذلک الجیش بسبب منعه إیاهم استعمال إبل الصدقة واسترجاعه منهم الحلل التی أطلقها لهم نائبه وعلى معذور فیما فعل

السیرة النبویه، ج4، ص206

یعنی داستانش این بوده که امیر المومنین سلام الله علیه که برای جمع آوری زکات و بیت المال به امر نبی گرامی به یمن رفته بودند نامه پیغمبر به ایشان می‌رسد که در مراسم حج حضور داشته باشید. امیر المومنین در راه مدینه بودند که با رسیدن نامه حضرت، عازم مکه مکرمه شدند چون قافله به کندی حرکت می‌کرد یک فردی را به عنوان نائب سپاهشان گذاشتند و خودشان به سرعت خدمت نبی مکرم در مکه آمدند و نبی مکرم به آن حضرت فرمودند: برو با اصحابت بیا. وقتی حضرت علی آمدند دیدند که اصحاب یک سری لباس‌‌‌‌هایی که مال بیت المال بوده را پوشیده‌‌‌اند؛ شتر‌‌‌‌هایی که مال بیت المال بوده سوار شده‌اند.

امیر المومنین فرمودند: این‌ها همه از بیت المال است شما حق استفاده ندارید این‌ها باید برگردد به فرمان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله تقسیم شود هر چه هست اختیار کار با نبی مکرم است.

پیامبر از این که قیل و قالی در رابطه با این قضیه شد و مردم اعتراضی داشتند می‌فرماید:

علی معذور فیما فعل...

السیرة النبویه، ج4، ص206

علی نسبت به کار سخت گیری که نسبت به سپاه کرده است عذرش پذیرفته است.

بعد جالب این است که ایشان می‌گوید:

و الله أعلم.

السیرة النبویه، ج4، ص206

ابن کثیر برای این مطلب هیچ دلیلی ندارد و فقط بافته است.

چند نفر احمق هم در قرن 21 همین بافته‌‌های ابن کثیر را بیان می‌کنند.

بعد می‌گوید پیغمبر اکرم وقتی از حج فارغ شد آمد در غدیر خم:

قام فی الناس خطیبا فبرأ ساحة علی

السیرة النبویه، ج4، ص206

خطبه ای خواند و ساحت علی بن ابی طالب را مبرا کرد.

ای مردم اگر علی سخت گیری کرده است کار بدی نکرده است (تو راست می‌گویی؟! واقعا این طوری است؟! ما می‌گوییم بر دروغگو و بر جد و اجداد دروغگو لعنت).

آقای ابن کثیر، چرا حرف بی دلیل می‌زنی؟

می‌گوید:

فبرأ ساحة علی.

کارشناسان شبکه‌‌های وهابی یک روایت برای ما بیاورند که در خطبه غدیر پیغمبر اکرم در رابطه با ساحت علی فرموده باشد که سخت گیری علی علیه السلام در این قضیه اشکالی ندارد.

و رفع من قدره و نبّه علی فضله. لیزیل ما وقر فی نفوس کثیر من الناس

السیرة النبویه، ج4، ص206

قدر و منزلت علی را بالا برد.

این هم باز از همان بافته‌ها و افسانه‌‌های آقای ابن کثیر دمشقی است. ببینید آدم باید حرفی بزند که یک سند و مدرکی داشته باشد.

و الله أعلم.

السیرة النبویه، ج4، ص206

این‌ها نیست جز نفاق با حضرت علی، جز نفاقی که در درون سینه این‌ها است که نبی مکرّم خبر دادند:

 ضغائن فی صدور اقوام لا یبدونها لک من بعدی.

مسند ابی یعلی، ج1، ص426

یک بافته‌‌‌‌هایی درست کرده است، اگر واقعا این قضیه بود وقتی کسی دعوایی را حل می‌کند، در ارتباط با دعوا نیم دقیقه صحبت می‌کند، برای ما یک روایت ضعیف، مرسل، مرفوع، حتی روایت جعلی بیاورند یا این آقایان یک روایتی بسازند که بگوید پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم فرمودند: ای مردم شنیده‌‌‌‌‌ام یک عده از علی علیه السلام شکایت دارند، او آدم خوبی است کسی حق شکایت از علی علیه السلام را ندارد، علی اگر چنین کاری کرده است معذور بوده است.

برای ما یک روایت جعلی بیاورند.

چقدر شما عناد دارید؟

نمی‌دانم علی بن ابی طالب چه هیزم تری به شما فروخته است؟

شما چه عداوتی با امیر المومنین دارید؟

جالب این است در سایت سنی نیوز که همان فتنه نیوز است، یک مقاله‌ای نوشته‌‌‌اند که حضرت علی پس از ورود به یمن غنائم جنگی را تقسیم نمود و یک زن زیبا را برای خود به غنیمت گرفت و با او هم بستر شد، این کار ایشان و بعضی از علل دیگر حالا علل چه است، موجب ناراحتی و اعتراض و شکایت سپاهیان اعزام شده به یمن گردید. و دامنه اعتراضات هر روز بیش تر می‌شد. به همین علت رسول اکرم در محل غدیر خم پس از استراحت و نماز ظهر که لشکریان باز گشته از یمن معترضان به امام علی در میان آنان بودند طی بیاناتی که متن کامل و مقبول آن موجود نیست! -ببینید این جز عداوت چیز دیگری است؟ متن مقبول آن در دسترس نیست. 63 نفر ادعای صحت و تواتر کرده اند- دوستی علی علیه السلام را سفارش نمود و لشکریان معترض را از دشمنی و مخالفت با حضرت علی رضی الله عنه بر حذر داشته است. بعد می‌گوید پیامبر فرموده است: مردم با علی علیه السلام دشمن نشوید با علی علیه السلام مخالفت نکنید.

 امروز عصر اطلاعات است عصر رسانه است اگر یک روزی می‌توانستید با این بافته‌ها تعدادی را اغفال کنید و فریب بدهید دیگر آن روز و آن دوران فریب دادن‌ها گذشت دوران اغفال کردن‌ها گذشت. برادران عزیزم! دورانی که بیایید بافته‌‌های خودتان را به صورت حقائق تاریخی برای مردم بیان کنید دیگر سپری شد. بعد می‌گوید بنابراین بر خلاف آنچه که شیعیان ادعا می‌کنند مخاطب حضرت رسول الله در غدیر خم فقط لشکریان بر گشته از یمن بودند!

مجری:

یک قرائت جدید است.

استاد حسینی قزوینی:

یک قرائت جدیدی است یعنی پیغمبر اکرم فقط نسبت به لشکریان برگشته از یمن یک صحبتی داشته، این‌ها چه قدر بودند؟ 30 نفر؟ 40 نفر؟ 100 نفر؟ 500 نفر؟ پیغمبر به خاطر این 500 نفر 124 هزار یا 100 هزار نفر یا 90 هزار نفر را معطل کرده است که بیاید این‌ها را بگوید! این در حقیقت اصل قضیه ای است که من هم از ابن کثیر قرن 8  وهم از سایت فتنه نیوز از قرن 15 هجری نقل کردم که بینندگان یک مقداری در حال و هوا باشند تا بوسیله پاسخ و تحلیلی که خواهیم داشت قضیه روشن و واضح بشود.

مجری:

  بخاطر اینکه برای بینندگان عزیز مان بیشتر واضح بشود من این سوال را دو باره از حضرت عالی بپرسم. وقتی حضرت امیر علیه السلام برگشتند به سپاهشان و آن غنائمی که سپاهیان گرفته بودند و غیر مجاز برده بودند استفاده بکنند و حضرت برگرداند برای این هم ناراحت شدند به محض این که برگشتند چه قضیه ای اتفاق افتاد این را توضیح بدهید که حضرت خطبه ای خواندند.

استاد حسینی قزوینی:

ما نباید آن قضیه را با این قضیه اشتباه کنیم. من ابتدا عرض کردم حضرت امیر 3 مسافرت به یمن داشته، یک مسافرت برای فتح یمن و برای دعوت به اسلام، یک مسافرت برای قضاوت و یک مسافرت برای جمع آوری بیت المال، این آقایان همه را قاطی کرده اند.

قضیه کنیز که حضرت آن کنیز را گرفت و مورد حسادت خالد بن ولید واقع گشت، مربوط به مسافرت اول است. قضیه ای که ابن کثیر آورده است که سپاهیان اموالی از بیت المال را تصرف کرده بودند این مربوط به مسافرت سوم امیر المومنین است. ان شاء الله به حول و قوه الهی ما تک تک این‌ها را بررسی می‌کنیم که ببینیم واقعا حقیقت چه است.

