گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

ترجمه الغدیر مرحوم علامه امینی(ده جلد اول)

http://ghadeer.valiasr-aj.net/include/list2.php?bankname=LIST&code=2087  
http://ghadeer.valiasr-aj.net/include/list2.php?bankname=LIST&code=2147
  http://ghadeer.valiasr-aj.net/include/list2.php?bankname=LIST&code=2096 
http://ghadeer.valiasr-aj.net/include/list2.php?bankname=LIST&code=2099 
http://ghadeer.valiasr-aj.net/include/list2.php?bankname=LIST&code=2007 
http://ghadeer.valiasr-aj.net/include/list2.php?bankname=LIST&code=2539 
http://ghadeer.valiasr-aj.net/include/list2.php?bankname=LIST&code=2004 
http://ghadeer.valiasr-aj.net/include/list2.php?bankname=LIST&code=2030
http://ghadeer.valiasr-aj.net/include/list2.php?bankname=LIST&code=2170

1392/10/28

دانه هر مرغ اندازه وى است

طعمه هر مرغ، انجیرى کى است؟

طفل را گر نان دهى بر جاى شیر

طفل مسکین را از آن نان مرده گیر

چونکه دندان‏ها برآرد بعد از آن

هم به خود گردد دلش جویاى نان

مرغ پر نارسته، چون پرّان شود

لقمه هر گربه درّان شود

(مولوى)

اشعاری از حافظ ، آیة الله شیخ محمد حسین اصفهانی و فؤاد کرمانی در مدح پیامبر أکرم

بسم الله الرحمن الرحیم

شعری از حضرت حافظ در مدح پیامبر أکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) 

ادامه مطلب ...

یا قهّار

الشعائر الحسینیّة سنة أم بدعة ؟


الشعائر الحسینیّة


سنة أم بدعة ؟


طبقاً لأسس وقواعد أهل السنة والجماعة

 

ادامه مطلب ...

...

پیغمبر اکـــرم (ص)فرمودند :

به یهــودی ســـلام کنید اما به یهودی امت من ســـلام نکنید.ســـوال شد
یهـــودی امت شـــما چـــه کسانی هستند؟
فرمـــودند : کسی که از امت مـــاست اما اهـــل نمــــاز نیست . . .

" بحـــارالانوار، ج 22 ص 454 "

قنوت امام صادق- علیه السلام

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحَمدُلله ربِّ العالَمین و صَلّی اللهُ علی مُحمّدٍ و آله الطّاهِرین

بند سی‌ و سوم- فصل دوم- از کتاب شریف المطالب السلوکیه[1]

شرح درس: قنوت الامام الصادق(علیه السلام): قنوت امام صادق(علیه السلام)

توسط: استاد معظم حضرت آیت الله کمیلی خراسانی‌سلمه الله

***

موضوع این درس در خصوص ادعیه شریفه‌ای است که از امام صادق(صلوات الله و سلامه علیه) به دست ما رسیده است. دعای اول را آن امام بزرگوار در قنوت نمازشان می‌خواندند و دعای دوم را هم که از ایشان است، می‌شود در قنوت و هم غیر قنوت خواند.

دعای اول دارای مضامین برجسته‌ای است و حکایت از حالات معنوی سالکین الی الله می کند. بنده بارها این دعا را از لسان صدّیق معظم مرحوم علامه طهرانی(ره)که گاهی در نماز جماعت منزل ایشان شرکت می‌کردیم، شنیدم که آن را با حال خاصی در قنوت نماز قرائت می کردند.

