گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

ترویج آموزش از قرآن

مردم برای آموزش عقاید و مسائل زندگی­ خود، به هر کتاب و منبعی مراجعه می­ کنند، جز قرآن! گویی نیازی نمی­ بینند که از خود قرآن کریم چیزی یاد بگیرند! اما باید توجه داشت که مراجعه­ ی مستقیم به قرآن کریم علاوه بر سودهای گوناگون ما را از ده­ها زیان و خطر دور می­ سازد که به مواردی از این خطرها اشاره می­ کنیم:  

1- خطر تحریف و خرافه

 

اگر به زبان روشن قرآن مراجعه نکنیم، اسلام را با هوا و هوس و تمایلات جاهلان و دنیادوستان، به انحراف خواهیم کشاند و راه را بر نقد و ابطال گرایش ­های خرافی و نادرست خواهیم بست، زیرا هر گروه و فرقه ­ای می­توانند به گونه­ ای خود را به اسلام نسبت دهند. اگر رابطه­ ی مردم با وحی قطع بشود، بی­ تردید راه هرگونه تحریف و انحراف در برابر آنان بازخواهد بود، اما مراجعه­ ی مستقیم به قرآن به همگان نشان می­ دهد که چه چیزهایی در اسلام و در زبان وحی، مورد تأکید قرار گرفته­ اند و چه چیزهایی خارج از آموزه­های قرآن به تعالیم اسلام اضافه شده­ اند.

 

خرافه یک خطر جدی است. با بهره­ گیری از گرایش مردم به اسطوره و افسانه و نیز علاقه­ ی مردم به مظاهر و جلوه­گاه­ های محسوس برای خدا، عده­ ای سودجو برای مردم خدایان زمینی می­ تراشند و اسطوره­ ها و افسانه­ ها می­ سازند و با این بنیادهای خرافی عده­ ای را به مقام خدایی می‌رسانند و بازار شفا دهی، دعانویسی و طالع­بینی را گرم می­ کنند و به هر بهانه­ ای به غارت عقل و اندیشه و ثروت و دارایی مردم می­ پردازند. برای مبارزه با این­ها باید با پیش آمدن هر حادثه، مسئله­ و مشکل جدیدی، این احساس در ما پدید آید که برای تعیین تکلیف آن حادثه و حل آن مشکل، از قرآن که دست عنایت آفریدگار جهان است، یاری بخواهیم. از مسائل تربیتی و فرهنگی گرفته تا مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و بین­ المللی جهان امروز. در همه­­ ی این موارد می­ توانیم به قرآن مراجعه کنیم و پاسخ لازم را از قرآن به دست آوریم.

 

2-2-­ خطر تفرقه و اختلاف

 

بدون شک تفرقه و اختلاف از خطرهای بنیان سوز جامعه­ ها و مکتب­ ها است و منشأ بسیاری از اختلاف­ها، هوا و هوس دنیا دوستان و جاه­ طلبان از طرفی و تأثیر پذیرفتن از مکاتب و مذاهب غیراسلامی، از طرف دیگر است. مذاهب و مکاتب مختلف دیدگاه­های خود را تنظیم کرده و به ترویج آن می­ پردازند و غالباً برای ترویج بیشتر و تقدیس دیدگاه خود، بر آن می­ کوشند تا بخشی از آموزه­ های خود را با قرآن کریم تطبیق دهند. در نتیجه به «تفسیر به رأی» از قرآن اقدام می­ کنند، یعنی بر آن می­ کوشند تا دیدگاه­ های خود را به قرآن تحمیل نمایند و قرآن را با دیدگاه­ های خود تطبیق دهند.

 

بنابراین ما نباید به جای قرآن به این کتاب­ ها و نوشته­ ها مراجعه کنیم، زیرا مراجعه به این نوشته­ ها و کتاب­ها، ذهن ما را به گونه­ ای شکل می­ دهد که دیگر نتوانیم از قرآن کریم بیاموزیم، بلکه آموزه­ های قرآن را به سادگی با محتوای ذهن خود تطبیق می­ دهیم.