 مجری:

حاج آقا این شبهه ای که آقای ابن کثیر گفته بودند، تحلیلتان در مورد این شبهه چه است؟

استاد حسینی قزوینی:

بله. ببینید در رابطه با این تحلیل 5 تا نکته را عرض می‌کنم جواب اول و تحلیل اول ما: مسافرت حضرت علی علیه السلام سال هشتم هجری بود و ارتباطی به سال دهم ندارد. جواب دوم هم اینکه شکایت از علی علیه السلام در مدینه صورت گرفته است و این آقایان کارشناسان وهابی نمی‌توانند این‌ها را درک کنند چون نه سواد و نه فرصت مطالعه را دارند.

 چون اگر بخواهند مطالعه کنند نمی توانند روزی 7-8 ساعت برنامه زنده داشته باشند و در این صورت حتی به خوابشان هم نمی‌رسند!

جواب سوم اینکه در اینجا به ضرر آقایان است زیرا توطئه صحابه را بر ضد حضرت علی تثبیت می‌کند. جواب چهارم اینکه پیغمبر اکرم از این شکات رسما اعلام خشم و انزجار می‌کند. پاسخ پنجم هم اینکه این قضیه بر ولایت علی بن ابی طالب کاملا دلالت دارد. در مورد مسئله ای که عرض کردم زینی دحلان که مفتی مکه مکرمه هم هست، می‌گوید در تاریخ آمده که رفتن علی بن ابی طالب سال 10 هجری بوده و حال آنکه

لم یکن سنة عشر.

سال 10 نبوده.

إنما کان سنة عشر بعثه إلی بنی مذحج، و أما بعثه إلی همدان فکان سنة ثمان بعد فتح مکة.

السیرة النبویه، زینی دحلان، ج2، ص371

این که قضیه همدان و کنیز و امثال این را دارند آقایان مطرح می‌کنند این مربوط به سال 8 هجری است. اصلا ارتباطی به سال 10 هجری ندارد.

 

 نکته دوم این که شکایت از علی در مدینه صورت گرفته است. این آقایان عبارتی را از بعضی کتاب‌‌های خودشان می‌آورند یک بخشی را معنا می‌کنند یک بخشی مانند

ألست أولی بکم من أنفسکم.

المعجم الکبیر، ج5، ص195

را آقای هاشمی و کار شناسشان فاکتور می‌گیرند. چون اگر این را بخواهند معنا بکنند تار و پود تمام بافته هایشان به هم می‌ریزد. این شکایت در قضیه سفر اول و قضیه بریده است و اصلا در مدینه است. ارتباطی با مکه ندارد.

مجری:

در مسجد النبی شکایت کردند.

استاد حسینی قزوینی:

این عبارتی که از بریده است:

فقال اغتنمها فأخبر النبی صلی الله علیه و سلم بما صنع فقدمت المدینة، و دخلت المسجد.

المعجم الاوسط، ج6، ص162

بریده می‌گوید وارد مدینه شدم

و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فی منزله و ناس من أصحابه علی بابه.

المعجم الاوسط، ج6، ص162

اصلا این قضیه بریده مربوط به یمن است که خالد در آنجا 4 ماه مانده بود ولی هیچ کاری نتوانسته بود بکند بر خلاف آنچه که آقایان وهابی‌ها می‌گویند که خالد چنین و چنان کرده! این‌ها همه حرف‌‌های دروغی است که هیچ واقعیتی ندارد و تاریخ هم کاملا حرف‌‌های این آقایان را تکذیب می‌کند.  زمان   ی که امیر المومنین علی علیه السلام به یمن می‌رسد براحتی یمن را  فتح می‌کند. خالد، بریده را به مدینه می‌فرستد که بخاطر به غنیمت گرفتن آن کنیز از امام علی علیه السلام شکایت کند. این کاملا نشان می‌دهد که قضیه هیچگونه ارتباطی به مکه و حجه الوداع ندارد، بلکه مربوط به مدینه است.

 تمام این قضایا، قضیه خالد، قضیه بریده، قضیه بیرون آمدن ابوبکر از منزل پیغمبر، تحریک عمر و غیره تمامی این‌ها مربوط به مدینه منوره است به هیچ وجه با مسئله غدیر و 18 ذی الحجه ارتباطی ندارد که این آقایان مرتبط می‌کنند.

مجری:

حضرت استاد! از یک طرف آقایان وهابی‌ها مخصوصا ابن کثیر این افسانه را بافته‌‌‌اند و قائل به شکایت و اختلاف بین حضرت علی و صحابه شده‌‌‌اند و از طرف دیگر مبنای اعتقادی اهل سنت این است که صحابه اصلا با هم اختلافی نداشتند این شیعیان هستند که دارند این مباحث را مطرح می‌کنند! خواستم این را بگویم ما نمی‌فهمیم، از این طرف می‌گویند که صحابه اختلافی نداشتند از آن طرف هم می‌گویند به خاطر جنگ و دعوایی بوده که با علی علیه السلام بوده! در اینباره برایمان توضیح بدهید.

استاد حسینی قزوینی:

در همین رابطه اگر دقت کنید ذهبی در تاریخ اسلام جلد 3، صفحه 630  نشان می‌دهد که واقعا صحابه با امیر المومنین چقدر دوست و رفیق بودند! این آقایان در مدینه نشسته‌‌‌اند کنار زن و بچه شان. حضرت علی رفته در یمن و آنجا را فتح کرده است. آنجا خودش را در معرض خطر دشمن قرار داده، این آقایان اینجا دارند توطئه می‌کنند!

بریده می‌گوید:

دخلت المسجد و رسول الله صلی الله علیه و سلم فی منزله و ناس من أصحابه علی بابه.

المعجم الاوسط، ج6، ص162

وارد مسجد پیغمبر شدم پیغمبر هم در حجره خودش بوده تعدادی از صحابه هم دم در بودند.

این را آقایان داشته باشند. تعدادی از صحابه نه تعدادی از منافقین! نه یهودی ها! و نه مسیحی ها!

فقالوا: ما الخبر یا بریدة؟ فقلت: خیر، فتح الله علی المسلمین فقالوا: ما أقدمک؟ قال: جاریة أخذها علیّ من الخمس، فجئت لأخبر النبی قالوا: فأخبره فإنه یسقطه من عین رسول الله.

صحابه گفتند: بریده! چه خبر ؟ در یمن الحمد الله فتح نصیب مسلمین شده است. چرا تو زودتر آمدی ؟ علی علیه السلام کنیزی را از خمس به تصرف آورد، آمده‌‌‌‌‌ام از او نزد پیغمبر شکایت کنم! برو حتما به پیغمبر بگو! این باعث می‌شود که علی علیه السلام از چشم پیغمبر بیفتد!

المعجم الاوسط، ج6، ص162

 

 

مجری:

این‌ها که در یمن همراهش نبودند بلکه در مدینه بودند.

استاد حسینی قزوینی:

بله در مدینه بودند در کمال ناز و نعمت در کنار زن و بچه شان بودند. حضرت علی آنجا رفته است و با تلاش و جان فشانی خودش را در معرض شمشیر و خطر قرار داده است. می‌گوید: بله علی یک کنیزی از خمس برداشته است آمده ایم به پیغمبر شکایت کنیم. و جالب اینجا است که این صحابه می‌گویند: بگو! بگو! این باعث می‌شود که از چشم پیغمبر بیفتد! ببینید این چه است؟ آیا این صفای صحابه را نشان می‌دهد؟! رابطه دوستی شان را با امیر المومنین نشان می‌دهد؟!

و همچنین در روایت دیگری که ابن اثیر نقل می‌کند آمده است که:

فأصاب جاریة، فأنکروا علیه، فتعاقد أربعة من أصحاب النبی صلی الله علیه و آله و سلم.

اسد الغابة، ج4، ص116

4 نفر از صحابه هم پیمان شدند علیه علی بن ابی طالب علیه السلام.

و در روایت ابن ابی شیبه آمده است:

فتعاقد أربعة من أصحاب رسول الله إذا لقینا النبی أخیرناه بما صنع علی.

المصنف ، ابن ابی شیبه، ج 7، ص 504

به پیغمبر برسیم خبر خواهیم داد که علی بن ابی طالب چه کار‌‌‌‌هایی کرده است.

آیا این دلیل بر روابط دوستانه بین امیر المومنین و صحابه است؟ یا نه این‌ها دلالت می‌کند بر این که اختلاف داشتند؟ حتی این عبارت:

تعاقد أربعة من أصحاب رسول الله.

المصنف ، ابن ابی شیبه، ج 7، ص 504

مربوط به یمن است و آن عبارت:

ناس من أصحابه

المعجم الاوسط، ج6، ص162

مربوط به آقایانی است که در مدینه بودند. این‌‌‌‌هایی که به یمن رفتند ،4 ماه در آنجا بودند ، هیچ کاری هم نتوانستند بکنند ولی امیر المومنین به محض این که رسید، یمن را فتح کرد. آن هم فتح بدون خون ریزی، بدون کشتار.  به جای این که بگویند دست مریزاد، دستت درد نکند، بیایند پیش پیغمبر تشکر کنند، اعتراض می‌کنند که یا رسول الله ! علی علیه السلام چنین و چنان کرد! بله ما می‌رویم از علی بن ابی طالب علیه السلام شکایت می‌کنیم. و جالب این است که ذهبی می‌گوید:

فأصاب علی جاریة. فتعاقد أربعة من أصحاب رسول الله.

