گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

در باب ذکر شریف لا إله إلّا اللّه (قسمت دوم)

توحید ربوبیت بعد دارد: یکی بعد علمی، یکی بعد عینی یعنی شهودی دیدنی.

یک وقت از انسان می داند،  همانطور که قبلا باز کردیم توحید ربوبیت را یعنی همین طور که انسان  با این حرف ها و صحبت ها بداند که موثری در وجود غیر از خدا نیست هیچ کس غیر از خدا اثری در عالم ندارد،  اثر ها مال خداست. نگاه نکنید که چه کسی چه کار می کند، نمک چه جوری است، شکر چه جوری است. آیات در یک جا اثر را به موجود نسبت میدهد، در جایی دیگر اثر را به خدا نسبت می دهد.

یک وقت دارد می فرماید:  عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى،  جبرئیل قرآن را به پیغمبر یاد داد؛ الرحمن علم القرآن، خدا خودش قرآن را به پیغمبر یاد داد؛ یک جا دارد می فرماید:  یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ؛ عزرائیل جان شما را میگیرد، یکجا می فرماید: الله یتوفی الانفس خدا جان شما را می گیرد؛ خیلی جاها به همین ترتیب است،  یکجا می فرماید: و لقد أضلّ منکم جبلاًّ کثیرًا، شیطان بسیاری از شما را گمراه کرد، گروه های بسیاری از مردم را گمراه کرد. یکجا می فرماید: اضلهم الله، خدا  گمراه می کند. فعل شیطان، اثر شیطان را خدا به خودش نسبت می‌دهد. یکجا می فرماید پیغمبر هدایت می کند، یکجا می فرماید خدا هدایت می کند.

بنابراین در بسیاری از آیات قرآن  به همین ترتیب است. هیچ اثری را به یک موجود، اثر عزرائیل چه است؟ گرفتن جان؛خداوند این اثر را به خودش نسبت می‌دهد، می گوید خدا جان گرفت. اثر جبرئیل چه هست؟ تعلیم قرآن،  خدا همین اثر را به خودش نسبت می‌دهد. می‌گوید الرحمان علم القرآن، اثر شیطان چه هست؟ گمراه کنندگی، خداوند هم این را به خودش نسبت می‌دهد، می گوید خدا گمراه می کند. پیغمبر اثرش چه هست؟  هدایت کنندگی، خداوند همین اثر را به خودش نسبت می‌دهد. این توحید ربوبیت است، که در قرآن آیات بسیاری دارد. حتی افعال اینها خداوند به خودش نسبت می دهد. أانتم تزرعون ام نحن زارعون، شما فکر میکنید این کشاورز است که دارد زراعت می کند،  نه این خدا است که دارد زراعت می کند. ببینید حتی اثر کشاورز را که زراعت کنندگی است و خداوند به خودش نسبت می‌دهند. نحن زارعون. أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ: شما خیال میکنید که ابر باران را می باراند، نه من خدا باران را می بارانم. ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللّهَ رَمى، تو نیستی که تیر  می اندازد خداوند است که تیر می اندازد. پس ببینید پیغمبر تیر می اندازد، می‌گوید خداست. ما زراعت می کنیم می گوید خدا زراعت می کند. ابر باران می فرستد می گوید خداوند باران می فرستد.جبرئیل تعلیم قرآن می کند می گوید خدا تعلیم قرآن می کند. عزرائیل جان را میگیرد می گوید خدا جان را می گیرد. شیطان گمراه میکند میگوید خدا گمراه می کند. همه اینها همان لا اله الا الله است.

یعنی عزرائیل یک آینه است، یعنی ممیت بودن خدا، این صفت ممیت بودن خدا در عزرائیل می تابد و و جان مرا میگیرد.  صفت تعلیم دهنده گی خداوند می تاباند در جبرئیل و از جبرئیل به پیامبر. صفت گمراه‌ کنندگی از خداوند می تابد به شیطان و از شیطان می تابد به می تابد به مردم و آنها را گمراهشان می کند. صفت زراعت کنندگی از خداوند می تابد به کشاورز و از کشاورز می تابد به زمین و کشاورزی می کند. همه اینها آینه هایی هستند این لا اله الا الله، این موثر فی وجود الله. این یک مرحله ش؛ این یک مرحله علمی است؛ ما با حرف‌ها و صحبت‌ها پیدا می بریم پی می‌بریم به این مطلب که یک موثر در عالم هست و هیچ  اثری غیر از او نیست.این کار فیلسوفان است فلاسفه از این راه وارد می‌شوند.

