گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

آیا ائمه طاهرین علیهم السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله توسل کرده اند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

توضیح سؤال:

آیا روایتی صحیح داریم که در آن ائمه و امامان اهل بیت (علیهم السلام) به قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) یا امام علی (علیه السلام) توسل کرده باشند؟

پاسخ اجمالی:  

توسل یکی از اعتقادات مهم مسلمان است که ریشه در قرآن کریم و روایات صحیح منقول از اهل بیت علیهم السلام دارد و این عقیده صرف نظر از دلیل قرآنی، از روایات صحیح شیعه و اهل سنت نیز قابل اثبات است.

طبق روایات شیعه که در موضوع توسل وارد شده، ائمه طاهرین (علیهم السلام) به پیامبر و بقیه ائمه (علیهم السلام) توسل کرده‌اند و به شیعیان نیز دستور داده اند تا به اهل بیت متوسل شوند. و از طرفی، توسل شیعیان را نیز مورد تأیید قرار داده اند.

پاسخ تفصیلی

قبل از بررسی روایات موضوع سؤال، جهت روشن شدن پاسخ دو نکته را متذکر می‌شویم:

نکته اول: در یک تقسیم بندی، توسل بر دو نوع است:

1. توسل به ذات (یعنی توسل به خود پیامبر و ائمه طاهرین علیهم السلام) ؛

2. توسل به واسطه (یعنی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را میان خود و خدا واسطه قرار می‌دهیم و به حق آنها از خداوند حاجت بخواهیم.)

این دو نوع از روایاتی که در این موضوع توسل وارد شده، استفاده می‌شود.

نکته دوم: روایات توسل ،‌ به چند دسته تقسیم می‌شوند:

1. دسته‌ای از روایات نشان می‌دهند، که خود اهل بیت (علیهم السلام) به آن حضرت توسل کرده‌ اند.

2. روایاتی که در آن ائمه (علیهم السلام) دستور به توسل داده اند؛

3. دسته‌ای که توسل ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) را به آنها گزارش کرده‌اند.

این سه دسته از روایات، که فعل، قول، و تقریر معصومین (علیهم السلام)‌ را بیان می‌کنند در روایات شیعه آمده و برای ما حجت است؛ از این رو دیگر نیازی به روایات اهل سنت در این زمینه نداریم، مگر این که آوردن روایات آنها از باب الزام باشد.

اکنون نمونه‌هایی از این سه دسته روایات را در پاسخ به سؤال شما ذکر می‌نماییم:

دسته اول؛ توسل ائمه (ع) به رسول خدا (ص) و اهل بیت

یک دسته از روایات بیان می‌کنند که امامان (علیهم السلام) به پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) توسل کرده اند.

1.     توسل امیر مؤمنان (ع) به رسول خدا (ص) ، فرشتگان و انبیاء: (سند معتبر)

امیر مؤمنان (علیه السلام) بعد از نماز ظهر به رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، فرشتگان و انبیاء توسل می‌کردند و به واسطه آنها به درگاه خداوند تقرب می‌جستند. مرحوم کلینی با سند معتبر روایت را این‌گونه آورده است:

1 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ عَنْ عِیسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَقُولُ إِذَا فَرَغَ مِنَ الزَّوَالِ- اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ- بِمُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِمَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِکَ الْمُرْسَلِین‏ ‏...

امام صادق علیه السلام فرمود: امیر مؤمنان علیه السّلام بعد از اتمام نماز ظهر این دعا را می‌خواند: خداوندا به تو تقرّب مى‏جویم به وسیله جود و کرمت، تقرّب مى‏جویم به سوی تو به حقّ محمد (که بنده تو و رسول تو است) و تقرّب میجویم به وسیله فرشتگان مقرّبت و پیغمبران مرسلت.

الکلینی الرازی، أبو جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الکافی، ج2 ، ص545، ناشر: اسلامیه‏، تهران‏، الطبعة الثانیة،1362 هـ.ش.

مرحوم علامه مجلسی در تصحیح روایت فوق می‌فرماید:

باب الدعاء فی أدبار الصلوات الحدیث الأول: حسن کالصحیح.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج‏12 ؛ ص335، تهران، چاپ: دوم، 1404 ق.