 

2- خطر حدیث­های جعلی

 

یکی از مشکلات معارف اسلامی، وجود حدیث­های جعلی است. جعل حدیث، جریانی است که همه­ ی محققان جهان اسلام آن را به عنوان یک واقعیت پذیرفته­ اند. محققان سابقه­ ی جعل حدیث را تا صدر اسلام پی گرفته­ اند. برخی آغاز جعل حدیث را سال 41 هجری، یعنی سال شهادت علی (ع) می­ دانند و برخی آن را به سال­های پایانی خلافت عثمان نسبت می­ دهند.[1] علی (ع) از جعل حدیث حتی در زمان پیغمبر (ص) سخن می­ گوید، با این بیان که در زمان زندگی پیامبر به زبان او دروغ می­ بستند تا جایی که رسول خدا دراین‌باره خطبه­ ای خواند و گفت: «هر که از زبان من آگاهانه دروغ بگوید، جای در آتش خواهد داشت.»[2]

 

جعل حدیث، هدف­ های گوناگونی داشت، از جمله:

 

- مبارزه با اسلام و قرآن. عده­ ای ناباور و منافق که در میان مسلمانان بودند، برای تخریب معارف اسلامی دست به جعل حدیث  می ­زدند. اینان هزاران حدیث جعل کرده و وارد معارف اسلامی کردند. ابن جوزی می­ گوید که زنادقه، چهارده هزار حدیث جعل کردند.[3]

 

- تأیید گرایش­ های مذهبی از نظر اصول و فروع. پیروان مذاهب برای تأیید دیدگاه­ های خود در اصول اعتقادی یا در فتواهای فقهی، دست به جعل حدیث زدند.[4]

 

- تأثیر در افکار عمومی در قلمرو وعظ و تبلیغ. اینان با جعل حدیث یا روایت­  حدیث­ های ضعیف و بی­سند، می­ خواستند شنوندگان خود را بیشتر تحت­ تأثیر قرار داده و به دین‌داری و اخلاق تشویق کنند. هنوز هم سخنرانی­ های ما و کتاب ­های معروفی، بسیاری از این احادیث را در خود دارند، مانند کتاب­های عرفا و کتاب­های ارشادی دیگر.[5]

 

- جعل حدیث به خاطر اغراض سیاسی و تقرب به حاکمان و صاحبان قدرت. از نمونه­ های بارز آن‌ها، جعل حدیث درباره­ ی ارجمندی دمشق و شام و کاستن از قدر و منزلت عراق است که تحت تأثیر قدرت معاویه پدید آمد.[6] بنابر این تحریف­ ها، هر مؤمنی در شام است و همه­ ی اشرار در عراق. شیطان در عراق به هدفش رسید، اما از شام بیرون رانده شد.[7]

 

مجموعه­ ی احادیث اسرائیلی (اسرائیلیات) که به معارف اسلامی آمیخته شده­ اند، با مقاصد مختلف به وسیله­ ی یهودیان مسلمان شده و گاهی به وسیله­ ی خود مسلمانان ساده­ لوح و یا دشمنان غیر یهودی اسلام ساخته و پرداخته شده و جزء احادیث ما قرار گرفته­ و با هدف­ های گوناگون مورد بهره­ برداری قرار گرفته­ اند. از حضور اسرائیلیات در کتاب­ های ما جای تردید نیست و حتی در تفسیرهای ما، آن­جا که به سرگذشت و زندگی انبیاء گذشته مربوط است، دیده می­ شوند.[8] بنابراین مراجعه­ ی مستقیم به قرآن کریم، ما را از خطر پیروی از احادیث جعلی دور می­ دارد.

 

 

 


 

 

[1]- معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج2، ص27-28؛ ابو ریه، اضواء علی السنة المحمدیه، ص118؛ عبده، محمد، رسالت التوحید، ص47.

 

[2] . نهج­البلاغه. تصحیح صبحی صالح. خطبه­ی 210.

 

[3]- ابن جوزی، الموضوعات، ج1، ص37-38.

 

[4]- بنگرید به سیوطی، اللئالی، المصنوعه و ابن جوزی، پیشین.

 

[5]- همانند احیاء العلوم غزالی و انوار نعمانیه سید نعمت الله جزایری و کتاب­های مرثیه و مداحی.

 

[6]- ابن حجر، لسان المیزان، ج2، ص30-37.

 

[7]- ابن عساکر، مختصر تاریخ دمشق، ج1، ص120-121.

 

[8]- بنگرید به معرفت، محمد هادی، تفسیر مفسرانف فصل 9.


منبع:http://yasrebi.org/