اما عارفان الهی از راه شهود وارد میشوند. یعنی آنها جانشان را قوت می دهند و تزکیه وجود می کنند و پرواز میکند و میرود و اصلا خدا را میبیند و می بیند که یک موثر در وجود است و او خداست. این جا است که می گوید الذی هو یطعمنی ویسقین وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ که کلام حضرت ابراهیم است  که به عنوان یک عارف بالله خدا را شهود می کند و می گوید اگر گرسنه شوم خداست که مرا اطعام می کند،  اگر تشنه شوم خداست که مرا سیراب می کند، اگر مریض می‌شوم و شفا پیدا می کنم خداست که مرا شفا میدهد، به همین جور مرا می میراند و مرا زنده می کند. همه این ها را عارف از خدا می بیند و از انسان های دیگر و یا موجودات دیگر نمی بیند. این این توحید ربوبیت مرحله شهودی است. حالا مرحله شهودی اش که واقعا مشکل است برای ما به دست  بیاید. حالا در مرتبه علمی اش حداقل برای ما معلوم باشد.

لا اله الا الله بحث توحید ربوبیت و توحید موثریت را بیان میکند لا موثر فی الوجود لا الله.

**************************************************************************************

پیاده شده از فایل صوتی توحید شیخ صدوق

علامه حمید رضا مروجی سبزواری حفظة الله

منبع:http://meraatezat.blog.ir/

لیست موضوعات کانال تلگرامی پاسخ به شبهات جناب دوستدار(رد شبهات ملحدین)

برای دیدن #لیست هر موضوع ، به لینک مربوطه مراجعه کنید:


همه پست های اثبات خدا #توحید

t.me/majidDoostdar/848


همه شبهات تناقض در قران #توهم_تناقض 

t.me/majidDoostdar/850


همه پستهای #شبهات_زنان 

t.me/majidDoostdar/862


همه پستهای #شبهات_عمومی ضد دینها

t.me/majidDoostdar/1211


همه پستهای #شبهات_قرآنی

https://t.me/majidDoostdar/1366


موفق باشید

کتاب ارزنده و جامع «کشف نیرنگ و رد بهتان» | رد بر کتاب “نقــد قرآن” دکتر سها

کتاب “کشف نیرنگ و رد بهتان” اثری جامع و ارزنده در رد کتاب الحادی “نقـد قرآن” اثر آقای سـها می باشد. وی می گوید من مسلمان بوده ام و الان از اسلام خارج شده و به تردید و نقد کتاب آسمانی مسلمانان پرداخته ام! این کتاب بزرگترین منبع شبهات اسلام ستیزان بر قرآن کریم است و نویسنده آن به گمان خود قرآن را نقد کرده است.

گروه “عباد الرحمان” از جمله گروه های فعال در فضای مجازی کتابی جامع و ارزنده را در رد کتاب “نقـد قرآن” گردآوری و نویسندگان بزرگی در تهیه آن همکاری داشته اند. این کتاب یکی از کتاب های ارزنده رد شبهات اسلام ستیزان پیرامون قرآن کریم می باشد و مطالعه آن برای هر مسلمان توصیه می شود. با توجه به حجم عظیم این کتاب پیشنهاد میکنیم به صورت روزانه برای مطالعه آن برنامه ریزی داشته باشید و از مطالب آن بهره مند شوید.