2.     توسل حضرت علی (ع) به رسول خدا (ص) قبل از دفن:

بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) امیر مؤمنان علیه السلام نخستین فرد از میان اهل بیت (علیهم السلام) بود که به آن حضرت توسل نمود در حالی که تاهنوز بدن شریفش به خاک سپرده نشده بود. این مطلب در نهج البلاغه در خطبه 235 این گونه آمده‌است:

235. ومن کلام له (علیه ‏السلام ) قَالَهُ وَهُوَ یَلِی غُسْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلى‏الله ‏علیه ‏وآله) وَتَجْهِیزَهُ «بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ مَا لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِکَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ وَأَخْبَارِ السَّمَاءِ خَصَّصْتَ حَتَّى صِرْتَ مُسَلِّیاً عَمَّنْ سِوَاکَ وَعَمَّمْتَ حَتَّى صَارَ النَّاسُ فِیکَ سَوَاءً وَلَوْ لَا أَنَّکَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ لَأَنْفَدْنَا عَلَیْکَ مَاءَ الشُّئُونِ وَلَکَانَ الدَّاءُ مُمَاطِلًا وَالْکَمَدُ مُحَالِفاً وَقَلَّا لَکَ وَلَکِنَّهُ مَا لَا یُمْلَکُ رَدُّهُ وَلَا یُسْتَطَاعُ دَفْعُهُ بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی اذْکُرْنَا عِنْدَ رَبِّکَ وَاجْعَلْنَا مِنْ بَالِکَ».

از کلام آن حضرت که بعد از غسل رسول خدا صلی الله علیه وسلم و تجهیز آن حضرت فرمود  این است: پدر و مادرم فدایت اى پیامبر خدا، همانا با مرگ تو چیزى قطع شد که با مرگ دیگرى قطع نگشت و آن نبوت و اخبار و آگاهى از آسمان بود.

مصیبت تو این امتیاز را دارد که از ناحیه‏اى تسلى دهنده است، یعنى پس از مصیبت تو دیگر مرگ‏ها اهمیتى ندارد، و از سوى دیگر این یک مصیبت همگانى است که عموم مردم به خاطر تو در سوکند. اگر نبود که امر به صبر و شکیبائى فرموده‏اى و از بى‏تابى نهى نموده‏اى آن قدر گریه مى‏کردم که اشکهایم تمام شود، و این درد جانگاه همیشه براى من باقى بود، و حزن و اندوهم دائمى، و تازه اینها در مصیبت تو کم بود، اما حیف نمى‏توان مرگ را باز گرداند و آن را دفع نمود.

پدر و مادرم فدایت باد، ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن، و ما را از هرگز فراموش منما

نهج البلاغة - خطب الإمام علی (ع)، ج 2 ، ص 228

این خطبه وتوسل حضرت را علمای اهل سنت همانند: ابن ابی الحدید، عبد الرحمان زجاجی در دو کتابش، و ابن عبد البر نمری قرطبی نقل کرده اند:

إبن أبی‌الحدید المدائنی المعتزلی، ابوحامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاى655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج13، ص13، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.

البغدادی النهاوندی الزجاجی، عبد الرحمن بن إسحاق، أبو القاسم (متوفاى337هـ)،‌ أمالی الزجاجی، ج1، ص38، دار النشر : طبق برنامه الجامع الکبیر.

البغدادی النهاوندی الزجاجی، عبد الرحمن بن إسحاق، أبو القاسم (متوفاى337هـ)،‌ أخبار أبی القاسم الزجاجی، ج1، ص52، دار النشر : طبق برنامه الجامع الکبیر.

النمری القرطبی المالکی، ابوعمر یوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، التمهید لما فی الموطأ من المعانی والأسانید، ج2، ص162، تحقیق: مصطفی بن أحمد العلوی، ‏محمد عبد الکبیر البکری، ناشر: وزارة عموم الأوقاف والشؤون الإسلامیة - المغرب – 1387هـ.

طبق این روایت، امیر مؤمنان علیه السلام به ذات رسول خدا صلی الله علیه وآله متوسل شده و از ایشان شفاعت خواسته است.

3. توسل امام حسین (ع) به قبر پیامبر (ص):

در باره حضرت سید الشهدا (علیه السلام) نیز روایت شده است که ایشان وقتی می‌خواست از مدینه به سوی مکه خارج شوند، نزد قبر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) آمدند و به قبر حضرت توسل کردند.

متن روایت به نقل علامه مجلسی این است:

فلما کانت اللیلة الثانیة ، خرج إلى القبر أیضا وصلى رکعات ، فلما فرغ من صلاته جعل یقول : اللهم هذا قبر نبیک محمد ، وأنا ابن بنت نبیک ، وقد حضرنی من الأمر ما قد علمت ، اللهم إنی أحب المعروف ، وأنکر المنکر ، وأنا أسألک یا ذا الجلال والاکرام بحق القبر ومن فیه إلا اخترت لی ما هو لک رضى ، ولرسولک رضى ....