تاریخ الاسلام، ج3، ص630

تا آن جایی که می‌گوید پیغمبر فرمود:

ما تریدون من علی علیّ منّی و أنا منه و هو ولیّ کلّ مؤمن بعدی.

از جان علی علیه السلام چه می‌خواهید علی علیه السلام از من است من هم از علی علیه السلام هستم. علی علیه السلام  ولیّ تمام مومنین بعد از من است.

تاریخ الاسلام، ج3، ص631

در رابطه با کلمه «ولیّ» مفصّل صحبت خواهم کرد.

 مجری:

این جا مولا نگفته است «ولیّ» گفته است.

استاد حسینی قزوینی:

بله گفته است:

ولیّ کلّ مؤمن بعدی

تاریخ الاسلام، ج3، ص631

بعد جالب اینکه

أخرجه أحمد فی المسند و ا لترمذی و حسنه و النسائی.

تاریخ الاسلام، ج3، ص631

ترمذی هم این روایت را حسن دانسته است.

 این قضیه کاملا واضح و روشن است ولی این آقایان به شکل دیگری بیان می‌کنند و حرف‌‌‌‌هایی نادرست به آقا امیر المومنین سلام الله علیه نسبت می‌دهند که ما واقعا نمی‌دانیم چرا چنین می‌کنند! ذهبی در کتاب تاریخ اسلام ج 3 ص 630،  می‌گوید پیغمبر اکرم این طور فرموده، حالا آقایان آن شب می‌گفتند: این روایت صحیح نیست! این روایت نادرست است! آیا تو بهتر می‌فهمی که یک الفبا سواد نداری یا ذهبی که از استوانه‌‌های علمی اهل سنت است و شهادت می‌دهد بر صحت روایت و هیچ نقدی هم ندارد و می‌گوید آقای ترمذی هم این روایت را صحیح و حسَن دانسته است.

 مجری:

حضرت استاد! این سوال در رابطه با اختلاف صحابه بود که حضرت عالی هم فرمودید پس چقدر این‌ها نسبت به امیر المومنین کینه داشتند که مباحث را چنین مطرح می‌کردند! حالا از این طرف وقتی حضرت رسول صلی الله علیه و آله بیرون می‌آیند، آنقدر عصبانی می‌شوند که می‌فرمایند:

ما تریدون من علی.

المصنف ، ابن ابی شیبه، ج 7، ص 504

چه می‌خواهید از علی.

و حتی دارد در بعضی از روایت‌ها که صورتشان خیلی قرمز و غضبناک می‌شوند. آمدند و با عصبانیت  صحبت کردند. آیا غضبناک شدن پیغمبر این آقایان صحابه را زیر سوال نمی‌برد؟!

استاد حسینی قزوینی:

نکته زیبایی است. بریده می‌گوید:

والغضب فی وجهه.

السنن الکبری، نسائی، ج5، ص133

وقتی ما آمدیم از علی شکایت کردیم آثار غضب در سیمای نبیّ مکرّم صلی الله علیه و آله بود.

از سوی دیگر بریده می‌گوید:

فخرج مغضبا.

المعجم الاوسط، ج6، ص162

پیغمبر از حجره اش بیرون آمد.

گفتیم آمده ایم پیش پیغمبر از علی شکایت کنیم این‌ها گفتند برو بگو تا علی علیه السلام از چشم پیغمبر بیفتد. پیامبر گفتگوی ما را درباره علی بن ابی طالب علیه السلام شنید.

فخرج مغضبا قال: ما بال أقوام ینتقصون علیا من ینتقص علیا تنقصنی من فارق علیا فقد فارقنی.

المعجم الاوسط، ج6، ص162

پیغمبر در حال غضب از حجره اش بیرون آمد این افراد چه مرضی دارند که از علی علیه السلام تنقیص و بد گویی می‌کنند؟! هر کس از علی علیه السلام بد گویی کند از من بد گویی کرده است.هر کس از علی علیه السلام جدا بشود از من جدا شده است.

ابن ابی شیبه می‌گوید:

فأقبل إلیه رسول الله یعرف الغضب فی وجهه.

المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص504

 پیغمبر به طرف بریده رفت در حالی که غضب و خشم در سیمای آقا رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیدا بود.

همان طور که حضرت عالی سوال کردید ما هم در اینجا آورده ایم مبنای آقایان اهل سنت بر عدالت صحابه است و سنّت صحابه را در حد سنّت پیغمبر می‌دانند. آیا اینکه پیغمبر عصبانی شده است، غضبناک شده است، آثار خشم در سیمای پیغمبر است و در سوره احزاب آیه 57 می‌فرماید:

إن الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الآخرة.

سوال می‌کنیم آیا این کار آقایان، این کار بریده، اذیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هست یا نه؟- به قول یکی از بزرگان می‌گفت کاش نام صحابه را روشن می‌کردند این 4 تا صحابه ای که پیمان بستند علیه حضرت علی علیه السلام تلاش کنند چه کسانی بودند؟  کاش می‌دانستیم اسمشان چه است-  این‌ها آیا واقعا پیغمبر را اذیت کردند یا نکردند؟ اگر پیغمبر را اذیت نکردند پس خشم و غضب پیغمبر کار لغوی بوده اگر اذیت کرده‌‌‌اند آیه 57 احزاب چه می‌گوید؟ و اضافه بر این که پیغمبر فرمود:

من فارق علیّاً فقد فارقنی.

این آقایان به ما بگویند بعد از نبی گرامی که 25 سال حضرت علی علیه السلام خانه نشین شده خود امیر المومنین می‌گوید.

فصبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی أری تراثی نهبا.

علل الشرائع، ج1، ص151

خار در چشمم استخوان در گلویم صبر کردم.

آیا این

 فارق علیاً

و

فارقة علی

 هست یا نه این عین دوستی و وصل علی علیه السلام است؟ ! در جنگ جمل و صفین و نهروان صحابه بودند، یهود و نصارا که نبودند! آمدند در برابر امیر المومنین ایستاند 30 هزار نفر -بنا به نقل یعقوبی- در جمل 110 هزار نفر در صفین و غیره کشته شدند این صف آرایی در برابر علی علیه السلام آیا از مصادیق

من فارق علیاً فقد فارقنی

نیست؟ امیدواریم اهل سنت بتوانند به سوال ما جواب قانع کننده ای بدهند.

 

  تماس بینندگان

  

مجری:

خیلی ممنون هستیم از شما بینندگان عزیز که تا این لحظه بحث را پیگیری کردید ان شاء الله در این بخش پایانی هم شما عزیزان پیگیر باشید و با ما همراه باشید. اگر ارتباط بدهید.

 اولین تلفن جناب آقای رجبی سلام عرض می‌کنم شب شما بخیر باشد.

بیننده:

سلام علیکم اولا: لطفا معنای به شرط صحیحین که در مستدرک است را بیان کنید ثانیا: در برنامه دیشب شبکه کلمه مباحثی را داشتند می‌گفتند که معنای ولیّ و مولا به معنای دوستی است به معنای سرپرست نیست. بعد یک آیه را آوردند و به اصطلاح می‌خواستند بگویند که زن‌‌های پیامبر مادران شما هستند. ابتدای آیه در مورد این بود که پیامبر سزاوارتر است به نفس شما و سرپرستی شما، در این قسمت هیچ چیز نگفتند ولی ادامه آیه

و أزواجه أمّهاتهم

سوره احزاب، آیه 6

را خیلی مانور دادند.

بیننده:

سلام علیکم.

هفته گذشته من زنگ زدم بعد یک سوالی پرسیدم ولی متأسفانه آن جوابی که من می‌خواستم نشنیدم. اتفاقا همان سوال هفته گذشته را می‌خواهم تکرار کنم و از این لحاظ واقعا من می‌خواهم به یقین برسم. در رابطه با جانشینی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌خواهم که این واقعیت را از قرآن بگیریم یک آیه صریح می‌خواهیم یک آیه ای که صراحتا مانند پیامبران که چطور نبوتشان را ثابت کردند این ثابت بشود که بعد از پیغمبر مثلا حضرت علی یا هر کسی جانشین است. فرقی نمی‌کند برای ما، ما مشکلی با کسی نداریم ما می‌خواهیم از قرآن ثابت شود که فلانی بعد از پیامبر جانشین بوده و اسمش در قرآن آمده باشد. نمی‌خواهم بگویید شأن نزول فلان آیه در رابطه با فلان شخص است. چند تا آیه است که شما می‌گویید این آیه‌ها در رابطه با حضرت علی است. من می‌خواهم آیه ای واضح باشد مثل آیاتی که در رابطه با پیامبران، در رابطه با آخرت یا در رابطه با توحید است و خداوند واضح اعلام کرده است این‌ها وجود دارد. ولی متأسفانه در رابطه با امامت بعد از پیغمبر هیچ آیه ای نیست.

