گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

علل پیدایش و گسترش فساد در نظام جمهوری اسلامی و روش مبارزه با آن(قسمت دوم)

  راهکار مبارزه با فساد
هر نظامی برای مبارزه با فساد راهکاری دارد. در کشورهای لیبرال و دموکراتیک، ساز و کارهای نظارت و حسابرسی و رسانه‌های آزاد و دادگستری مستقل، عهده دار این کارند، اما در نظام اسلامی که بیشتر به پشتوانه‌ی ایمان و اخلاق تکیه دارد، اصلی‌ترین راهکار مبارزه با فساد، عملکرد مسئولان است. از اینجاست که اسلام در شخصیت مسئولان به دو عنصر دانش و تقوا تأکید می ورزد و رفتار مسئولان را از جهات مختلف زیر نظر می گیرد. از جمله: از جهت میل و علاقه به جاه و مال، دیگری از جهت زندگی ساده و دور از تجمل مسئولان.
به نظر من ما رفتار مسئولان را که اساس نظام اسلامی است، جدی نگرفتیم و شخصیت آنان را زیر ذره بین نظارت و نقد نبردیم و با غفلت از این کار اساسی، مهم ترین شرط نظام اسلامی را نادیده گرفتیم و هر نظامی که با شرایط لازم همراه نباشد، نه تنها کارایی نخواهد داشت، بلکه زیان بار هم خواهد بود.
افلاطون در سیاست، اصل مهمی دارد و آن این که بهترین نظام اگر با شرایط لازم همراه نباشد، به بدترین نظام تبدیل می گردد. بنابراین بسیار طبیعی است که اگر شرایط لازم در نظام اسلامی، مخصوصاً دو شرط یاد شده را، رعایت نکنیم، این نظام که بهترین نظام است، به بدترین نظام تبدیل می گردد. چنان که عملاً ما از نظر فساد، اعتیاد و اقتصاد و فرهنگ، در شرایط مناسبی نیستیم.
به نظر من در مورد اخلاق و رفتار مسئولان سیاسی، اسلام از دو جهت اقدام می کند. یکی از جهت پیشگیری از ورود افراد ناشایست، دیگری از جهت نظارت بر رفتار مسئولان که از دایره ی زهد و پرهیز، خارج نشوند. با رعایت گنجایش این نوشته اندکی به توضیح این دو مورد می پردازیم:
الف- پیشگیری از ورود افراد ناشایست:
رسول خدا (ص) با الهام از وحی و هدایت الهی در انتخاب مسئولان، نکته ای را یادآور می شود که می تواند اساس همه ی معیارها باشد. و آن این‌که کسانی را که برای به دست آوردن شغلی اقدام کنند، به آن شغل نگمارند. رسول خدا می فرماید: «به خدا سوگند، ما کسی را که شغلی را درخواست کند، یا به آن دل داده باشد، هرگز به کار نمی گیریم!»
علاقه ی افراد به داشتن شغل های مدیریتی و سیاسی، به آسانی قابل تشخیص است. وقتی کسی برای نمایندهی مجلس شدن، پول خرج می کند، مردم بی اختیار از خود می پرسند که در مجلس چه خبر است؟ و اینان چه می خواهند که این همه خرج می کنند؟ کسانی که می خواهند با تبانی و وعده و وعید و هزینه کردن پول و راه انداختن تبلیغات به شغلی، دست یابند، این بهترین و روشن ترین نشانه ی هواپرستی آنان است. و افراد هواپرست در نظام اسلامی، شایسته ی مدیریت و پیشوایی مردم نیستند.
این معیار به ما هشدار می دهد که خانواده، و تربیت اشخاص، و شیوه ی رفتار او را با دقت در نظر بگیریم و اگر او را هواپرست یافتیم، وارد قلمرو مدیریت نکنیم. زیرا کسی که با چنین شور و شوقی برای به دست آوردن مقام می کوشد، بی تردید به دنبال دیگری جاه و مال است. اگر چنین کسانی قدرت یابند، از طرفی بی درنگ از قدرت بهره برداری کرده و به زراندوزی و زندگی با تجمل، می پردازند. چنان‌که عملاً می بینیم. و از طرف دیگر چون مزه ی قدرت و امکانات را چشیده‌اند برای بقای خودشان در قدرت از هر وسیله ای بهره می گیرند.