وقتی شب دوم فرا رسید، بار دوم به سوی قبر پیامبر (ص) خارج شد و دو رکعت نماز خواند،‌ وقتی از نماز فارغ شد، فرمود: خدایا این قبر پیامبرت محمد است و من پسر ایشان هستم، و امری که خودت می‌دانی برایم پیشامد کرده است. خدایا من معروف را دوست دارم و از منکر بدم می آید. ای صاحب جلال و اکرام به حق این قبر و ‌آن کسی که در آن مدفون است از تو آنچه را می‌خواهم که مورد رضایت توست. ...

المجلسی، محمد باقر (متوفاى1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 44 ، ص 328، تحقیق: محمد الباقر البهبودی، ناشر: مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة: الثانیة المصححة، 1403هـ - 1983م.

این روایت را ابن اعثم کوفی نیز نقل کرده است.

الکوفی، أبی محمد أحمد بن أعثم (متوفاى314هـ)، کتاب الفتوح، ج 5، ص 19، تحقیق: علی شیری (ماجستر فی التاریخ الإسلامی )، ناشر: دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزیع ـ بیروت، الطبعة: الأولى، 1411هـ

در سخن امام حسین (علیه السلام) عبارت «بحق القبر ومن فیه» معنای بلندی دارد که آن حضرت به حق قبر پیامبر و کسی که در آن دفن شده، یعنی وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه وآله (توسل به ذات) از خداوند در خواست می‌کند.

4. توسل امام سجاد علیه السلام به اهل بیت:

در موارد متعدد از دعای صحیفه سجادیه آمده است که امام سجاد (علیه السلام) به پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) متوسل شده و در یکی از دعاهایش (دعای 87) این گونه می‌فرماید:

إنا نتوسل إلیک بمحمد صلواتک علیه وآله رسولک ، وبعلی وصیه ، وفاطمة ابنته ، وبالحسن والحسین ، وعلی ومحمد وجعفر وموسى وعلی ومحمد وعلی والحسن والحجة علیهم السلام أهل بیت الرحمة .

(خدایا) به واسطه محمد (صلی الله علیه وآله) پیامبرت و به وسیله علی وصی او،‌ فاطمه دختر او، به حسن و حسین، علی، محمد، جعفر، موسی، علی بن موسی، محمد، علی، حسن بن علی و حجت (علیهم السلام) که اهل بیت رحمت هستند، به سوی توسل می‌جویم.

الصحیفة السجادیة، الإمام زین العابدین (ع) ، ص 168،‌ تحقیق : الابطحی الإصفهانی، السید محمد باقر الموحد ناشر : مؤسسة الإمام المهدی (ع) / مؤسسة الأنصاریان للطباعة والنشر - قم – ایران، سال چاپ : 25 محرم الحرام 1411

و یا در قسمت دیگر از دعا می‌فرماید:

فإنی بمحمد وعلی وأوصیائهما إلیک أتوسل ، وعلیک أتوکل ...

خدایا به محمد و علی و جانشینان آنها به سوی تو متوسل می‌شوم، و بر تو توکل می‌کنم ...

الصحیفة السجادیة (ابطحی) - الإمام زین العابدین (ع) - ص 205

در این دعاها روشن است که امام سجاد علیه السلام پیامبر و اهل بیت را وسیله خودش در ابراز حاجت و درخواست قرار داده است.

دسته دوم؛ دستور ائمه (علیهم السلام) به توسل

طبق دسته دیگری از روایات، ائمه علیهم السلام پیروانشان را دستور داده اند که به پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) توسل کنند و دعا و ذکر به آنها تعلیم داده اند. 

روایت اول: دستور امیر مؤمنان علیه السلام به توسل (با سند صحیح):

مرحوم کلینی با سند معتبر نقل کرده که شخصی در زمان امیر مؤمنان دعا کرده بود ولی اجابت نشد، نزد امیر مؤمنان (علیه السلام) رفت و از مستجاب نشدن دعایش شکایت نمود. حضرت دعای سریع الاجابه را به ایشان یاد دادند که در پایان دعا، حضرت دستور توسل به اهل بیت علیهم السلام را بیان فرموده اند:

17 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ابْتِدَاءً مِنْهُ یَا مُعَاوِیَةُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَجُلًا أَتَى أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَشَکَا الْإِبْطَاءَ عَلَیْهِ فِی الْجَوَابِ فِی دُعَائِهِ فَقَالَ لَهُ أَیْنَ أَنْتَ عَنِ الدُّعَاءِ السَّرِیعِ الْإِجَابَةِ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ مَا هُوَ ... وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ أَسْأَلُکَ بِکَ وَ بِهِمْ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَفْعَلَ بِی کَذَا وَ کَذَا.