مجری:

شما آیه ای می‌خواهید مثلا لفظ علی علیه السلام در آن باشد با صراحت؟ ولی این نیست. ولی آیاتی مثل آیات غدیر، آیه تبلیغ و آیه ولایت هست که شأن نزولشان حتی طبق نظر اهل سنت درباره امیر المومنین است شما این‌ها را قبول ندارید؟

بیننده:

این آیه‌ها صراحت ندارد این‌ها ما را به شک می‌اندازد.

مجری:

یعنی مفسران اهل سنت را هم قبول ندارید؟

بیننده:

چه گفته اند؟ آن‌ها گفته‌‌‌اند در رابطه با حضرت علی است؟

مجری:

بله. ما حالا این آدرس‌ها را به شما می‌دهیم شما خودتان بروید قضاوت بکنید. اگر این طور باشد که شما می‌فرمایید ما در مورد نماز کجای قرآن داریم که 2 رکعت نماز بخوانید؟ ما از مفسرین فهمیده ایم. کجای قرآن گفته است که مثلا ما نماز مغرب را باید 3 رکعت بخوانیم؟

بیننده:

آقای محسنی! مگر نماز فروع دین نیست؟

مجری:

بله.

بیننده:

برای امامت.

مجری:

کلیات در قرآن است جزئیات در قرآن نیست.

استاد حسینی قزوینی:

آقای بزرگوار اجازه بدهید. اولا اینکه ما امامت را از اصول مذهب می‌دانیم و نه از اصول دین . بارها گفته ایم آیت الله العظمی خوئی و امام راحل، صراحت دارند بر اینکه:

الإمامة من اصول المذهب لا الدین.

کتاب الطهاره، امام خمینی، ج3، ص437 ؛ صراط النجاة، آیة الله خویی، ج5، ص279

و ثانیا در رابطه با آیه شریفه:

إنما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یوتون الزکاة و هم راکعون

سوره مائده، آیه 55

تفسیر آلوسی که تقریبا وهابی و ضد شیعه است ج 6 ص 167، 168 می‌گوید غالب اخباریین و معظم محدثین قائلند که در حق علی علیه السلام نازل شده است. ولی شما عالم خودتان را قبول ندارید! یا همین آقای آلوسی در روح المعانی ج 6 ص 193،  از ابن مردویه نقل می‌کند که عبد الله بن مسعود گفته است که ما آیه 67 سوره مائده را  زمان    پیغمبر این طور می‌خواندیم:

بلغ ما أنزل إلیک من ربک أن علیا ولیّ المؤمنین.

پیغمبر به مردم برسان علی ولی مومنین است.

حالا من توضیح می‌دهم «ولیّ» معنایش چه است. این آقایان حالا یا بی سواد هستند در معنای «ولیّ» شک می‌کنند یا عناد دارند که من احتمال می‌دهم عناد دارند وگر نه آن قدر هم بی سواد نیستند. چون خود عمر بن الخطاب می‌گوید وقتی پیغمبر از دنیا رفت

قال أبو بکر أنا ولیّ رسول الله.

صحیح مسلم، ج3، ص1378

 نگفت:

 والی من قبل رسول الله.

از کلمه «ولیّ» استفاده کرد. وقتی ابو بکر از دنیا رفت عمر می‌گوید.

أنا ولیّ رسول الله و ولیّ أبی بکر.

مسند ابی یعلی، ج1، ص16 ؛ صحیح البخاری، ج4، ص1480

مجری:

خیلی ممنون آقا رضا سوال تان را ان شاء الله مفصّل جواب می‌دهیم. متشکریم درود بر شما،

(بیننده و تماس بعدی): آقای طالب زاده از هلند.

بیننده:

در یکی از این نماز‌‌های جمعه این جا یک آقایی رفته بود بالای منبر -از آن‌‌‌‌هایی که ریششان تا نافشان می‌رسد و مانند باد بزن کبابی است!- فقط تمرکز کرده بودند به فضائل عثمان بن عفّان. یکی از فضائلی که ایشان نقل کرد این بود که گفت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله با وضع بسیار ناهنجاری نزد عایشه بود. ابو بکر آمد سوال کرد بعد عمر آمد سوال کرد پیغمبر هم در وضعش تغییری نداد که مثلا خودش را مرتب کند ولی برای عثمان خودش را مرتب کرد و اجازه داد که عثمان بیاید و عثمان هم که کار تمام شد، رفت. پرسیدند یا رسول الله چرا وقتی ابو بکر و عمر آمدند خودت را درست نکردی ولی عثمان که آمد خودت را پوشاندی؟ پیغمبر اکرم فرمود: من چطور از کسی که ملائکه از او شرم دارند شرم نداشته باشم! حالا سوال من این است: وقتی ملائکه الرحمن تحت فرمان مطلق الهی کار می‌کنند.

مَلَائِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ

سوره تحریم، آیه 6

آیا ملائکه بر خلاف فرمان خدا عثمان را اذیت کردند که حضرت از آن خجالت کشیدند یا این که خدا به ملائکه دستور داده است عثمان را اذیت بکنند. این سوال بنده است.

مجری:

بله خیلی ممنون.

 

 

(بیننده بعدی): جناب  آقای حسینی.

 

بیننده:

چند وقت پیش جناب حجت الاسلام یزدانی گفتند که ما افتخار می‌کنیم که رافضی باشیم به این معنی که دین ابو بکر و عمر و عثمان و عایشه را رد می‌کنیم. آیا حضرت علی بن ابی طالب دینی غیر از دین ابوبکر و عمر و عثمان و عایشه داشته اند؟ و اگر داشته‌‌‌اند چرا در رسای ابو بکر صدیق علی ابن ابی طالب می‌فرماید.

کنت حلف رسول الله صلی الله علیه و سلم و أنسه و ثقته و موضع سرّه کنت اول القوم اسلاما و اخلصهم ایمانا و أشدهم یقینا.

استاد حسینی قزوینی:

آقای حسینی ! حضرتعالی بعضی وقت‌ها تماس می‌گیرید و متنی را از روی کتابی می خوانید آیا جز این است که هم وقت شبکه را می‌گیرید و هم وقت بینندگان را؟!

حضرتعالی سوال تان را مطرح بفرمایید. این عبارت‌‌‌‌هایی که می‌فرمایید این‌ها همه روایات ضعیف و جعلی است که بنی امیه ساخته اند. من یک سوال از شما بپرسم. آقای حسینی بزرگوار! شما فرمودید آیا علی غیر از دین ابو بکر و عمر داشت؟ -البته ما با فرمایش آقای یزدانی کاری نداریم ، من در هند که بودم حرف آقای یزدانی را از اول تا آخر به دقت خواندم ایشان روایتی را که شبکه کلمه آورده بود داشت معنا می‌کرد - شما می‌فرمایید علی دین ابو بکر و عمر را داشت. من از شما اگر چنین سوالی بکنم بنده نه ، یک سنی سوال کند در صحیح مسلم روایت شده است که خود خلیفه دوم می‌گوید:

فقال أبو بَکْرٍ قال رسول اللَّهِ ما نُورَثُ ما ترکنا صَدقه فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا ... ثُمَّ تُوُفِّیَ أبو بَکْرٍ وأنا وَلِیُّ رسول اللَّهِ وَ وَلِیُّ أبی بَکْرٍ فَرَأَیْتُمَانِی کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا.

صحیح مسلم، ج3، ص1378

علی! تو رأیت این بود، که ابو بکر و من هم گنه کار و هم دروغ گو و هم خائن هستیم و هم حیله گر هستیم.

این دیگر از صحیح مسلم است. شما می‌فرمایید علی دین ابوبکر و عمر را داشت؟ عزیز من، ما بنای اهانت نداریم ولی دیگر حضرت علی را اینقدر پایین نیاور!

بیننده:

نه در صحیح بخاری و نه در صحیح مسلم بلکه اگر الان عمر بن الخطاب و علی بن ابی طالب علیه السلام زنده بشوند چنین مطلبی را بنویسند می‌گویم آن هم کذب و دروغ محض است! این‌ها یاوران حق رسول الله بودند و در راه اسلام و توحید جهاد کردند.

مجری:

پس شما نمی‌خواهید مباحث علمی را بشنوید! شما خودتان یک سری اعتقادات دارید می‌خواهید پایبند آن‌ها باشید. ممنون هستیم. خیلی متشکر. دوستان عزیز ما مباحث مان علمی است  وقتی این آقا می‌گوید حتی اگر امیر المومنین حضرت علی یا عمر زنده بشوند این‌ها خودشان هم جلوی من حرف بزنند من قبول نمی‌کنم! آیا با این شخص می‌شود بحث کرد؟!