مشخصات

  • نام کتاب: کتاب ارزنده و جامع «کشف نیرنگ و رد بهتان» | رد بر کتاب “نقــد قرآن”
  • گردآورنده: گروه “عبادالرحمان” با همکاری جمعی از نویسندگان
  • فرمت: pdf
  • تعداد صفحات: ۳۲۶۹ صفحه
  • حجم: ۱۴ مگابایت
  • لینک دانلود مستقیم (برای دانلود کلیک کنید)

چند کانال تلگرامی ضد الحادی

کانالهای تلگرامی ضد الحادی


کانال تلگرامی نقد الحاد و آتئیسم:

@naghde_elhad

کانال موسسه باورباران:

@bavarbaran

کانال پاسخ به شبهات مجید دوستدار:

@majiddoostdar

ربات پاسخ به سوالات علمی و دینی:

@soalat_aghlani_bot

تفسیر سوره نبأ و ماعون-مرحوم آیت الله شجاعی


عنوان سخنرانیدانلودپخش
سوره مبارکة نبا- 1

سوره مبارکة نبا- 2

سوره مبارکة نبا- 3

سوره مبارکة نبا- 4

سوره مبارکة نبا- 5

سوره مبارکة نبا- 6

سوره مبارکة نبا- 7

سوره مبارکة نبا- 8

سوره مبارکة ماعون- 1

سوره مبارکة ماعون- 2

سوره مبارکة ماعون- 3

 

 

آیا قرآن زمین را مسطح (غیر کروی ) میداند ؟!!

پاسخ :

خیر . قرآن هیچ گاه زمین را مسطح ( غیر کروی ) ندانست. 

مقدمه :

زمین آنقدر وسیع است که در هر قسمتی از آن قرار گیریم، سطحی پهناور برای ما تداعی می گردد. قرآن نیز بارها و بارها پهناوری و وسعت بسیار زیاد زمین را به عنوان نشانه ای محسوس و قابل درک به انسان ها یادآور شد تا از این رهگذر بشریت را به سوی یگانه خدای جهان آفرین هدایت کند. لیکن برخی از دشمنان لجباز بر اساس آیاتی از قرآن مدعی شده اند که الله تعالی زمین را غیر کروی دانسته است ! در این مقاله آیات مورد ادعای آنان را بررسی کرده و اثبات می کنیم که در هیچ آیه ای از قرآن ، زمین مسطح ِ غیر ِ کروی دانسته نشده است.

نکته :

1. دشمنان اسلام ، برداشت های سطحی خود را نقد می کنند، سپس می گویند : قرآن را نقد کردیم !!! این نیز از عجائب روزگار است. 

2. قرآن کتاب فیزیک و شیمی و ریالضیات نیست. بلکه کتاب هدایت بشر به سوی رستگاری مادی و معنوی است. پس نباید ازقرآن انتظار داشت که به حل معادلات ریاضی و فیزیک و ... بپردازد. گرچه ممکن است قرآن مواردی از مسائل علمی را نیز بیان کرده باشد اما وظیفه ای بر دوشش نیست.

زمین

بررسی آیاتی که برخی مدعی هستند بر غیر کروی بودن زمین دلالت می کند :


وَ إِلىَ الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَت‏ [ غاشیه : 20 ]

ترجمه : و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته است؟

بررسی : سطحت به معنی گستردگی همراه با همواری است. کجای آن دلالت می کند که زین غیر کروی است ؟ چه بسا اجرام کروی که به دلیل وسعت ، سطحش گسترده و هموار (صاف) است. ( توجه قرآن علاوه بر هموارهای زمین به ناهمواری های آن نیز اشاره کرده است : 27 فاطر )

همچنین شاید برخی گمان کنند که « سطح » در اصطلاح نوین هندسی در مقابل کره یا قوس و ... قرار می گیرد. اما باید توجه داشت که در ادبیات عربی این مسئله وجود ندارد. قرآن هم لزوماً قرار نیست از اصطلاحات دانشمندان قرن 21 استفاده کند !

 

وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکمُ‏ُ الْأَرْضَ بِسَاطًا [ آیه 19 نوح ] 

ترجمه : و خداوند زمین را براى شما فرش گسترده‏اى قرار داد .

بررسی : این تشبیه است. اگر در مناطق جلگه ای ( که ناهواری وجود ندارد ) بنگریم ، زمین به واقع شبیه به فرشی گسترده است.و ابداً دلالت بر غیرکروی بودن زمین ندارد. علاوه بر اینکه اجرام کروی نیز قابل پوشانیدن ( با فرش و پارچه و ... ) هستند.