معاویة بن عمار گوید: حضرت صادق علیه السلام بدون سخن و پرسشى به من فرمود: اى معاویة آیا نمیدانى که مردى خدمت امیر المؤمنین علیه السلام آمد و از اینکه اجابت دعایش دیر شده بود به آن حضرت شکایت کرد، آن حضرت به او فرمود: چرا دعاى سریع الاجابة را (یعنى دعائى که زود باجابت رسد) نخواندى؟ آن مرد عرض کرد: آن دعا کدام است؟ فرمود: بگو....

و به سوی تو به حق محمد و اهلبیتش رو آورده ام، به حق تو وآنها از شما درخواست دارم که بر محمد وآل محمد دورد فرستی و فلان حاجت مرا بر آورده سازی.

الکلینی الرازی، أبو جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الکافی، ج2، ص583 ، ح17، ناشر: اسلامیه‏، تهران‏، الطبعة الثانیة،1362 هـ.ش.

سند این روایت معتبر است. علامه مجلسی در اعتبار این روایت می‌نویسد:

الحدیث السابع عشرحسن.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج‏12 ؛ ص455،  تهران، چاپ: دوم، 1404 ق.

سند این روایت صحیح است و سر اینکه علامه مجلسی تعبیر «حسن» را به کار برده به خاطر وجود «ابراهیم بن هاشم» در سند فوق است که به نظر ایشان وی امامی ممدوح (مدح در موردش وارد شده ) است و توثیق ندارد؛ اما با مراجعه به کتابهای رجالی علمای شیعه در می یابیم که وی دارای توثیق می باشد

کلام جامع حضرت آیت الله العظمی خوئی قدس الله نفسه الزکیه در شرح حال ابراهیم بن هاشم این است:

أقول: لا ینبغی الشک فی وثاقة إبراهیم بن هاشم، ویدل على ذلک عدة أمور:

 1. أنه روى عنه ابنه علی فی تفسیره کثیرا، وقد التزم فی أول کتابه بأن ما یذکره فیه قد انتهى إلیه بواسطة الثقات. وتقدم ذکر ذلک فی (المدخل) المقدمة الثالثة.

2. أن السید ابن طاووس ادعى الاتفاق على وثاقته، حیث قال عند ذکره روایة عن أمالی الصدوق فی سندها إبراهیم بن هاشم: ورواة الحدیث ثقات بالاتفاق. فلاح السائل: الفصل التاسع عشر، الصفحة 158.

3. أنه أول من نشر حدیث الکوفیین بقم. والقمیون قد اعتمدوا على روایاته، وفیهم من هو مستصعب فی أمر الحدیث، فلو کان فیه شائبة الغمز لم یکن یتسالم على أخذ الروایة عنه، وقبول قوله.

من می‌گویم: شایسته نیست که در وثاقت ابراهیم بن هاشم تردید شود، برای اثبات این مدعا چند دلیل دلالت دارد:

1. علی بن ابراهیم در تفسیر خود روایات زیادی از او نقل کرده است؛ در حالی که در اول کتاب خود ملتزم شده است که هر چه در این کتاب آورده ، به واسطه افراد ثقه به او رسیده است. بحث این مطلب در کتاب المدخل مقدمه سوم گذشت.

2. سید بن طاووس ادعای اتفاق بر وثاقت او کرده است؛ چنانچه در ذکر روایتی که او در سندش ابراهیم بن هاشم وجود دارد گفته: تمام روات آن به اتفاق علماء ثقه هستند.

3. او نخستین کسی است که حدیث مردم کوفه را در قم انتشار داد و قمی‌ها به روایات او اعتماد کرده‌اند. در میان قمی‌ها کسانی بودند که در باره روایت سخت‌گیر بودند، اگر در او احتمال اشکال وجود داشت، تمام قمی‌ها بر گرفتن روایت از او و قبول روایاتش اتفاق نمی‌کردند.