شرح درس

«إلَهِی‌ کَیْفَ أَدْعُوکَ وَ قَدْ عَصَیْتُکَ وَ کَیْفَ لَا أَدْعُوکَ وَ قَدْ عَرَفْتُکَ، حُبُّکَ فِی‌ قَلْبی‌ وَ إنْ کُنْتَ عاصیاً مَدَدْتُ إلَیْکَ یَدًا بِالذُّنُوبِ مَمْلوَّةً وَ عَیْنَا بِالرَّجَآءِ مَمْدُودَةً»؛ معبودا چگونه بخوانم تو را در حالی که به تحقیق از تو سرپیچی کردم و چگونه تو را نخوانم در حالی که تو را شناختم. عشق تو در دل من است هرچند که گنهکارم، دستی را به سوی تو دراز کردم که پر از گناه است و چشمی که همیشه به امید تو دوخته شده است.

آن‌چه انسان را به خداوند نزدیک می‌کند همین ادعیه منوّره از اهل بیت(علیهم السلام) است که در آن‌ها معارف و مطالب بسیار متنوعی است. فرازها و عبارات این ادعیه هم به نحوی است که نشان از هنر حرف زدن بنده با خدا دارد. چون وقتی شما می‌نشینید و می خواهید با خدای بزرگ و سلطان عظیم و بلندمرتبه صحبت کنید، باید جوری صحبت کنید که توجه آن خدای باعظمت و با قدرت که قادر است همه حوائج شما را برآورده کند را به خود جلب کنید و این هنر می‌خواهد! یعنی باید شما که عبد ذلیل و کوچک هستی، در صحبت کردن با خداوند بزرگ هنری به خرج دهی تا آن منبع فیض و نیرو و قدرت به جوشش بیاید و از آن بزرگِ عظیم جلب توجه نمایی.

در دعا می‌گویی خداوندا چه کنم؟! اگر از تو چیزی بخواهم و طلب کنم، می‌بینم که گنهکارم، زبان دعا ندارم. چون این زبان گناه کرده، این بدن گناه کرده، لذا یک عبد مذنب فراری چطور می تواند از مولای خود درخواست کند؟! آن مولا چه خواهد گفت؟! آن مولا نخواهد گفت که ای بنده تو سرپیچی کردی و از من فرار کردی و نیستی و حالا خواسته هم داری؟!

یک مثال بزنیم: ما در فتوحات اسلامی موضوع کنیز و برده و عبد و مولا را داریم که در فقه اسلامی هم به آن اشاره شده است. فرض کنید مولایی رفته بازار و عبدی را خریده و به خانه آورده است، بعد این عبد با مولای خود سر مخالفت و نافرمانی می گذارد، به نحوی که فرار می‌کند و می‌رود و بعد از مدتی می خواهد برگردد، در حالی که از مولایی که او را خریده، نفقه او را داده و همه جور برای او امکانات فراهم کرده، فرار کرده است. این‌جا عبد با حالت شرمساری و شکسته در نزد مولای خود برخواهد گشت.

لذا ما هم که می‌خواهیم با خدا حرف بزنیم و مناجات کنیم، باید عرض کنیم که خدایا ما روی دعا کردن نداریم! ما معصیت کاریم. بعد بگوئیم: «کَیْفَ لَا أَدْعُوکَ»؛ چگونه تو را نخوانم؟ آیا می‌شود کار به کار خدا نداشته باشم و دعا نکنم و از او نخواهم؟ در حالی که ما خدا را به بزرگی، به کریمی، به غفاری، به بخشش و... می شناسیم. «وَ قَدْ عَرَفْتُکَ»؛ من تو را می‌شناسم و می‌دانم که از من می‌گذری.

وقتی یک چنین مولای غفور و رحیم و ودود و عطوف داریم، این‌جا باز زبانمان به دعا و درخواست اجابت باز می‌شود و می‌گوییم:

«حُبُّکَ فِی‌ قَلْبی‌ وَ إنْ کُنْتَ عاصیاً»؛ عشق تو در دل من است هرچند که گنهکارم؛ این جمله حکایت از عشق و محبت عبد می‌کند نسبت به خدا که وقتی به دلش نگاه می‌کند می‌بیند محبت خدا در او جمع شده و وجود دارد، چون اگر محبت نبود که نمی‌آمد در جلسه دعا بنشیند،‌ اصلا با خدا کاری نداشت. مثل خیلی‌ از گناهکاران که مشغول عیش و نوش و دنیایشان هستند، ولی خداوند به شما توفیق داده که در این جلسه دعا و خودسازی و معنوی نشسته اید؛ این لطف بزرگی است که خدا به شما داشته است.