استاد حسینی قزوینی:

 جالب این است که با یکی از این آقایان بحثی کردیم گفت: هم علی حق بود هم معاویه! معاویه هم اجتهاد کرده بود. گفتم آقا فرض کن الان جنگ صفین باشد علی در یک طرف و معاویه در یک طرف باشد تو کدام طرف را می‌گیری؟ گفت می‌روم طرف علی علیه السلام . گفتم حضرت علی می‌گوید معاویه را بکش. چه کار می‌کنی؟ یک مقدار ماند و گفت نمی‌دانم. گفتم علی بگوید واجب است کشتن معاویه. گفت می‌روم می‌کشم. گفتم معاویه مومن را می‌کشی یا معاویه کافر را می‌کشی؟ اگر مومن است معاویه را می‌کشی؟ قرآن می‌گوید:

وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا.

سوره نساء، آیه 93

 هرکس مؤمنی را عمدا بکشد جزایش جهنم است.

و اگر مومن نیست و او را می‌کشی، همان حرف شیعه است دیگر! آیا مگر غیر از این است؟! چون جوابی نداشت شروع کرد به فحاشی !

مجری:

 حاج آقا همین حدیث صحیح مسلم که گفتید، کافی بود.

استاد حسینی قزوینی:

یک دفعه هم ایشان آمد نزدیک یک صفحه  مطلبی را خواند فلان جا در رسای ابو بکر این را گفت و در رسای عمر آن را گفت. این‌ها عزیز من از دروغ‌‌‌‌هایی است که بنی امیه ساخته‌‌‌اند و جعل کرده اند. در این مورد یک روایت صحیح بیاورید به ما نشان بدهید. یک روایت مرسل به ما نشان بدهید که امیر المومنین چنین بوده که شما می‌گویید. قبل از این که برنامه شبکه کلمه یا شبکه نور علیه شیعه نسبت به حضرت ولی عصر اهانت کند ما کار خودمان را انجام می‌دادیم اصلا کاری به خیلی مباحث اختلافی نداشتیم. بعد دیدیم این‌ها دارند پُرروگری می‌کنند آمده‌‌‌اند در زمین شیعه شروع کرده‌‌‌اند علیه شیعه چرندیات بافتن، ما مجبور شدیم یک سری کلیپی ساختیم به مردم واگذار کردیم.

 این‌ها که نمی‌آیند مناظره جرأت ندارند نمی‌آیند. می‌گویند صلاح نیست. چشم! صلاح و مصلحت خویش خسروان دانند. ولی ما کلیپ‌ها را پخش می‌کنیم. آن روز آقای یزدانی آمد یک کلیپی را پخش کرد دیگری داشت تحریف می‌کرد عبارت کتاب بحار را نادرست می‌گفت روایت ضعیف را داشت به عنوان یک امر مسلّم قالب می‌کرد آقای یزدانی هم آمد در رابطه با این روایت صحبت کرد که چون بنی اسرائیل دین فرعون و دیگران را رفض کرده بودند، به آنها رافضی گفتند. این آقایان وقتی می‌آیند روایت را مطرح می‌کنند علیه شیعه استفاده می‌کنند ما ساکت بنشینیم؟!

اگر چنین خیالی دارید این را یقین داشته باشید دیگر گذشت آن  زمانی که شیعه در انزوا باشد و دشمنان حضرت علی علیه السلام هر غلطی بکنند هر جنایتی بکنند هر چرندیاتی ببافند ما فقط نظاره گر باشیم. ما در برابر جسارت‌‌‌‌هایی که بر امیر المومنین می‌کنند با حول و قوه الهی با امداد غیبی با عنایت آقا ولی عصر ارواحنا فداه مثل شیر می‌ایستیم این‌ها را رسوا و مفتضح می‌کنیم قضاوت را هم به عهده بینندگان عزیز واگذار می‌کنیم. ما به هیچ وجه خودمان هم قضاوت نمی‌کنیم. حالا این آقایان بزنند تا بزنیم.

 

مجری:

بله. خیلی ممنون هستیم. تلفن بعدی. سلام شب شما به خیر.

بیننده:

سلام علیکم.

آقای قزوینی پیغمبر اسلام هیچ وقت به کسی توهین نمی‌کرد خودتان هم می‌دانید که این‌ها چه مرضی دارند این توهین است دیگر!

مجری:

سوال تان را بفرمایید.

بیننده:

من می‌خواهم حرف بزنم شاید سوال نداشته باشم. شما نه فقط به ابو بکر و عمر و عثمان لعنت می‌فرستید شما انقدر جرأت کرده اید که به زن پیامبر هم لعنت می‌فرستید به زن پیغمبر.

مجری:

شما اینجا از ما لعن شنیده اید؟

استاد حسینی قزوینی:

اجازه بدهید حرف ایشان تمام بشود.

بیننده:

اجازه بدهید من حرف دارم. من یک ساعت است که پشت خط ایستاده ام. آیا پیامبر به زن خودش لعنت می‌فرستد؟ آیا حضرت علی به زن پیامبر لعنت فرستاد که شما لعنت می‌فرستید؟ آقای قزوینی چرا می‌خواهید اهل سنت را متهم کنید که حضرت علی را دوست ندارند؟ هر 4 خلفای راشدین سرور ما هستند من تا فردای قیامت قسم می‌خورم -نه فقط من تمام اهل سنت- از طرف تمام اهل سنت قسم می‌خورم که حضرت علی سرور ما هستند. حضرت علی که شیعه نبود ایشان هم از اهل سنت بودند. به خدا قسم می‌خورم این آیات که ردیف کردید هیچ کدام در باره حضرت علی نیست. آقای قزوینی پشتِ سر هم می‌گویید بر پدر دروغ گو لعنت! آیا این اخلاق حضرت علی بود به کسی لعنت می‌فرستاد؟ جواب آقای حسینی را هم ندادید به خاطر همین هم قطع کردید. به خدا جواب آقای حسینی را نداشتید.

استاد حسینی قزوینی:

تمام شد صحبت تان خواهرم؟ ممنون. این که می‌فرمایید اهل سنت علی را دوست دارند ما هم بار‌ها گفته ایم اهل سنت حضرت علی را دوست دارند با حضرت علی عنادی ندارند، مشکلی ندارند، ولی ما این شبکه‌ها را اهل سنت نمی‌دانیم این‌ها را مخالف اهل سنت می‌دانیم. این‌ها دارند شبانه روز اهل سنت را تکفیر می‌کنند ما این همه مطالب آوردیم. ابن تیمیه، محمد بن عبد الوهاب و این شبکه‌ها عقیده دارند که هر گونه توسل به پیغمبر، توسل به ائمه شرک است ! شما یک نفر از اهل سنت به من نشان بدهید که بیاید بگوید من توسل به پیغمبر را حرام می‌دانم. ما دیگر از کتاب ابن قدامه مقدسی آوردیم ایشان می‌گوید یکی از مستحبات، زیارت قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله و توسل به ایشان است. از کتاب المجموع نووی از شافعی‌ها آوردیم. از المبسوط سرخسی از حنفی‌ها آوردیم از امام مالک آوردیم کدام یک از شما این‌ها را قبول دارید؟ اهل سنت این‌ها هستند. اهل سنت دانشگاه الازهر مصر است. اهل سنت آقای دکتر احمد طیّب است که می‌گوید این‌ها (وهابّیها) خوارج عصر ما هستند. خواهر عزیز من در رابطه با بحث لعن دیگر ما مفصّل گفته ایم. پیغمبر اکرم چه قدر افرادی را لعن کرده است. امیر المومنین قنوت می‌گرفتند معاویه را لعن می‌کردند. هم آقای یزدانی هم آقای ابوالقاسمی مفصّل مطرح کرده‌‌‌اند که کتاب موسوعه اطراف الحدیث ج 7، ماده (ل ع ن) حدود 300 روایت آورده است.

لعن رسول الله فلان و فلان.

موسوعه اطراف الحدیث، ج1، ص234530 (آدرس از موسوعه تک جلدی است)

من علاقمندم که دوستان اهل سنت یا همین آقایان وهابی‌ها بیایند حرف بزنند ولی فردی مثل آقای حسینی شروع می‌کند به خواندن یک متن عربی! بعد ما بخواهیم ترجمه کنیم نیم ساعت هم باید ترجمه کنیم این را ! 2 دقیقه وقت دارید سوال تان را طرح کنید، اگر می‌خواهید بحث بکنید قبلا وقت معیّن کنید.

 

مجری:

حاج آقا این هم از حریّت شبکه ما است که مثل خانم هاشمی یا آقای حسینی که می‌آیند این جا با این که مشخص است چقدر مخالفت دارند ولی وصل می‌کنیم.

استاد حسینی قزوینی:

از زاهدان یا کردستان می‌آیند راحت 10 دقیقه صحبت می‌کنند.

مجری:

یک نفر که شناخته شده باشد برای یکی از این شبکه‌‌های وهابی یک نفر مثل آقای زارعی که مشخص باشد اجازه ارتباط نمی‌دهند. این هم از حریّت شبکه ما.

استاد حسینی قزوینی:

گفتند یک ساعت پشت خط بودند ولی من گمان نمی‌کنم یک ساعت باشد چون دوستان ما تلفن‌ها را می‌گیرند زنگ می‌زنند چه داخل و چه خارج باشد. خواهرم ! ما حرفی نداریم قبلا هماهنگی کنند بیایند ما 10 دقیقه به ایشان وقت می‌دهیم ولی بیایند در 10 دقیقه صحبت کنند فحش هم می‌دهند بدهند ما هیچ حرفی نداریم. فحش هم بدهند. خواهر عزیز! ما دیگر از روز اولی که خانه حضرت زهرا مورد هجوم قرار گرفت به این اهانت‌ها عادت کردیم.

 امیر المومنین را کشان کشان بردند مسجد عادت کردیم. محسن بین در و دیوار سقط شد عادت کرده ایم. زن و بچه امام حسین را اسیر کردند هزاران طعنه زدند ما عادت کردیم. هزار تا هم فحش به ما بدهید -البته شما که فحش نمی‌دهید شما خانم محترمی هستید -آنهایی هم که فحش به ما بدهند یک  فحش از ما نخواهند شنید. هزار تا تهدید بکنند یک تهدید از ما متوجه این‌ها نیست. شیعه در طول این 15 قرن قربانی این تهدید‌ها بوده، قربانی این اهانت‌ها بوده، هر قدر به ما فحش بدهید ما خاک و غبار حرم حضرت علی نمی‌شویم امیر المومنین را بالای بیش از 70 هزار منبر 80 سال فحش دادند چه شد؟ بنی امیه هم رفتند امیر المومنین هم رفت. فقط ما خواهشی که داریم از این خواهر‌‌های عزیز که زنگ می‌زنند اهل سنت را با وهابی‌ها یکسان ندانند. ایشان می‌گوید اهل سنت می‌گویند علی سرور ما است. یکی از علمای طراز اول دهلی داستانی را برای من نقل می‌کرد و می‌گفت:

دولت هند یک زمین 2-3 هکتاری را به مسلمان‌ها داده بود و شیعه‌ها تصاحب کرده بودند. آقایان سنی‌ها در دادگاه شکایت کرده بودند که این زمین باید به ما برسد و از من خواستند برای قضاوت بروم. رفتم و یک نماینده از طرف سنی‌ها و یک نماینده هم از طرف شیعه‌ها آمد. نماینده سنی‌ها گفت این زمین مال ما است این‌ها نباید تصرف کنند. گفتم چرا؟ گفت این زمین وقف شده است برای عزاداری امام حسین علیه السلام. ما سنی‌ها روز عاشورا 3 دسته عزاداری داریم؛ 3 دسته هزاران نفره و شیعه‌ها 1 دسته عزاداری برای امام حسین علیه السلام دارند. شما قضاوت کن ما سنی‌ها که 3 دسته عزاداری داریم 3 برابر شیعه‌ها عزاداری می‌کنیم این زمین باید به ما برسد یا به شیعه‌ها ؟! من تعجّب کردم ! از یکی از شیعه‌ها که کنار من بود پرسیدم راست می‌گوید؟ گفت راست می‌گوید. تعداد عزاداران آقایان اهل سنت برای امام حسین از شیعه‌ها بیشتر است. گفتم اگر این طوری است حق با شما است. این زمین مال آقایان سنی‌ها است.

ما این عزاداریها را از آقایان اهل سنت می‌بینیم. ما امسال ان شاء الله برنامه داریم اگر بتوانیم محرم عزاداری‌‌های اهل سنت را هم داخل کشور و هم خارج کشور پخش کنیم تا مردم بدانند این وهابی‌ها که چرندیات دارند می‌بافند شروع می‌کنند اهانت کردن به عزاداری ها. عزاداران را تکفیر و ترور می‌کنند، به محض عزاداری این‌ها را مستحق هر کاری می‌دانند. این‌ها یک مقداری روشن بشود و واضح بشود برای مردم تا بدانند وهابیها چه کسانی هستند.

این فتاوای آقایان وهابیها است علیه عزاداری.

ما این‌ها را مسلمان نمی‌دانیم چه رسد که این‌ها را اهل سنت بدانیم. یقین دارم اهل سنت از این طور افراد بیزار و مبرّا هستند. ما از این قضایا زیاد داریم.

 مجری:

خیلی ممنون هستیم حاج آقا، همکاران عزیزم لطف بکنند ارتباط بعدی را به ما بدهند. سلام جناب آقای انصاری از رشت.

بیننده:

سوال اولی که پاسخ آقایی که از کرج تماس گرفته بودند در مورد اسم آقا امیر المومنین در قرآن گفتند اشاره صریح بکنید که من آیه 50 سوره مریم را از حاج آقا می‌خواهم یک توضیحی بدهند که آیت الله کورانی هم تصریح کردند که این اشاره دارد به حضرت علی علیه السلام،

 سوال دوم این که شبهاتی که مطرح می‌کنند آقایان وهابی در مورد نماز خواندن حضرت علی هزار رکعت در شب که می‌گویند محدودیت  زمانی دارد می‌خواستم بدانم اسنادش صحیح است یا خیر؟ این را حاج آقا یک توضیحی بفرمایند.

 

مجری:

بله متشکریم جناب آقای انصاری. خیلی متشکر.

بیننده:

سلام علیکم ببخشید در حادثه غدیر چقدر از صحابه آن جا تشریف داشتند که پیامبر خطبه غدیر را خواندند؟ بعد از این که پیامبر از دنیا رفتند صحابه مگر کجا بودند که بگویند که حضرت علی حق بوده یا مثلا جانشین پیامبر بوده. این‌ها چرا کاری نکردند ؟ شما می‌گویید بعد از وفات پیامبر همه صحابه اکثرا مرتد شدند مگر این صحابه در دانشگاه اسلام به استادی پیامبر اعظم تحصیل نکردند؟ پس اگر شما می‌گویید اشکالی بوده و اکثرا مرتد شده‌‌‌اند پس استادشان اشکال داشته است؟! می‌خواستم حاج آقا به ما توضیح بدهند که ما با پیامبری که نتوانسته‌‌‌اند حداقل 4 تا صحابه تحویل اسلام بدهند چه کنیم؟ این پیامبر را چطور قبول بکنیم؟

 مجری:

خیلی ممنون و متشکر. سلام.

بیننده:

سلام. من چند تا سوال دارم خیلی سریع می‌پرسم که وقت دیگران را نگیریم.

 یکی این که آقایان مدعی هستند که نبی گرامی دست بسته  نماز می‌خواندند و گاهی وقت هم دست به سینه می‌خواندند. این را از احمد حنبل نقل کرده‌‌‌اند و صحیح بخاری. دیگر اینکه گفتند شیعه‌ها مدعی هستند که حضرت جبرئیل که بر پیامبر نازل می‌شده اول وحیش را به حضرت زهرا تقدیم می‌کرده که اگر حضرت زهرا سلام الله علیها می‌گفتند درست است خدمت پیغمبر می‌رفتند! وهابی‌ها گفته‌‌‌اند که این ادعای شیعه است.

سوال دیگر این است که می‌گفتند هیچ یک از اصحاب و تابعین در قتل حضرت سید الشهدا دخالت نداشته‌‌‌اند و در کربلا نبوده اند!

 مسئله دیگری هم که آن شب مطرح می‌کردند یک جسارت خیلی بدی بود می‌گفتند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمودند که خدایا من را با عمر و ابو بکر داخل و با عمر و ابو بکر خارج بکن! از حاج آقای قزوینی ضمن عرض پوزش خواستم که جواب بفرمایند.

مجری:

خیلی متشکریم. دوست عزیزمان از شیراز. سلام شب شما به خیر.