الموسوی الخوئی، السید أبو القاسم (متوفاى1411هـ)، معجم رجال الحدیث وتفصیل طبقات الرواة، ج 1 ، ص 291، الطبعة الخامسة، 1413هـ ـ 1992م

در توضیح کلام آیت الله خوئی می‌گوییم:

قمی‌ها در نقل روایت آن چنان وسواس داشتند که اگر کسی در شهر مقدس قم از راویان ضعیف روایت نقل می‌کرد، فوراً او را از شهر بیرون و به شهر دوری تبعید می‌کردند؛ چنانچه با سهل بن زیاد و... چنین رفتاری داشتند. به عبارت دیگر نقل روایت از راوی ضعیف در میان محدثان شهر قم، جرم نابخشودنی به شمار می‌رفت.

ابراهیم بن هاشم، مؤسس این مکتب و نخستین انتشار دهنده حدیث در قم بوده است و شخصیتی مثل علی بن ابراهیم فرزند برومند او بیش از شش هزار روایت از پدرش نقل کرده است.

بنابراین ، ابراهیم بن هاشم توثیق صریح دارد و دست‌کم شخصیتی مثل سید بن طاووس ادعای اتفاق تمام علما بر وثاقت او را کرده است.

وقال السید الداماد فی ( الرواشح ) : .. والصحیح الصریح عندی : أن الطریق من جهته صحیح ، فأمره أجل وحاله أعظم من أن یعدل بمعدل أو یوثق بموثق.

سید داماد در کتاب رواشح گفته: صحیح در نزد من این است که طریق ابراهیم بن هاشم صحیح است و شأن او بالاتر از این است که او را تعدیل (توصیف به عدالت) کند یا توثیق کرد.

الطباطبایی، السید مهدی بحر العلوم (متوفای 1212هـ)، الفوائد الرجالیة، ج 1، ص 450، تحقیق وتعلیق: محمد صادق بحر العلوم، حسین بحر العلوم، ناشر: مکتبة الصادق - طهران، الطبعة الأولى: 1363 ش

سید بن طاووس در سندی که ابراهیم بن هاشم در سلسله آن وجود دارد، گفته است که تمام روات آن مورد اعتماد هستند:

ورواة الحدیث ثقات بالاتفاق.

این جمله به روشنی ثابت می‌کند که تمام شیعیان بر وثاقت او اجماع داشته‌اند.

فلاح السائل، ص158؛ معجم رجال الحدیث، ج1، ص291، رقم: 332.

بنابراین سند روایت صحیح است.

طبق این روایت اگر کسی بخواهد حاجتش زود تر بر آورده شود و دعایش مستجاب شود، می‌تواند با توسل به پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) به مقصودش برسد.

روایت دوم: دستور امام صادق علیه السلام در توسل به قبر پیامبر (ص) با سند صحیح

امام صادق (علیه السلام) در روایت صحیح به معاویة بن عمار کیفیت زیارت قبر مطهر رسول خدا صلی الله علیه وآله را تعلیم فرموده و در قسمتی از آن چگونگی توسل به آن حضرت را هم یاد داده اند. این روایت را مرحوم کلینی با سه سند نقل کرده است:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:

 إِذَا دَخَلْتَ الْمَدِینَةَ فَاغْتَسِلْ قَبْلَ أَنْ تَدْخُلَهَا أَوْ حِینَ تَدْخُلُهَا ثُمَّ تَأْتِی قَبْرَ النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله ثُمَّ تَقُومُ فَتُسَلِّمُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله ...

اللَّهُمَّ إِنَّکَ قُلْتَ- وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً وَ إِنِّی أَتَیْتُ نَبِیَّکَ مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِی وَ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَى اللَّهِ‏ رَبِّی وَ رَبِّکَ لِیَغْفِرَ لِی ذُنُوبِی.

وَ إِنْ کَانَتْ‏ لَکَ‏ حَاجَةٌ فَاجْعَلْ‏ قَبْرَ النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله خَلْفَ کَتِفَیْکَ‏ وَ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ وَ ارْفَعْ یَدَیْکَ وَ اسْأَلْ حَاجَتَکَ فَإِنَّکَ أَحْرَى أَنْ تُقْضَى إِنْ شَاءَ اللَّهُ.

معاویه بن عمار نقل می‌کند که امام صادق علیه السلام فرمود: از وارد شدن به مدینه یا هنگامی که وارد شدی، غسل کن، سپس نزد قبر پیامبر صلی الله علیه وآله برو، بایست و به آن حضرت سلام کن. ... خدایا خودت فرمودی: اگر گروه گنه‏کاران به واسطه گناه بر خود ستم کنند و سپس نزد تو آیند و به واسطه تو از خدا طلب آمرزش کنند و تو از خدا طلب مغفرت کنى البته خواهند دید که خداوند توبه ایشان را پذیرفته و به آنها ترحم مى‏نماید.