 

وَ یَوْمَ نُسَیرُِّ الجِْبَالَ وَ تَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَ حَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنهُْمْ أَحَدًا [آیه 47 کهف ]

ترجمه : و روزى را به خاطر بیاور که کوه‏ها را به حرکت درآوریم و زمین را آشکار و مسطح مى‏بینى و همه آنان [انسانها] را برمى‏انگیزیم، و احدى از ایشان را فروگذار نخواهیم کرد.

بررسی : منظور از « بارزة » مسطح به معنی « غیر کروی » نیست بلکه به معنی « بدون پستی و بلندی » است. متأسفانه دشمنان اسلام بدون دقت در معانی کلمات عربی و صرفاً بر اساس تعابیر ازخودبافته قضاوت می کنند.

 

الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَ سَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ ... [ آیه 53 طه ]

ترجمه : همان خداوندى که زمین را براى شما محل آسایش قرار داد و راه‏هایى در آن ایجاد کرد و از آسمان، آبى فرستاد،  که با آن، انواع گوناگون گیاهان را (از خاک تیره) برآوردیم.

بررسی : کجای این آیه دلالت بر غیرکروی بودن زمین دارد؟؟؟ در شگفتیم از برداشت های عجیب دشمنان اسلام از قرآن ...

 

أَ لَمْ نجَْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا وَ الجِْبَالَ أَوْتَادًا [ آیه 6 و 7 سوره نبأ ]

ترجمه : آیا زمین را محل آرامش قرار ندادیم؟ و کوه‏ها را همچون میخها ؟

بررسی : باز هم در عجب مانده ایم که به راستی کجای این آیات دلالت بر غیرکروی بودن زمین می کند؟

 

وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَالِکَ دَحَئهَا اخْرَجَ مِنهَْا مَاءَهَا وَ مَرْعَئهَا [ آیه 30 و 31 نازعات ]

ترجمه : و زمین را بعد از آن گسترش داد، و از آن آب و چراگاهش را بیرون آورد...

بررسی : و ایضاً ! کجای این آیات دلالت بر غیرکروی بودن زمین دارد ؟؟؟ « دحیها » به معنی گستردگی  پهناوری است. چه بسا اجرام کروی که سطحشان گسترده و پهناور باشد.

 

وَ هُوَ الَّذِى مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَاسىِ‏َ وَ أَنهَْارًا  وَ مِن کلُ‏ِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَینْ‏ِ اثْنَینْ‏ِ  یُغْشىِ الَّیْلَ النهََّارَ  إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاََیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون‏ [ آیه 3 رعد ]

ترجمه : و او کسى است که زمین را گسترد و در آن کوه‏ها و نهرهایى قرار داد و در آن از تمام میوه‏ها دو جفت آفرید (پرده سیاه) شب را بر روز مى‏پوشاند در اینها آیاتى است براى گروهى که تفکر مى‏کنند.

بررسی : باز هم کجای این آیه شریف دال بر غیرکروی بودن زمین است ؟ گستردگی زمین به معنی غیرکروی نیست. همچون موراد بالا ، چه بسا اجرام کروی که سطحشان گسترده (وسیع) باشد.


الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّکُمْ  فَلَا تجَْعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادًا وَ أَنتُمْ تَعْلَمُون‏ [سوره بقره آیه 22]

ترجمه : آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان را همچون سقفى بالاى سر شما قرار داد و از آسمان آبى فرو فرستاد و به وسیله آن، میوه‏ ها را پرورش داد تا روزى شما باشد. بنا بر این، براى خدا همتایانى قرار ندهید، در حالى که مى‏ دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‏ اند، و نه شما را روزى مى‏ دهند).