هنر بنده در این دعا مشخص می شود که به خدا عرض می‌کند: خدایا من وقتی به دلم نگاه می‌کنم، محبّت تو را در دلم پیدا می‌کنم، اما معصیت کار و گناهکار هم هستم، خدایا بیا و به خاطر این که تو را دوست دارم، نگاهی و نظری به من بفرما.

«مَدَدْتُ إلَیْکَ یَدًا بِالذُّنُوبِ مَمْلوَّةً »؛ خدایا من دستی را به سوی تو دراز کردم که پُر از گناه است؛ ولی از آن طرف «عَیْنَا بِالرَّجَآءِ مَمْدُودَةً»؛ چشمم به امید تو دوخته شده است؛ درست است که با این دست معصیت و گناه کردم، ولی چشم امید به تو دارم که مرا ببخشی.

«مولای! أنْتَ عَظیمُ العُظَماء وأنا أسیرُ الأُسراء»؛ خدایا من نگاه می‌کنم می‌بینم تو در اوج عظمت و بزرگی هستی، ولی به خودم که نگاه می‌کنم می‌بینم در منتهایِ اسارت و ذلت هستم. این اسارت از کجا آمده است: «أنا أسیرُ بذنبی، المُرتَهَنُ بجُرمی»؛ این اسارت به خاطر آن گناهانی است که از من سر زده و من گرفتار این عواقب وخیم گناه شده‌ام.

حالا این امام معصوم(علیه السلام) است که چنین می‌نالد و دعا می‌کند، پس وای بر ما! البته این را عرض کنم که ما هر قدر به خدا نزدیک شویم، بیشتر کوچکی و حقارت و ذلت و بندگی و گناهان و خطاهای خودمان را متوجه می‌شویم. این نیست که اگر بنده ای به خدا نزدیک شد بگوید دیگر کار من تمام است! نه! این‌طور نیست. دلیلش همین دعاهای انبیاء و و ائمه اطهار(علیهم السلام)و اولیاء و صلحا است که با آن مقام قربی که دارند، اما چنان خوف و خشیت الهی آن ها را فراگرفته که چنین عبارت‌هایی با خدا می‌گویند:

«إلهی! لَئِن طالَبْتَنی بذَنبی»؛ خدایا اگر تو بیایی از من مطالبه کنی و بگویی که تو گناه کردی، چرا گناه کردی؟ و بخواهی مجازات و مؤاخذه ام کنی، خواهم گفت: «لاُطالِبنَّکَ بِکَرَمِک»؛ خدایا درست است! من گناه دارم! اما تو کریمی، تو می‌بخشی، من هم عفو و کرم تو را طلب می‌کنم و می‌گویم ای خدای کریم از این عبد ذلیل بگذر.

«ولَئِن طالَبْتَنی بِجریرتی لأُطالِبنّکَ بِعَفوِک»؛ اگر بخواهی مرا با خطاها و گناهانم مؤاخذه کنی، من هم عفوت را طلب می کنم و می‌گویم: ای خدا تو حَسَنُ التّجاوزی! تو عفو کننده و کثیرالعفو هستی؛ پس با عفوت از من بگذر.