بیننده:

سلام علیکم خدمت آقای محسنی و آقای دکتر قزوینی. من 2 تا سوال داشتم خدمت شما. یک این که اهل سنت یا وهابیت نظر خودشان را نسبت به خاندان معاویه و بنی امیه مشخص کنند. یکی هم اینکه آیا آن انتخاباتی که به قول اهل سنت یا وهابی‌ها مردم و صحابه انجام دادند در  زمان    امیر المومنین علی بن ابی طالب که 3 تا خلیفه را معیّن کردند به گفته خودشان آیا این‌ها در امتداد هم بوده یا نه؟ اگر امیر المومنین در امتداد آن‌ها بوده چرا آن 3 خلیفه قبلی هیچ کدام با معاویه به خاطر بنی امیه هیچ مشکلی نداشتند اما به محض اینکه امیر المومنین به خلافت می‌رسد تمام مشکلات شروع می‌شود؟ دیگر اینکه آیا از نظر اهل سنت یا همان وهابیت بعد از شهادت امیر المومنین که آن‌ها خلیفه چهارم حساب می‌کنند زعامت جامعه شان با که بوده آن‌ها همه شیعه‌ها را مسخره می‌کنند که امام زمان   تان رفته در چاه و ترسیده است ! اگر جامعه وهابیت یک زعیم درست داشت -حالا آن‌ها مضلّ هستند- آیا به این جا می‌رسیدند؟ یک مشت راویان حدیث که حالا یا دروغ یا راست این‌ها هر طور که روایت کرده‌‌‌اند اگر مثل جامعه شیعه که به امام زمان   و ائمه ما علیهم السلام استناد می‌کنند و همه کسانی که پیروان این‌ها هستند به راه راست هدایت شده‌‌‌اند اگر جامعه اهل سنت یک زعیم درست داشت آیا کارشان به اینجا می‌رسید؟ اینها به ناچار بعد از این 3 خلیفه هر کار خواستند کردند و به امیر المومنین رسیدند آیا امیر المومنین که ما امام اول می‌دانیم در امتداد 3 خلیفه قبلی عمل کرده است یا نه؟ لطفا آقای دکتر قزوینی به ما جواب بدهد.

مجری:

حضرت استاد! آقای رجبی سوال کردند شرط صحیحین یعنی چه که آقای حاکم در مستدرکشان می‌گویند؟

استاد حسینی قزوینی:

البته این را ما در جلسات قبل هم توضیح داده ایم . آقایان مراجعه بکنند به مقدمه فتح الباری فی شرح صحیح البخاری ص 7، در مقدمه صفرش مفصل توضیح داده است که مراد از شرط صحیح بخاری این است که تمام راویان یک روایت از ثقه عدل ضابط برسد تا به خود صحابی، صحابی هم از پیغمبر اکرم. ولی آقای مسلم مُعنعَن را کافی می‌داند ولو این که بین دو راوی اتصالی هم نباشد ، هیچ اشکالی ایجاد نمی‌کند. همین اندازه محرز شود که این راوی ثقه است کافی است. آقای دکتر عجاج خطیب از اساتید برجسته الازهر است کتابی دارد به نام اصول الحدیث علومه و مصطلحه آنجا ایشان کاملا این قضایا را مطرح می‌کند می‌گوید شرط آقای بخاری این است که تمام راویان یک روایت از یک عدل ضابط از مثل خودش برسد به صحابی بدون اینکه روایت، شاذ و معلول باشد یا بیماری‌‌های رجالی داشته باشد. بعد ایشان می‌گوید:

واختلف الإمام مسلم عن الإمام البخاری فی أنّ حکم الإسناد المعنعن بالإتصال و رأی أنّ المعاصره تکفی لقبول الروایه و إن لم یثبت إجتماع الراوی و المروی عنه.

 

گرچه این‌ها اصلا با هم هیچ اجتماعی و ملاقاتی نداشته باشند مسلم می‌گوید همین اندازه که این 2 راوی با هم معاصر باشند کفایت می‌کند.

 

این حرف‌‌‌‌هایی است که می‌گویند.

مجری:

شبکه کلمه که معنی ولیّ و مولا را به همین معنی دوستی گرفته‌‌‌اند لطف کنید پاسخ بفرمایید.

استاد حسینی قزوینی:

البته این را من ان شاء الله در یکی از جلسات آینده مفصّل صحبت می‌کنم ولی چون این‌ها آورده‌‌‌اند شاید بیننده‌‌‌‌هایی داشته باشیم که هفته آینده نباشند، توضیح می‌دهم.  استعمال کلمه «ولیّ» در خلافت و ولایت: عمر می‌گوید:

لمّا توفّی رسول الله صلی الله علیه و آله قال أبو بکر: أنا ولیّ رسول الله.

صحیح مسلم ، ج5، ص152

أنا ولیّ رسول الله.

نمی گوید:

أنا خلیفة رسول الله.

و خود آقای ابو بکر می‌گوید:

و فقد ولّیتکم.

من ولی شما شده ام.

تاریخ الطبری، ص237 ـ 238، ابن کثیر دمشقى سلفى

نمی گوید والی شما شده ام. ابن کثیر هم می‌گوید روایت صحیح است. همچنین ابوبکر هنگام از دنیا رفتن می‌گوید:

أن قد ولّیت علیکم خیرکم

الثقات، ابن حبان، ج2، ص193

من عمر را ولی شما قرار داده ام. نمی‌گوید

جعلت عمر علیکم والیا.

عمر بن الخطاب می‌گوید اگر من درک کرده بودم سال مولا ابی حذیفه را،

لولّیته و استخلفته.

تفسیر البحر المحیط، ج4، ص314

این کلمه استخلفته آمده. عطف نشان می‌دهد که مراد از ولّیته یعنی خلافت است. عثمان می‌گوید:

و قد ولّیت أمرکم فأستعین الله.

انساب الاشراف، ج5، ص511

و همچنین عایشه می‌گوید:

لما ولّی أبو بکر.

البانی هم در مورد این روایت می‌گوید:

هذا صحیح علی شرط الشیخین.

إرواء الغلیل ج 8 ص 232

پس بنابراین کلمه «ولیّ» در زبان آقای ابو بکر، عمر، عثمان، عایشه، معاویه، عبد الملک مروان و غیره اصطلاحا در معنای خلافت، ولایت، امامت و ریاست عامه استعمال شده است.

مجری:

یکی از بینندگان گفتند که در شبکه کلمه آقای مجری گفته است که وقتی به عبارت

أولی بالمومنین من أنفسهم.

سوره احزاب ، آیه 6

برخورده این را خیلی راحت گذرانده و اصلا معنا نکرده است شما هم اشاره فرمودید. این‌ها از همان کارهایی است که دوستان دیگرشان نیز در تاریخ می‌کردند که ولایت امیر المومنین علیه السلام را پنهان بکنند. جناب آقای رضا از کرج در رابطه با جانشینی از صریح قرآن، می‌خواستند که حضرت عالی یک اشاره مختصری بفرمایید.

استاد حسینی قزوینی:

اجازه بدهید من ان شاء الله در یک جلسه در این مورد که چرا نام حضرت علی در قرآن نیامده توضیح بدهم. البته من سال گذشته ایام غدیر در یکی از مساجد بزرگ تهران سخنرانی مفصّلی داشتم و جمعیت زیادی هم بود که 1 ساعت من صحبت کردم در رابطه با اینکه چرا نام حضرت علی در قرآن نیامده است؟ 7 یا 8 جواب دادم. چون اگر الان بخواهم بگویم ممکن است ناقص بماند ان شاء الله قول می‌دهیم به بینندگان عزیز در بحث خلافت  8 تا دلیل را بازگو کنیم.

وقتی که در قضیه حدیث قرطاس به پیغمبر اکرم نسبت هذیان می‌دهند؛ امیر المومنینی که از روز اول شمشیر به دستش است و سران قریش ، سران عدی و سران دیگر را به خاک مذلّت انداخته ، قطعا تاب و تحمل این را نداشته اند. مگر پیغمبر می‌خواست در نامه چه بنویسد؟ این را بارها گفته ایم در خود شرح صحیح بخاری، شرح صحیح مسلم آقایان دارند که پیغمبر می‌خواست نام خلفا را معیّن کند. می‌گویند پیغمبر هذیان گفته است! به قول یکی از مراجع اگر جبرئیل نام علی علیه السلام را آورده بود هم می‌گفتند جبرئیل هذیان گفته! حتما مریض بوده یا کسالت داشته! حالش درست نبوده و آن روز اشتباهی این آیه را گفته است! مثل قضیه غرانیق درست می‌کردند.

 

مجری:

بله. آقای ولی پور که گفتند آنها قهرمان و علی پهلوان می‌گویند در شبکه و آقای حسینی هم که گفتند آیا امام علی دینی غیر از دین ابو بکر و عمر و عثمان و عایشه داشتند؟ خیلی عجیب است این سوال! واقعا برای ما باعث تأسف است که مسائل مسلم تاریخ را هم قبول نمی‌کنند. جناب آقای انصاری گفتند که آیه 50 سوره مریم، این چه است؟

استاد حسینی قزوینی:

و جعلنا لهم لسان صدق علیّا

سوره مریم، آیه 50

که مراد از این علی حضرت امیر سلام الله علیه است.

مجری:

بعضی می‌گویند -آقای کورانی هم همین نظر را دارند- علی نمی‌تواند صفت برای لسان باشد. مثلا لسان می‌تواند فصیح یا قوی باشد، ولی لسان علی نداریم.

استاد حسینی قزوینی:

این‌ها را از همان آقایان بشنوند. ما چنین چیزی را نمی‌گوییم.