ب- نظارت بر رفتار مسئولان:
با تمام دقت اگر کسانی را شایسته ی مسئولیت یافته و شغلی به او دادند، نباید لحظه ای از نظارت بر اخلاق و رفتار آنان غفلت کنیم. زیرا چگونگی رفتار مسئولان و پیشگامان کشور، در اخلاق و رفتار مردم اثرگذار است، دین مقدس اسلام، برای مسئولان زهد و محرومیت بیشتری، خواستار است. زهد مردمان دیگر، بیشتر جنبه ی فردی دارد، در صورتی که زهد مسئولان کشور بیش از آن که جنبه ی فردی داشته باشد، جنبه ی اجتماعی دارد. مثلاً اگر یک فرد عادی دزدی کند، یک فرد دزدی کرده است و باید کیفر آن را در دنیا و آخرت، ببیند. اما اگر یک مدیر و مسئول دزدی بکند، دزدی او دیگر یک رفتار فردی نیست، بلکه رفتاری است که در جامعه اثر می گذارد. یعنی رفتار وی، اختلاس و دزدی را در جامعه، در میان مدیران و مردم عادی، رواج می بخشد. و نیز بر نظام مدیریتی و اقتصادی جامعه، آسیب می زند. و ارزش‌های اخلاقی را در سطح جامعه کم‌رنگ می سازد. مسئولی که رشوه می گیرد و یک قرارداد نادرست می بندد، هم در اخلاق جامعه اثر می گذارد و هم به نظام مدیریتی و اقتصادی جامعه، آسیب می زند.
تأکید بر ضرورت عصمت انبیاء (ص) و امامان (ع) در مذهب شیعه، به خاطر همین است که پیشگامان جامعه اند و اخلاق و رفتار آنان، در رفتار و اخلاق مردم جامعه اثر می گذارد. همه می دانیم که رسول خدا بیش از دیگران، عبادت می کرد و بیش از دیگران، تلاش می کرد و زحمت می کشید و بیش از دیگران، به زندگی زاهدانه، تن می داد. علی (ع) در وصف او می گوید: «که شکمش در میان ما گرسنه ترین شکم ها بود!»
این ها درس های بزرگی هستند برای خانواده های کسانی که خود را مرجع و مروج دین می دانند یا آن که در جامعه ی اسلامی، مقام و موقعیت سیاسی و مدیریتی را به عهده گرفته اند. بی تردید زندگی رسول خدا (ص) و خاندانش در افکار عمومی اثر می گذاشت. اگرچه رفتار همسران پیامبر به خودشان مربوط است و خودشان مسئول رفتار نیک و بدشان هستند، اما به هر حال در افکار عمومی، اثر می گذارند. به همین دلیل خداوند در آیه ها ی 28-34 سوره احزاب، به آنان هشدار می دهد که مانند زنان دیگر نیستند و رسول خدا نیز در راهنمایی آنان می کوشد تا هرچه بیشتر در بندگی خدا و اجرای فرمان های خداوند بکوشند. مسئولان سیاسی و مذهبی جامعه نیز باید به این نکته ی مهم توجه داشته باشند، یک مسئول نمی تواند بگوید رفتار همسر یا فرزندانم به خودشان مربوط است. زیرا افکار عمومی از رفتار آنان اثر می پذیرد.
رسول خدا با خاندان خود، شب های متوالی گرسنه می خوابیدند و خوراک همیشگی آنان، نان جو بود. رسول خدا هرگز سه روز متوالی یا سه بار پشت سرهم از نان گندم، خود را سیر نکرد.
پس از غلبه ی اسلام بر دشمنان در محیط عربستان و پس از بهبودی وضع مالی و معیشتی مسلمانان، در میان همسران رسول خدا زمزمه ای پیدا شد که باید ما نیز از وضع بهتری برخوردار باشیم. و از این زندگی محدود و قناعت آزاردهنده، نجات یابیم.