«ولَئِن أدْخَلْتَنی النّار لَأُخْبرَنَّ أهْلِها إنّی کُنْتُ أقولُ: "لا إله إلا الله مُحمَّدٌ رَسولُ الله»؛ و اگر بخواهی مرا در روز قیامت به جایگاهی ببری که جای معاندین و کفار است، همان طور که در دعای کمیل هم می‌خوانیم: «اَقْسَمْتَ اَنْ تَمْلاَها مِنَ الْکافِرینَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ اَجْمَعینَ وَ اَنْ تُخَلِّدَ فیهَا الْمُعانِدینَ»[2]؛ (خدایا) قسم یاد کردى که دوزخ را از همه کافران جن و انس پُر سازى و ستیزه‏جویان را در آن‌جا همیشگى و جاودان بدارى‏»؛ خدایا اگر بخواهی مرا به جایگاه این معاندین و کفار ببری خواهم گفت که خدایا من مسلمانم، من در دنیا شهادتین را می‌گفتم، حالا چطور می‌خواهی مرا با آن‌ها قرار دهی.

در ادامه دعای امام صادق(علیه السلام) می‌خوانیم: «اللَّهمَّ إنَّ الطّاعةَ تَسُرُّک والمَعصیةَ لاتَضُرُّکْ»؛ خداوندا طاعت تو را خُرسند می‌کند و معصیت به تو آسیبی نمی‌رساند؛ چون ما هم طاعت داریم و هم معصیت؛ طاعت‌های ما خدا را خوشحال می‌کند؛ در مورد معصیت‌ هم وقتی دقت کنیم خواهیم فهمید که اگر همه اهل دنیا و همه بشریت و همه جنّ و انس و مَلَک(که البته در مورد ملک اختلاف است که آیا از او معصیت صادر می‌شود یا نه)، اگر همه این‌ها معصیت کنند، به ساحت کبریایی خداوند هیچ گردی هم نخواهد نشست، هیچ آسیب و ضرری به ساحت ربوبی نخواهد رسید.

«فَهَب لی ما یَسُرُّک، واغفِر لی ما لا یَضُرُّک یا أرحم الراحمین»؛ پس به من آن‌چه شادت می‌کند و موجب سرور تو است ببخش تا همیشه در راه عبادت و اطاعت تو باشم و آن‌چه از گناه و معصیت انجام دادم که هیچ‌گاه به تو آسیبی نمی رساند، بر من ببخش و بیامرز ای مهربان‌ترین مهربانان.

در این دعا می‌بینیم که هنر عجیبی همراه با منطق و استدلال به کار رفته است که بنده دعاکننده با این عبارات، انشاءالله مورد عنایت الهی قرار خواهد گرفت.

***

«ومِنْ دُعائِهِ أیضاً»؛ دعای دیگری از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) در این بند از کتاب آمده است:

«أعوذبالله العَظیم مِنْ هَوَیً مُرْدٍ و قرینٍ مُلْهٍ و صاحبٍ مُسْهٍ و جارٍ مؤذٍ و غِنًی مُطْغٍ و فقرٍ مُنْسٍ»؛ در این دعای مختصر می‌بینیم که شش مورد آمده است که همه این صفات و حالت‌های شش‌گانه، صفات و حالات بدی است که از آن‌ها باید به خدا پناه برد و لذا اول دعا هم می‌خوانیم: «أعوذُ بالله العظیم»؛ یعنی به تو ای خدای بزرگ پناه می برم از داشتن چنین صفات بد:

یکی «هوَیً مُردٍ»؛ هوای نفس ذلت بار که انسان برای بیرون آمدن از آن خیلی کار دارد! خیلی‌ها اسیر نفس هستند، تا کسی بخواهد از عالم نفس عبور کند خیلی راه هست که باید طی کند، باید از خدا کمک گرفت و به او پناه برد وگرنه کارهای ندامت بار از این نفس پیش می آید و هوای نفس، انسان را زمین می زند.

«وقرینٍ مُلْهٍ»؛ و از رفیقی که اهل لهو باشد؛ چون کسانی هستند که می‌آیند با انسان رفاقت می‌کنند و او را از راه به بیراهه می‌برند، از خدا جدا می‌کنند، انسان باید خیلی حواسش جمع باشد؛ خصوصا برای سالک خیلی مراقبه لازم است. این مراقبه منظور فقط دوری از کسانی که اهل شرابخواری، قماربازی و... هستند نیست، بلکه گاهی می‌بینید کسانی هستند که اهل لهو و چَرت و پَرت هستند و می‌آیند در محیط کار وقت آدم را می‌گیرند. در این مواقع واقعا باید آدم به خدا پناه ببرد، در حالی که از آن طرف کار را هم نمی توان رها کرد.

برخی می‌آیند پیش ما شکایت دارند و می‌گویند کار ما طوری است که با مردم سروکار داریم، مثلا در اداره و یا در مغازه و بازار هستیم و عده ای هم مزاحم هستند و وقت ما را می‌گیرند؛ این جا است که به جز پناه بردن به خدا کاری نمی‌توان کرد.

«و صاحبٍ مُسْهٍ»؛ مُسْه از "سهو" است. یعنی از همنشینی که شما را به سهو و غفلت می‌اندازد، به جای آن‌که یاد خدا بیاندازد. لذا باید به خدا پناه برد.

یکی از دوستان ما که از علما بود و با هم در نجف درس می‌خواندیم، یک روز دیدم وقتی کسی آمد، ایشان مدام زیرلب بسم الله می‌گوید، وقتی آن آقا رفت، پرسیدم موضوع چه بود؟! ایشان گفتند این آقا می‌آید اینجا و همین طور وقت ما را تضییع می‌کند! لذا بسم الله گفتم تا او زودتر برود. در بین طلبه‌ها هم هستند کسانی که وقتی می‌خواهند درس بخوانند و مشغول هستند، کسی می‌آید در حجره اش و وقتش را می‌گیرد.

«و جارٍ مؤذٍ»؛ و از همسایه‌ای که اذیت و آزار دارد باید به خدا پناه برد. مثلا در یک مجتمع مسکونی، کسی بود که شب‌ها صدای موسیقی و یا صدای تلویزیون را زیاد می‌کرد، رعایت نمی کرد که ممکن است همسایه‌ها مریضی داشته باشند یا اصلا نخواهند صدای موسیقی را بشنوند؛ لذا اذیت کردن همسایه از گناهان خیلی بزرگ است که انسان باید خیلی مواظب باشد که اذیت و آزارش به کسی نرسد. یک نگاه کردن از بالای پشت بام به خانه همسایه گناه بزرگ است؛ خصوصا مجتمع‌های مسکونی و آپارتمانی که نزدیک هم هستند، انسان باید خیلی مواظب باشد که حق همسایگی را به جا بیاورد و اذیت و آزار نکند.

«و غِنًی مُطْغٍ»؛ و از سرمایه و ثروتی که طغیان آور باشد. مال و ثروت خوب است، اما به شرطی که انسان موفق شود حقوق این مال را ادا کند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ»[3]؛ و در اموالشان براى سائل و محروم حقى معین است؛ لذا در اموال اغنیاء حقی است که باید برای محرومین و مستضعفین ادا کنند. خمس و ذکات به عنوان حقوق واجبه و سایر حقوق مستحبه وجود دارد که انسان باید نسبت به ادای آن‌ها اهتمام ورزد تا به طغیان و سرکشی گرفتار نشود.

«و فقرٍ مُنْسٍ»؛ و از فقری که نسیان آور است و فراموشی از یاد خدا می آورد نیز باید به خدا پناه برد. گاهی وقتی فقر زیاد باشد انسان را دچار فراموشی و نسیان می کند، چون فردی که فقیر باشد و به این و آن بدهکار باشد، مدام فکرش مشوش و پراکنده است. شما به خودتان نگاه نکنید! هستند فقرا و خانواده های مستضعفی که واقعا مشکل دارند؛ لذا اگر ما خبر از همسایه و خبر از مؤمن فقیری داشته باشیم و کمک نکنیم پیش خدا مسئولیم. هرکسی به هر اندازه که می تواند باید کمک کند.