و من در حالى که طلب آمرزش کرده و از گناهانم توبه مى‏کنم به نزد پیامبرت آمده ام و ای پیامبر! من به واسطه تو به سوی پروردگار خودم به شما رو آورده ام تا گناهانم را ببخشد.

و اگر حاجت داشتی قبر مطهّر را پشت سر قرار بده و رو به قبله بایست و دو دستت را بلند نما و سپس حاجتت را از خدا بخواه که ان شاء اللَّه مستجاب خواهد شد.

الکافی، ج‏4 ، ص550، ح1، بَابُ دُخُولِ الْمَدِینَةِ وَ زِیَارَةِ النَّبِیِّ ص وَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِه‏.

این روایت را شیخ طوسی در کتاب «تهذیب الاحکام به آدرس ذیل نقل کرده است:

الطوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفاى460هـ)، تهذیب الأحکام، ج 6، ص6، تحقیق: السید حسن الموسوی الخرسان، ناشر: دار الکتب الإسلامیة ـ طهران، الطبعة الرابعة،‌1365 ش .

در نقل کامل الزیارات قسمت دستور به توسل به این عبارت آمده است:

یا محمد انی أتوجه بک إلى الله ربی وربک لیغفر لی ذنوبی .

القمی، أبی القاسم جعفر بن محمد بن قولویه (متوفاى367هـ)، کامل الزیارات، ص 50، تحقیق: الشیخ جواد القیومی، لجنة التحقیق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ

تصحیح روایت:

این روایت از نظر علمای شیعه صحیح است و به این مطلب تصریح کرده اند.

مرحوم علامه مجلسی این روایت را صحیح می‌داند و می‌فرماید:

روى الکلینی فی الصحیح ، عن معاویة بن عمار ، عن أبی عبد الله علیه السلام قال : إذا دخلت المدینة فاغتسل قبل أن تدخلها...

کلینی در روایت صحیح از معاویة‌ بن عمار از امام صادق علیه السلام روایت کرده است....

المجلسی، محمد تقی (متوفای1070هـ)، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 5 ص 326، محقق / مصحح: موسوى کرمانى، حسین و اشتهاردى على پناه‏، ناشر: مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، مکان چاپ: قم‏، سال چاپ: 1406 ق‏

علامه حلی در کتاب «منتهی المطلب» نیز این روایت را صحیح می‌داند:

وصفة زیارته صلى الله علیه وآله ما رواه الشیخ فی الصحیح عن معاویة بن عمار عن أبی عبد الله ( ع ) قال إذا دخلت المدینة فاغتسل قبل أن تدخلها..

کیفیت و چگونگی زیارت رسول خدا صلی الله علیه وآله همان است که شیخ در روایت صحیح از معاویه بن عمار از امام صادق علیه السلام روایت کرده است....

الحلی الأسدی، جمال الدین أبو منصور الحسن بن یوسف بن المطهر (متوفاى726هـ)،‌ منتهى المطلب فی تحقیق المذهب،‌ ج 2 ص 887، تحقیق: قسم الفقه فی مجمع البحوث الإسلامیة،‌ ناشر: مجمع البحوث الإسلامیة - إیران – مشهد، چاپخانه: مؤسسة الطبع والنشر فی الآستانة الرضویة المقدسة، چاپ: الأولى1412

وأما صفة زیارته (صلى الله علیه وآله) فهو ما رواه الکلینی والشیخ فی الصحیح عن معاویة ابن عمار عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال : إذا دخلت المدینة فاغتسل قبل أن تدخلها...

اما کیفیت و چگونگی زیارت رسول خدا صلی الله علیه وآله همان است که کلینی و شیخ در روایت صحیح از معاویه بن عمار از امام صادق علیه السلام روایت کرده است....

البحرانی، الشیخ یوسف، (متوفای1186هـ)، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة،‌ ج 17 ، ص 424، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة،‌ طبق برنامه مکتبه اهل البیت.

روایت سوم: دستور امام صادق (ع) در توسل به پیامبر (ص)

در روایت صحیح دیگر نیز امام صادق علیه السلام دعایی را تعلیم فرموده اند که توسل نمازگزار را به رسول خدا صلی الله علیه وآله بیان می‌کند:

3 - وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ وَ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‏ إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلَاةِ فَقُلِ: اللَّهُمَّ إِنِّی أُقَدِّمُ‏ إِلَیْکَ‏ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله بَیْنَ یَدَیْ حَاجَتِی وَ أَتَوَجَّهُ بِهِ إِلَیْکَ فَاجْعَلْنِی بِهِ وَجِیهاً عِنْدَکَ‏ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ‏ اجْعَلْ صَلَاتِی بِهِ مَقْبُولَةً وَ ذَنْبِی بِهِ مَغْفُوراً وَ دُعَائِی بِهِ مُسْتَجَاباً إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ.