در آیه‌های 28 و 29 سوره احزاب، به رسول خدا فرمان می رسد که به همسرانش بگوید: اگر شما به دنبال مال و منال دنیا هستید و از زندگی همراه با قناعت و پرهیز رنج می برید، بیایید تا از هم جدا شویم، بی آن که از یکدیگر رنجشی داشته باشیم. در آن صورت من به اندازه ی کافی مال در اختیار شما می گذارم. اما اگر به دنبال خوشنودی خدا و پیامبر و نجات آخرت هستید و آماده اید که با رسول خدا در جهت ابلاغ پیام الهی و ترویج اسلام و نشان دادن یک خاندان نمونه و سرمشق برای مردم، فداکاری و همکاری کنید، در آن صورت نزد خدا پاداش بزرگی خواهید داشت. زیرا خداوند برای نیکوکاران شما پاداش بزرگی تدارک دیده است. از مضمون این دو آیه آشکارا معلوم می گردد که رابطه ی رسول خدا با همسرانش، یک رابطه ی احساسی خالص نبوده است بلکه رابطه ای بوده است براساس عقلانیت و رعایت حقوق تکالیف لازم خاندان رسالت. به همین دلیل رسول خدا به آسانی آماده می شود که از تک‌تک همسرانش دست بردارد و نه تنها از آنان نرنجد بلکه پاداشی نیز به آنان ببخشد که بتوانند راحت زندگی کنند. رسول خدا با تلاوت این آیه، به همسرانش گفت که شتاب زده تصمیم نگیرند. بلکه با پدر و مادر خود مشورت کنند آن گاه بیایند هر تصمیمی که گرفتند آن را رسول خدا خواهد پذیرفت. اما همسران پیامبر همگی همسری رسول خدا را به رفاه و ثروت ترجیح دادند و از او جدا نشدند.
می گویند فاطمه (س) تنها فرزند باقی مانده ی رسول خدا (ص)، در شرایط سختی زندگی می کرد. فرزندانش کوچک بودند، آن-قدر با مشک آب کشیده بود که بند مشک، شانه اش را کبود کرده بود. و آن قدر آسیاب دستی چرخانده بود که دستانش تاول زده بودند. او را واداشتند که از پدرش، خدمتکاری درخواست کند. به حضور پدر آمد اما حیا کرد و چیزی نگفت! رسول خدا (ص) دانست که فاطمه (س) مطلبی در دل دارد، به خانه ی فاطمه (س) آمد و از دخترش پرسید به نزد من آمدی، با من چه کار داشتی؟ بازهم فاطمه (س) چیزی نگفت اما علی (ع) جریان را با رسول خدا در میان گذاشت. رسول خدا (ص) به علی (ع) و فاطمه (س) گفت: من چیزی به شما یاد می دهم که از داشتن خادم بهتر باشد و تسبیحات را به آنان یاد داد که تا وقتی از کار خسته شدند و می خواهند بخوابند، آن تسبیحات را به زبان آورند.
و از این باب است سخت گیری علی (ع) به دخترش به خاطر امانت گرفتن گردنبند از بیت المال و سختگیری های او بر اطرافیان خود و کارگزارانش!
و نیز علی (ع) در بصره به خانه ی یکی از یارانش آمد و چون خانه ی بزرگ او را دید، فرمود: می شود با داشتن خانه ی بزرگ، از سعادت آخرت هم محروم نشد. در این خانه، مهمان پذیر باشی و با خویشاوندانت پیوند برقرار کنی! و بر آشکار کردن حق و حقیقت و حقوق دیگران، بکوشی! در آن صورت، هم دنیا را خواهی داشت و هم آخرت را! علی (ع) در همین خانه، شنید که برادر صاحب‌خانه، دست از دنیا برداشته و به ریاضت و زهد می پردازد. او را به حضور خود فراخواند و به او گفت: ای که دشمن حقیر خویشتنی، به پندار باطل گرفتار شده ای! چرا به خانواده ات دلسوز نیستی؟ به گمانت خداوند خوشی ها و لذت ها را بر تو حلال کرده اما بهره مندی تو را از آن ها دوست نمی دارد؟! آن مرد، به علی (ع) گفت: پس تو خود چرا چنین زاهدانه زندگی می کنی و خوراک و پوشاکت ناچیزند؟ حضرت فرمود: وای بر تو من با تو فرق دارم! زیرا خداوند بر پیشوایان نظام عدل، واجب کرده است که زندگی خود را در حد طبقه ی محروم جامعه نگهدارند تا تهی دستان و گرفتاران از فقر و تهی دستی رنج نبرند.
آری این مسئولان باید مواظب وضع زندگی خودشان باشند و با بهره گیری از امکاناتی که دارند، زندگی خودشان را توسعه ندهند. و باید هرروز از خودشان بپرسند که آیا من شایستگی مسئولیت در نظامی را دارم که به نام علی (ع) و فاطمه (س) برپا شده است؟! مبادا زندگی مسئولان به گونه ای باشد که مخاطب یحیی بن معاذ قرار گیرند که به علمای دنیادوست می گفت: «ای عالمان! شما با قصرهای قیصری، خانه های کسرائی، سواری های قارونی، و اثاث و لوازم زندگی فرعونی، روابط جاهلی و افکار شیطانی؛ چه چیزتان و کجای کارتان «محمدی» است؟!»
آن چه مسلم است امروزه، بسیاری از مسئولان، زاهدانه زندگی نمی کنند. و انتظار مولا علی (ع) را برآورده نمی سازند. از حقوق چندین شغل استفاده می کنند و از جاهای دیگر نیز به کسب درآمد می پردازند. خانه هایشان در بالای شهر و شرایط زندگی شان بهتر از مردمان دیگر! و برخی از آنان از نظر گرفتار شدن به تجمل و خودنمایی و استقبال و بدرقه و داشتن منشی و حاجب و دست یافتن به ثروت و امکانات، معروف اند. اگر این شهرت، تنها شایعه هم بوده باشد، مسئولان مملکت باید سخت از این شایعه، در هراس باشند و در برابر شایعه سکوت نکنند، بلکه چنان که علی (ع) به مالک اشتر دستور می دهد که هرگاه مردم، بر تو بدگمان شدند، باید چنان پاسخ گو باشی که شک و شبهه ی مردم از میان برخیزد. یعنی با دلایل روشن نشان دهی که تو اهل تجاوز نبوده ای! اگر چنین کنی، خود را ادب کرده و نیز در رفتار با مردم، راه درست در پیش گرفته ای! و در حقیقت با توضیح و عذرخواهی از مردم، رسالت خود را به جا آورده ای که رسالت تو همان است که ایمان مردم به حق و زندگی عادلانه، ضعیف نگردد.
بنابراین باید مسئولان سیاسی و مذهبی جامعه، مواظب رفتار خود و اطرافیانشان باشند! و در رفتار خود و اطرافیانشان آثار استفاده از بیت المال، دیده نشود. بلکه زندگی آن ها نشانگر زهد و محرومیتی باشد که مخصوص مسئولان و مدیران جامعه ی اسلامی است. این زهد ویژه، نتیجه ی مهمی دارد و آن این که مسئولان جامعه، به منصب و مقام دلبستگی نداشته باشند، آن چه انسان را به منصب و مقام دلبسته می کند، مزایای آن است. از تشریفات و تجمل گرفته تا رفاه در زندگی خانوادگی. بنابراین اسلام می خواهد مسئولان را از دل بستگی به مقام و منصب دور نگه دارد و لذا از آنان می خواهد که در حد طبقه ی محروم زندگی کنند.
در پایان، از مسئولان بزرگوار سه قوه می‌خواهم اصلاح جامعه و مبارزه با فساد را از رفتار عملی خودشان آغاز کنند یعنی بر آن کوشند که خود و خانواده شان به زهد اجباری حاکمان تن دهند و به مردم نشان دهند که افراد جاه‌طلب و زراندوز نیستند. آن گاه به یاری خدا و عنایت باطن اهل‌بیت (ع) حتماً می‌توانند به این مبارزه ادامه دهند و به نتیجه برسند.
وگرنه به قول مقام معظم رهبری: «تشکیل یک سمینار چه معجزه ای خواهد کرد.» والسلام
با آرزوی توفیق آن عزیزان

دکتر سید یحیی یثربی