در روایتی از حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) است که فرمودند: «لوکانَ الفَقرُ رَجُلاً لَقَتَلتُهُ»؛ اگر فقر مانند مردی در مقابل من مجسم بود، او را می‌کُشتم. یعنی باید با فقر مبارزه کرد. هم وظیفه دولت است و هم وظیفه ملت است که باید همه به حال فقرا رسیدگی کنند.

همان‌طور که در فراز قبلی دعا شش مورد از انواع و اقسام بلا ذکر شد که باید از آن‌ها به خدا پناه برد و با آن‌ها مبارزه کرد، همین‌طور هم مواردی که در ادامه دعا آمده، حوادث و بلاهای ناگواری است که خیلی ها در معرض این حوادث قرار می‌گیرند و لازم است که از آن‌ها به خدا پناه ببریم. البته این مطلب تنها با دعا خواندن تمام نمی‌شود، بلکه مجاهدت می خواهد، مبارزه می‌خواهد، کمک می‌خواهد،‌تعاون و استعانت می‌خواهد؛

«أعوذُ بالله العَظیم مِن الغَرقِ و الحَرقِ و الشَّرقِ و السَّرق و الهَدم و الخَسْفِ و المَسخِ و الرَّجْم»؛ یکی از بلاها غرق شدن در آب است که ممکن است برای انسان پیش بیاید. در حالی که بهتر است انسان در خانه‌اش روی فرش و رو به قبله بمیرد. لذا در این دعا به خدا پناه می‌بریم از غرق شدن، از سوختن، از خفه شدن، از این که مال و اموالم در معرض سرقت قرار بگیرد، از این که سقفی روی من خراب شود، و از خَسْف و زیر زمین رفتن، و از مسخ شدن به حیوان،پناه می بریم به خدا، آن‌ها که چشم برزخیِ شان باز است خیلی از افراد بشر را به صورت حیوانات می‌بینند. خیلی از افراد بشر هم در گذشته به خاطر معاصی شان مسخ شده اند. در قرآن هم آمده است، آن‌جا که خداوند می فرماید: «فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِینَ»[4]؛و چون از آن‌چه از آن نهى شده بودند سرپیچى کردند، به آنان گفتیم بوزینگانى رانده‏شده باشید؛ یا در آیه دیگر می‌فرماید: «قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِیرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُوْلَئِکَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاء السَّبِیلِ»[5]؛بگو آیا شما را به بدتر از این کیفر در پیشگاه خدا خبر دهم؟ همانان که خدا لعنتشان کرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزینگان و خوکان پدید آورده و آنانکه طاغوت را پرستش کرده‏اند اینانند که از نظر منزلت بدتر و از راه راست گمراه‏ترند؛

لذا از این بلای بزرگ مسخ شدن باید به خدا پناه برد. بلایی که ممکن است در همین دوران معاصر ما هم اتفاق بیافتد. کما این که موضوع مسخ شدن یکی از اهانت کنندگان به ساحت مقدس حضرت اباعبدالحسین(علیه السلام) در برخی نشریات کشورهای حوزه خلیج فارس منتشر گردید.

«والرَّجم و الحِجارة»؛ همچنین بلای رَجم یعنی باران سنگ که ممکن است به صورت بلای آسمانی باشد، یا از ناحیه جن و یا سنگسار شدن باشد. لذا باید به خدا پناه برد از گناهانی که ممکن است انسان را به رجم و سنگسار شدن گرفتار کند.