امام صادق علیه السّلام فرمود: هنگامى که به نماز برخاستى این دعا را بخوان: خدایا من محمّد «صلّى اللَّه علیه و آله» را پیشاپیش حاجت خود قرار میدهم ، و به واسطه او به تو رو میکنم. پس تو نیز مرا به واسطه آن حضرت در دنیا و آخرت داراى آبرو گردان، و مرا از مقرّبان‏ قرار بده. و نمازم را به خاطر آن حضرت  (و بحقّ) او مورد قبول خویش قرار ده، و گناهانم را به شفاعت او بیامرز، و دعایم را به یمن او مستجاب گردان، که البتّه تو خود آمرزنده و مهربان هستى‏.

الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏3 ؛ ص309

مرحوم شیخ صدوق نیز این روایت را در «من لا یحضره الفقیه» و شیخ طوسی در «تهذیب» نقل کرده اند:

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفاى381هـ)، من لا یحضره الفقیه، ج 1 ص 302، ح 916، تحقیق: علی اکبر الغفاری، ناشر: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

الطوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفاى460هـ)، تهذیب الأحکام، ج 2، ص287، ح5 باب کیفة الصلاة ، تحقیق: السید حسن الموسوی الخرسان، ناشر: دار الکتب الإسلامیة ـ طهران، الطبعة الرابعة،‌1365 ش .

تصحیح روایت:

این روایت از نظر سند صحیح است و علمای شیعه به این مطلب تصریح کرده اند. علامه مجلسی (مجلسی اول) می‌فرماید:

رواه الشیخ فی الصحیح عنه علیه السلام‏ «إذا قمت إلى الصلاة» الظاهر أنه بعد الإقامة «فقل (إلى قوله) حاجتی» یعنی أسألک بحقه أو اجعله شفیعی‏

شیخ در روایت صحیح از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: هنگامی که به نماز ایستادی، ظاهر روایت این ایت که این دعا بعد از اقامه نماز است. ...

مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط - القدیمة)، ج‏2 ؛ ص268،  قم، چاپ: دوم، 1406 ق.

علامه مجلسی دوم نیز سند روایت را «حسن» می‌داند و می‌فرماید:

الحدیث الثالث‏حسن.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول ، ج‏15 ؛ ص96،  تهران، چاپ: دوم، 1404 ق.

و در کتاب «بحار الانوار» به صحت سند آن تصریح کرده است:

وَ بِسَنَدٍ صَحِیحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلَاةِ فَقُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی أُقَدِّمُ‏ إِلَیْکَ‏ مُحَمَّداً ص بَیْنَ یَدَیْ حَاجَتِی وَ أَتَوَجَّهُ بِهِ إِلَیْکَ فَاجْعَلْنِی بِهِ وَجِیهاً عِنْدَک‏...

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، ج‏81 ؛ ص370،  بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

علامه حلی نیز سند روایت را صحیح می‌داند:

ویستحب له أن یقول إذا قام إلى الصلاة ما رواه الشیخ فی الصحیح عن أبان ومعاویة بن وهب جمیعا عن أبی عبد الله علیه السلام قال : إذا قمت إلى الصلاة فقل اللهم إنی أقدم إلیک محمدا بین یدی حاجتی وأتوجه به إلیک

برای نماز گزار مستحب است وقتی به نماز استاده می‌شود بگوید:‌ آنچه را شیخ در روایت صحیح از ابان ومعاویه بن وهب از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که فرمود: ...

منتهى المطلب (ط.ق) - العلامة الحلی ، ج 1 ، ص 298

دسته سوم؛ تأیید توسل شیعیان به پیامبر (ص) از سوی ائمه (علیهم السلام)

برخی از روایات صریح در این است که شیعیان به رسول خدا صلی الله علیه وآله متوسل شده اند و این توسل از سوی ائمه طاهرین علیهم السلام مورد تأیید واقع شده  است.