مجری:

آقای کورانی در این رابطه کتابی دارند. گفته‌‌‌اند که این خواندن نماز هزار رکعت نماز در شب آیا سندش صحیح است یا نه؟

استاد حسینی قزوینی:

سندش را بنده بررسی نکرده‌‌‌‌‌ام ولی برای امیر المومنین سلام الله علیه هیچ چیزی بعید نبود. همانطور که این آقایان درباره بعضی از صحابه و تابعین قائلند که در یک شب یک بار یا 3 بار ختم قرآن داشتند و امثال این. ما هم تا به حال نگفته ایم حضرت علی هزار رکعت نماز می‌خوانده، هر وقت گفتیم بیایند از ما سوال کنند.

مجری:

 بله آن دوست عزیزمان که از زاهدان زنگ زده بود که درحادثه غدیر چند نفر بودند که حضرت خطبه خواندند چند نفر بودند حاج آقا؟

استاد حسینی قزوینی:

ببینید برادر بزرگوار!

حفظت شیئا و نسیت الاشیاء.

شما می‌گویید پیغمبری که نتواند تعدادی صحابه تربیت کند آن پیغمبر به چه درد ما می‌خورد و ما در نبوت این پیغمبر شک داریم! یک حرفی عاقلانه بزن! از این حرف شما بوی کفر و شرک می‌آید. شما بروید سوره عنکبوت آیه 14 را ملاحظه کنید. در رابطه با حضرت نوح دارد:

و لقد أرسلنا نوحا إلی قومه فلبث فیهم ألف سنة إلا خمسین عاما فأخذهم الطوفان و هم ظالمون.

950 سال حضرت نوح تبلیغ کرد.

در سوره هود آیه 40 می‌گوید:

ما آمن معه إلا قلیل.

جز تعداد اندکی ایمان نیاوردند.

پس نستجیر بالله بگو حضرت نوح موفق نبوده در طول عمرش باید موفقیت بیاید از این آقایان یاد بگیرد. آیا اینجا نسبت به حضرت نوح شما می‌توانید جسارت کنید؟ در 950 سال جز تعداد اندکی نبوده، این صریح فرمایش قرآن است. شما برو سوره هود آیه 40 را بخوان ببین که چه است. از آن طرف شما می‌گویید این صحابه کجا رفته بودند؟ بله صحابه از ترس آقای عمر بن الخطاب نتوانستند حرف بزنند. صحیح بخاری ج 4 ص 195 ح 3669، خود عایشه می‌گوید.

لقد خوف عمر الناس.

عمر در میان مردم ایجاد ترس کرد.

و إن فیهم لنفاقا.

در میان آن‌ها نفاق بوده.

بفرمایید!  به ما چه؟ اگر خوب یا بد است در کتابهای خودتان نقل شده است. از عایشه هم نقل شده و کتاب هم صحیح بخاری است کتاب‌‌های رده دوم یا سوم نیست. حدیث 3669، می‌گوید عمر ایجاد وحشت کرد و در میان صحابه منافقین بودند. از آن طرف شما می‌گویید صحابه مرتد شده‌‌‌اند جز 4 نفر یا 5 نفر، بارها هم گفته ایم در البدایه و النهایه ج 6 ص 336، خود عایشه می‌گوید:

لما قبض رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ارتدت العرب قاطبه.

تمام عرب مرتد شد.

حداقل در روایات ما 4 نفر یا 5 نفر را استثنا کرده اند. کتاب صحیح بخاری از پیغمبر اکرم نقل می‌کند فردای قیامت صحابه را جهنم می‌برند

فلا أراه یخلص منهم إلی مثل همل النعم.

صحیح البخاری، ج7، ص208، 209

جز تعداد اندکی از صحابه از آتش جهنم نجات پیدا نمی‌کنند.

شما وقتی این‌ها را فهمیدید برای ما روشن کنید که صحابه چه کار کردند؟ چه شد؟ چرا صحیح بخاری چنین توهینی به صحابه کرده است؟ آیا این توهین به پیغمبر نیست؟ عایشه که می‌گوید.

ارتدت العرب قاطبه

توهین به پیغمبر نیست؟ برادر عزیزم یک جمله ای را شما از یک جایی یاد می‌گیری ولی پسوند جمله را فراموش می‌کنی.

مجری:

حاج آقا سوال کردند که آقایان مدعی هستند که حضرت رسول صلی الله علیه و آله در نماز دست بسته نماز می‌خواندند.

استاد حسینی قزوینی:

من این بحث را مفصل آورده‌‌‌‌‌ام که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اینگونه نبوده که بخواهد در نمازش دست بسته باشد. این را ما بار‌ها هم گفته ایم خدمت دوستان که ابن قدامه مقدسی در کتاب المغنی ج 1 ص 502، ابن حزم در المحلّی ج 4 ص 91، سنن ابن ماجه ج 1 ص 280، آورده‌‌‌اند که 10 نفر از صحابه نشسته بودند، آقای ابو حمید ساعدی می‌آید می‌گوید پیغمبر این طوری نماز می‌خوانده، ابو حمید ساعدی از صحابه پیغمبر، در جمع 10 نفر از صحابه نماز پیامبر را بدون اینکه دست به سینه بگذارد نقل می‌کند. فقهای شما هم فتوا دادند به این اگر پیغمبر دستش را بسته بود نقل می‌کرد. اینجا نماز رسمی پیغمبر را نقل می‌کنند.

مجری:

گفتند شبکه‌‌های وهابی می‌گویند که شیعیان مدعی هستند که اول جبرئیل به حضرت زهرا نازل می‌شده و بعد می‌رفته سراغ پیغمبر آیا این صحت دارد یا نه؟

استاد حسینی قزوینی:

اگر یک شیعه نقل کرده باشد ما این شیعه را شیعه نمی‌دانیم. مسلمان هم نمی‌دانیم و مرتد می‌دانیم. اگر بگوید که جبرئیل می‌آمده به حضرت زهرا خبر می‌داده صحیح است ولی اگر بگوید در وحی ابتدا بر حضرت زهرا نازل می‌شده و سپس با اجازه حضرت زهرا بر حضرت رسول صلی الله علیه و آله وحی می‌کرده است ، این‌ها دروغ می‌گویند این هم همان کارشناس محترم جناب آقای سجودی باید بگوید که اینها در چه حالی بودند و چه خوردند که چنین مطالبی را دارند بیان می‌کنند! خانم هاشمی نباید بگوید شما دارید توهین می‌کنید آن وقتی که اینها فحش می‌دهند و به علمای شیعه اهانت می‌کنند، آنجا توهین نیست؟ آقای هاشمی اهانت می‌کند و می‌گوید تمام علمای شیعه قائل به تحریف هستند این افترای روشن در روز روشن! شما بفرمایید شیخ مفید کجا قائل به تحریف قرآن بوده؟ شیخ صدوق کجا قائل بوده؟ طبرسی کجا قائل به تحریف قرآن است؟ این همه افترا می‌زنند. خواهرم! ما دوست داریم صدای شما در اینجا پخش بشود حتی اگر وقت بگیرید تا 5 دقیقه هم ما به شما وقت می‌دهیم بیایید صحبت بکنید ولی صحبتی بکنید که هم بینندگان شبکه ولایت استفاده کنند و هم برای ما قابل ارزیابی باشد.

مجری:

آقایانی که ادعا کرده‌‌‌اند هیچ یک از اصحاب و تابعین در قتل امام حسین نبودند و دخالت نداشتند. این را چطور ارزیابی می‌کنید؟

استاد حسینی قزوینی:

اگر می‌گویند نیستند بیایند ثابت کنند اگر تابعین نبودند خیر القرون که بود

خیر القرون قرنی.

فتح الباری، ج7، ص5

حضرت امام حسین را قرن هفتم یا هشتم کشتند یا همان قرن اول کشتند؟ و جناب آیت الله میلانی کتابی دارد بازخوانی جدید عاشورا- یک چنین کتابی است- ایشان در آن جا اسامی صحابه ای که در قتل امام حسین شرکت کردند را مفصّل آورده است. در زیارت عاشورا می‌خوانیم.

فلعن الله أمه أسس أساس الظلم و الجور علیکم أهل البیت.

مصباح المتهجد، ص774

مجری:

بله. این دوست آخری مان هم که سوال کردند آقایان اهل سنت نظر خودشان را نسبت به معاویه و بنی امیه مطرح بکنند که نظر شان چه است؟ و گفتند که آیا علی علیه السلام در امتداد 3 تا خلیفه بوده یا نه؟ اگر بوده چرا پس قبلی‌ها با بنی امیه مشکل نداشتند فقط حضرت علی مشکل پیدا کرد؟

استاد حسینی قزوینی:

اگر سوالی است که باید اهل سنت برای این پاسخ آماده باشند، آقایان اهل سنت باید جواب بدهند ما که نباید پاسخ بدهیم.

 

 

 


آیت الله دکتر سید محمد حسینی قزوینی