بررسی : اولاً تشبیه آسمان به سقف ، یک تمثیل درست است. جو زمین مانع ورود بسیاری از امواج و اشعه های خطرناک می شود، پس محافظ اهل زمین است. همچنین واژه ی فراش در آیه به معنی بستر گسترده است. از همین روی به فرش ، فرش میگوییم . زمین واقعاً بستری گسترده است. اما آیا این به معنی غیرکروی بودن زمین است ؟؟؟ خیر. چه بسا اجرام کروی همچون زمین که هم بستر است و هم گسترده و در عین حال کروی هم هستند. گذشته از اینکه ممکن است سطح اجرام کروی نیز به وسیله فرش یا پارچه یا ... گسترده و پهن شود.

پرتقال

به راستی آیا تشبیه پوسته ی پرتقال به عنوان یک شیء کروی به فرش روی پرتقال جالب نیست ؟


حَتىَّ إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فىِ عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِندَهَا قَوْمًا  قُلْنَا یَاذَا الْقَرْنَینْ‏ِ إِمَّا أَن تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْنًا[آیه 86 کهف]

ترجمه : تا به غروبگاه آفتاب رسید. و در نظرش مجسّم شد که خورشید در چشمه تیره و گل ‏آلودى فرو مى ‏رود و در آن جا قومى را یافت. گفتیم: اى ذو القرنین؛ آیا مى‏ خواهى (آنان) را مجازات کنى، و یا روش نیکویى در مورد آنها انتخاب نمایى؟

بررسی : قرآن نمیگوید خورشید در چشمه ( یا دریا ) فرو رفت. بلکه میگوید ذوالقرنین چنین گمان کرد ! در نظر او چنین مجسم شد ... یعنی قرآن تصور ذوالقرنین را بیان کرد.

 

حَتىَّ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلىَ‏ قَوْمٍ لَّمْ نجَْعَل لَّهُم مِّن دُونهَِا سِترًْا [آیه 90 کهف]

ترجمه : ذوالقرنین حرکت کرد تا به خاستگاه خورشید رسید (در آن جا) دید خورشید بر جمعیّتى طلوع مى‏کند که در برابر (تابش) آفتاب، پوششى براى آنها قرار نداده بودیم (و هیچ گونه سایبانى نداشتند)

بررسی : مطلع الشمس یعنی مشرق . کجای آن دلالت بر غیرکروی بودن زمین دارد ؟؟

 

لَا الشَّمْسُ یَنبَغِى لهََا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لَا الَّیْلُ سَابِقُ النهََّارِ  وَ کلُ‏ٌّ فىِ فَلَکٍ یَسْبَحُون [آیه 40 سوره یس]

ترجمه : نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشى مى‏گیرد و هر کدام در مسیر خود شناورند ...

بررسی : منظور از شناور بودن خورشید در فلک خود حرکت آن همراه با منظومه شمسى و همراه با کهکشانى که ما در آن قرار داریم مى‏باشد چه اینکه امروز ثابت شده است که منظومه شمسى ما جزئى از کهکشان عظیمى است که به دور خود در حال گردش است. این آیه هم دلالت نمی کند که زمین کروی نیست.

جالب است وقتی یکی از اسلام ستیزان از استدلال معقول برای اثبات توهمش عاجز میشود چنین دست و پا میزند :

« با مدل مسطح زمین منطبق است زیرا  از وجود شب و روز به طور همزمان در کره زمین که به علت چرخش کره زمین رخ می دهد پشتیبانی نمی کند و وجود این پدیده را رد می کند این ایه وجود اختلاف زمانی  مناطق مختلف زمین را نفی می کند. »

عجیب است که این افراد چگونه به زور سرنیزه میخواهند چیزی را به قرآن بچسبانند. اینکه در آن واحد شب از روز سبقت نمیگیرد. دلالت بر نظم می کند. ( یعنی این آیه در مقام بیان نظم حاکم بر جهان هستی است ) ابتدای خلقت شب بود و سپس با آفرینش خورشید، روز پدیدار شد. پس همواره شب قبل از روز است ( در هر افقی ) گذشته از اینکه آیه 40 معارج نشان میدهد زمین دارای مشارق و مغارب :» مشرق ها و مغربها است . یعنی یک نقطه میتواند مشرق ( اشراق گاه خورشید ) و نسبت به نقطه ای دیگر محل غروب خورشید باشد. که میتواند نشان دهنده  وجود شب و روز به طور همزمان در کره زمین باشد. ( همزمان بخشی از کره زمین شب و بخشی دیگر روز باشد. گرچه شب مقدم بر روز است.)