توسل هشام بن سالم به قبر پیامبر (ص)

بعد از شهادت امام صادق (علیه السلام) هشام بن سالم در مدینه آمد و به خاطر تردیدی که برایش پیرامون امام بعدی پیش آمده بود، به قبر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) استغاثه کرد و با این توسل حجت خداوند و امام زمانش برایش روشن شد. این روایت را محمد بن جریر طبری با سند صحیح این‌گونه نقل کرده است:  

أخبرنی أبو الحسن علی بن هبة الله ، قال : حدثنا أبو جعفر محمد ابن علی بن الحسین بن موسى ، عن أبیه ، عن سعد بن عبد الله ، عن یعقوب بن یزید ، عن محمد بن أبی عمیر ، عن هشام بن سالم ، قال : دخلت على عبد الله بن جعفر بن محمد بعد موت أبی عبد الله ( علیه السلام ) وکان ادعى الإمامة ، فسألته عن شئ من الزکاة ، فقلت له : کم فی المائة ؟ فقال : خمسة دراهم . قلت: وکم فی نصف المائة ؟ قال : درهمین ونصف . فقلت : ما قال بهذا أحد من الأمة . فخرجت من عنده إلى قبر رسول الله (صلى الله علیه وآله) مستغیثا برسول الله ، فقلت : یا رسول الله ، إلى من ؟ إلى القدریة ؟ إلى الحروریة ؟ إلى المرجئة ؟ إلى الزیدیة ؟ فإنی لکذلک إذ أتانی رسول أبی الحسن (علیه السلام) ، غلام صغیر دون الخماسی ، فقال : أجب مولاک موسى بن جعفر . فأتیته فلما بصر بی من صحن الدار ابتدأنی فقال : یا هشام ! قلت : لبیک . قال : لا إلى القدریة ، ولا إلى الحروریة ، ولا إلى المرجئة ، ولا إلى الزیدیة ، ولکن إلینا . فقلت : أنت صاحبی ، فسألته فأجابنی عن کل ما أردت.

هشام بن سالم می‌گوید: بعد از شهادت امام صادق علیه السلام بر عبد الله بن جعفر بن محمد (پسر امام صادق علیه السلام) وارد شدم که ادعای امامت داشت. از او پرسیدم صد درهم چه مقدار زکات دارد؟ گفت:‌ پنج درهم . گفتم: زکات پنجاه درهم چه مقدار می شود ؟  گفت: دو درهم و نیم گفتم هیچ یکی از امت این گونه فتوا نداده اند.

بیرون آمدم و به سوی قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتم و به آن حضرت توسل و استغاثه نمودم و عرضه داشتم ای رسول خدا! به چه کسی پناهنده شوم؟ به قدریه؟ حرویه؟ مرجئه؟ زیدیه؟ در این هنگام بود که فرستاده ابو الحسن علیه السلام که یک پسر کمتر از پنج سال بود، به سوی من آمد و گفت: مولایت موسی بن جعفر (تو را طلب نموده) ایشان را اجابت کن. نزد آن حضرت رفتم، وقتی مرا در صحن خانه دیدند اینچنین سخن آغاز نمودند: ای هشام ؟ عرض کردم بلی. فرمود:‌ نه به سوی قدریه، نه به سوی مرجئه و حروریه و زیدیه بلکه به سوی ما بیا. عرض کردم شما صاحب امر من هستی. از محضر ایشان سؤالاتم را پرسیدم و ایشان تمام موارد را پاسخ دادند.

الطبری، ابی جعفر محمد بن جریر بن رستم (متوفای قرن پنجم)،‌ دلائل الامامة، ص 324، تحقیق: قسم الدراسات الإسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر: مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، قم، چاپ: الأولى1413

طبق این روایت توسل و استغاثه به خود ولیاء الهی جایز است: مستغیثا برسول الله؛ علاوه بر آن، روایت تقریر امام معصوم (علیه السلام) را نیز بیان می‌کند، اگر توسل جایز نبود، چرا که امام کاظم (علیه السلام) برای هشام نفرمود:‌ چرا رفتی به رسول خدا استغاثه کردی؟ اما آن حضرت نه تنها منع نکرد و کار او را تقبیح نکرد، بلکه این توسل را تقریر کرد.

نتیجه:

اولا: ائمه طاهرین (علیهم السلام) به رسول خدا صلی الله علیه وآله توسل کرده اند که نمونه آن توسل امیر مؤمنان وامام سجاد علیهم السلام به ایشان است.

ثانیا: طبق دسته دیگری از روایات، ائمه اطهار علیهم السلام به توسل به پیامبر سفارش داده اند.

ثالثا: شیعیان نیز به رسول خدا در زمان ائمه متوسل شده اند و این توسل را خود ائمه نیز تأیید کرده اند.

 

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)


لینک های مرتبط:


آیا آیه ای در قرآن کریم در باره جواز توسل به مردگان وجود دارد؟


آری ! امام حسین علیه السلام صدای ما را می شنود