«والصیحَه»؛ و از فریاد و صیحه ناگهانی که ممکن است بر اثر صدای مهیب و ناگهانی رعد و برق انسان گرفتار عوارض آن شود. «و الزَّلازِل»؛ و از زمین لرزه، «و الفِتَن»؛ و از فتنه‌ها به خصوص فتنه‌های آخرالزمان باید به خدا پناه برد. آقا امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) در"حکمت1" نهج البلاغه می‌فرمایند: «کُنْ فِى الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ»؛ در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش، نه پشت (و کوهانی) دارد که سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند!

«و العِین»؛ از چشم شور نیز باید به خدا پناه برد؛ برخی می‌گویند آیا چنین چیزی وجود دارد؟! بله! چشم زخم وجود دارد و چشم شور حسود می‌تواند به جان و مال انسان آسیب وارد کند، لذا ادعیه خاصی برای دفع عین و چشم شور وجود دارد.

«و الصَّواعِق»؛ و از صاعقه‌های آسمانی، «و البَرْدِ»؛و از سرمای سخت و تگرگ های بزرگ به خدا پناه می‌بریم که این‌ها می‌تواند از غضب الهی باشد. مثلا وقتی باران تبدیل به سیل می‌شود و وارد خانه‌ها می‌شود، این بلایی است که از غضب خدا است. لذا این‌ بلاهای طبیعی نماز آیات دارد که باید خوانده شود.

«و القِوَد»؛ از قِوَد و قصاص که ممکن است بر اثر ارتکاب قتلی گریبانگیر انسان شود، باید به خدا پناه برد از این که مرتکب فعلی شود که منجر به قصاص گردد. «و القِرَد»؛ از میمون شدن که گفتیم بر اثر برخی گناهان است، «والجنون»؛ و از مرض دیوانگی، «و الجُذام و البرص»؛ از بیماری جذام و پیسی به تو ای خدا پناه می‌بریم، «یا ارحمَ الرّاحمین» ای مهربان‌ترین مهربانان.

***

خدایا ما را گرفتار چنین حوادث و بلاهایی منما

خدایا در این شب جمعه که شب شهادت امام حسن عسگری(سلام الله علیه) والد ماجد امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است، امامی که مضجع شریف ایشان در سامرا کنار قبر مطهر پدر بزرگوارشان امام هادی(علیه السلام) است، عنایات خود را شامل حال ما بگردان

سامرا همچون بقیع غریب است و در حالی که شیعه به راحتی در نجف و کربلا چند روز می‌ماند و حتی در کاظمین به راحتی زیارت می‌کند، ولی سامرا همچنان غریب است، خدایا هر چه زودتر سامرا را برای زیارت شیعیان امن و آزاد بفرما

خدایا شرّ دشمنان را به خودشان برگردان و شیعیان به خصوص شیعیان سوریه را از شرّ دشمنان حفظ بفرما

(ما یک ماهی برای تبلیغ به زبان عربی به نزدیک حلب سوریه رفته بودیم که شیعیان آن‌جا به احترام خانم حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نام آن‌جا را مدینة الزهرا(س) گذاشته بودند)

خدایا به محمّد و آل محمد(ص) در این شب جمعه باران رحمتت را بر ما گنهکاران نازل بفرما

پروردگارا ما را مشمول عفو و کرم و فضل خودت قرار بده و محبت خود را در دل‌های ما راسخ و ثابت بدار

اللهم وفِّقنا لما تُحِبُّ و تَرضی

اللهُمَ عَجّل لِوَلیِّکَ الفَرَج وَاجْعَل فَرَجَنا مَعَ فَرَجِهِم یا أرْحَمَ الرّاحِمین

وصلّی الله علی محمّدٍ و آله الطاهرین

دریافت فایل صوتی

altÂ


[1]. بیانات حضرت استاد آیت الله کمیلی(حفظه الله) در تاریخ 92/10/19؛ مطابق با هفتم ربیع الاول 1435

[2] . فرازی از دعای کمیل، مفاتیح الجنان

[3]. سوره الذاریات، آیه 19

[4]. سوره اعراف، آیه 166

[5]. سوره مائده، آیه 60