حَتىَّ إِذَا جَاءَنَا قَالَ یَالَیْتَ بَیْنىِ وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَینْ‏ِ فَبِئْسَ الْقَرِین‏ [آیه 38 سوره زخرف]

ترجمه : تا زمانى که (در قیامت) نزد ما حاضر شود مى‏ گوید: اى کاش میان من و تو فاصله دو مشرق. بود چه بد همنشینى بودى‏...

بررسی : اسلام ستیزان می گویند که این آیه با مدل مسطح زمین منطبق است زیرا اشاره به طلوع و غروب خورشید در یک نقطه دارد .

پاسخ ما به این سخن عجیب  و نادرست !

همانگونه که روشن است وقتی بدکاران در قیامت به هم می رسند آرزو میکنند که ای کاش در دنیا میان ما بیشترین فاصله بود تا هیچ گاه به هم نمی رسیدیم . ( آیه هم همین را میگوید ) دقت کنیم : بیشترین فاصله میان دو نقطه = دو مشرق ! یعنی دو نقطه را در زمین در نظر بگیریم. که دورترین فاصله را به هم دارند. جالب است که این دو هر دو مشرق نامیده شدند. به تعبیر علمی یعنی هم مدار صفر درجه ( گرینویچ )  مشرق است و هم دورترین مدار از گرینویچ ! و این یعنی زمین کروی و شبیه به آن است نه مسطّح غیر کروی ...

 

 

وَ الشَّمْسُ تجَْرِى لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا  ذَالِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیم‏ [آیه 38 یاسین]

ترجمه : و خورشید (نیز براى آنها آیتى است) که پیوسته بسوى قرارگاهش در حرکت است این تقدیر خداوند قادر و داناست‏...

بررسی : بله اینطور هست.خورشید و منظومه شمسی هم در حال حرکت اند. این آیه هم ادعای ( کروی نبودن زمین ) را ثابت نمی کند.


أَمَّن جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَ جَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَرًا وَ جَعَلَ لهََا رَوَاسىِ‏َ وَ جَعَلَ بَینْ‏َ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا  أَ ءِلَاهٌ مَّعَ اللَّهِ  بَلْ أَکْثرَُهُمْ لَا یَعْلَمُون[آیه 61 نمل]

یا کسى که زمین را آرامشگاه قرار داد، و میان آن نهرهایى روان ساخت، و براى آن کوه‏هاى ثابت و پابرجا ایجاد کرد، و میان دو دریا مانعى قرار داد (تا با هم مخلوط نشوند با این حال) آیا معبودى به همراه خداست؟ نه، بلکه بیشتر آنان نمى‏ دانند (و جاهلند)

اینکه زمین محل آرامش یا بهتر است بگوییم مایه ی آرامش است ( یا حتی خود زمین آرام است ) ، یعنی مسطح غیرکروی است ؟؟؟ آیا اجرام کروی نمی توانند آرام باشند ؟ یا مایه مایه باشند ؟؟؟

 

لینک مرتبط :

پاسخ به شبهه : زمین مثل فرش است ؟

ترویج آموزش از قرآن

مردم برای آموزش عقاید و مسائل زندگی­ خود، به هر کتاب و منبعی مراجعه می­ کنند، جز قرآن! گویی نیازی نمی­ بینند که از خود قرآن کریم چیزی یاد بگیرند! اما باید توجه داشت که مراجعه­ ی مستقیم به قرآن کریم علاوه بر سودهای گوناگون ما را از ده­ها زیان و خطر دور می­ سازد که به مواردی از این خطرها اشاره می­ کنیم:  ادامه مطلب ...

دانلود تالیفات حضرت استاد کریم محمود حقیقی

برای دریافت فایل pdf کتاب بر روی تصویر کتاب کلیک کنید.

دوره از خاک تا افلاک:

 

                                        

 

 

 

                                         

 

 

    

 


دوره سیر و سلوک قرآنی:

 

 

                                   

 

 

 

                                 

 

 

 

   



دیگر تألیفات: