گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

تحلیلی بر اعتراض ها به سفر حجّ

سوال:چرا با داشتن این همه مشکل اقتصادی باید هر ساله هزاران دلار در کشور عربستان و این عرب های ملخ خور خرج کرد؟

پاسخ از حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی:  

هو العلیم. امام باقر علیه السلام می فرمایند: الحَجُّ تَسْکِین القُلُوبُ. (بحار الانوار، ج 75 ص 183)

(حجّ آرامش بخش دلها است.)

هر ساله وقتی زمین و زمان، عطر و بوی خدا را به بهانه حجّ خانۀ خدا، می گیرد، و  دل های مشتاقان و دوستاران حضرت عشق را با نوای اللهم لبیک می نوازد، عده ای قلیل شهد شیرین توحید و ولایت را با کلماتی برخاسته از روی جهل و نادانی و تُهی از بهره های معنوی و و لذات حقیقی، به کام ها تلخ کرده، به گزافه می گویند: چرا باید به حجّ رفت و  پول ها را به جیب این عرب های چنین و چنان ریخت در حالی که در مملکت خودمان این همه نیازمند داریم و دخترانی بی جهاز مانده و غیره ...؟

که چقدر خوب است در جواب این کلمات را بیابند:

اول : انسان در اصل وجود و تمام حیثیّت و شئون مادی و معنوی، مرهون ذات کبریایی خداست؛ در یک کلمه ما عبدیم و او مولاست ما مخلوقیم و او خالق ما مرزوقیم و او رازق ! و باید خوب این معنا را ادراک کرد که مسلمانان از ناحیه چنین مولایی مامور به اتیان واجبات و دستورات شدند که از جملۀ آن فریضه ملکوتی و انسان سازی حجّ است.

لله علی الناس حج البیت ... این آیه قرآن و کلام الهی است.

پروردگار عالم آن حقیقت یگانه ایست که هر چیزی که به آن ختم شود منطقی و مُستَدَلّ و آرام بخش است، چه دلیلی بالاتر از امر خدا چه منطقی قرار است ما را قانع کند جز خدا؟

مگر اموری که در طول شبانه روز از مردم سر می زند به کجا ختم می شود که اینچنین جانانه به انجامش پافشاری می کنند؟ مگر غیر از این است که بگویند چون دوست دارم یا محبوب و معشوقم دوست دارد! آیا خدا محبوب ما نیست معشوق ما نیست؟! آیا خدا اولی به دوست داشتن و امر او را مقدم بر هر امری دانستن نیست؟

عشق مولی کی کم از لیلا بود                        گوی گشتن بهر او اولا بود

تشرّف به مکّه این خانۀ معشوق و انجام مناسک حجّ بر اساس اراده و خواست خداست که بر اساس حکمت و رحمت و إشرافش  به تمام کمبود های جامعه، به آن کرده است. چرا امر خدا و خواسته خالق را محترم نمی شماریم؟

کسانی که از توحید و مواهب آن بهره مندند در نگاه موّحِدانۀ خود، قبل از هر چیزی  او را می بینند که صد البته این نگاه توحیدی نفی عالم کثرت و اقتضائات آن را نه تنها ندارد بلکه به بهترین شکل آن را افاده می کند.

اگر امیر المومنین علی علیه السلام شب ها رنج خستگی و گرسنگی را همراه با انبانی از نان و خرمان به پشت می کشید و درب خانه یتیمان و از یاد رفتگان و از پا افتادگان را به صدا در می آورد برای این بود که خدا شناس بود مومن بود عبد بود و عبد هم باید بندگی می کند.

رسول خدا صلى الله علیه و آله در حدیثى فرمود: انَّما جُعِلَ الطَّوافُ بالْبَیْتِ وَبَیْنَ الصَّفا وَالمَرْوَةِ وَرَمیُ الجِمار لِإقامَةِ ذِکْرِ اللَّهِ. (الحج فى الکتاب و السنة، ص 133، ح 280)

(همانا طواف خانه خدا و سعى میان صفا و مروه و رمى جمراتِ سه گانه، فقط براى اقامه یاد خدا قرار داده (و تشریع) شده است.)

دوم : متوجه باشیم این پولی که صرف حجّ می شود که اصلا در مقابل خدا و آنچه از نعمت های مادی و معنوی که به ما داده است، چیزی نیست و اگر کسی می فهمید، تمام جان و مالش را هزینه آن می کرد، قرار نیست خرج أغیار شود؛ کمی بینش و وسعت دیدمان را زیبا کنیم عالی و آلی و توحیدی بیاندیشیم و نظر افکنیم، این مبالغ قرار است خرج خواست خدا و فریضه الهی و احیای فرهنگ توحید در راستای تربیت و تعالی و رشد انسان شود؛ آیا این بس نیست؟ قرار است نیستی ما را به هستی مولا وصل کند، قرار است صرف طهارت و صفای باطن شود، انسان را از کوری ظاهری و باطنی نجات دهد، قرار است خرج آدم شدن ما شود، خرج فهم و شعور و ادراکات انسانی ما! قرار است ما را از مرز حیوانیت به سمت انسانیت بکشاند؛ آیا این کم است؟

عجیب است همین الآن جوانان ما در یک سرشماری میلیون ها تومان هزینه می کنند تا سر و شکل و لباسشان همسان یک بازیگر شود که نه منطقی آن را تایید می کند نه هیچ توجیه اقتصادی دارد حال که عده ای می خواهند رنگ خدایی بگیرند شکل خدایی پیدا کنند اهل منطق و اقتصاد می شویم!

سیدنا الاستاد می فرمودند: وقتی حاجی موهای سرش را بر پایه امر خدا می زند برای آنست که باید از این جمال ظاهری بگذرد تا آن جمال الهی را بدست آرد.

قبلا هم عرض کردم خروج از تعلقات مادی هزینه دارد و هزینه آن انفاق است سیدنا الاستاد علامه طهرانی رحمة الله علیه می فرمودند: انفاق این نیست که مالی به کسی برسد تا او غنی شود چرا که اگر فقط این بود خدا می توانست از اول مال را به آن فقیر دهد بلکه بیشتر آن است که در این دفع مال، برای انفاق کننده رفع تعلّقات از عالم دنیا گردد که هزینه اش آن انفاق است.

مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه می فرمودند: اگر انسان ماهى چندین هزار تومان بدهد براى بچّه‏اش که مسلمان بار بیاید این کار را باید بکند؛ پول را هرچى گیر مى‏آورید در مصالح خودتان خرج کنید! مصالح مى‏دانید معنایش چیست؟ یعنى کمال، یعنى انسانیّت، شَرفتان، عزّتتان، عصمتتان، اخلاقتان، تربیتتان با آن پول حفظ بشود، هرچه در این راه مصرف کنید گناه ندارد؛ امّا اگر نه، یک خُرده جلوى پول را باز کنید با آن عزّت و شرف و عصمت و اخلاق حفظ نکنید و لو مختصر باشدها، جلویش را بگیرید! پول خودتان را بیجا خرج کردید! (اقتباس از سخنرانی علامه در تفسیر آیات سوره اسراء)

یکی از عالیترین راه ها در برون رفت از تعلقات و گره های دنیایی که انسان را در عالم حیوانیت نگه داشته سفر حج است که البته هزینه هم دارد.

امام صادق علیه السلام فرمود: مَا مِنْ سَفَرٍ أَبْلَغَ فِی لَحْمٍ وَ لا دَمٍ وَ لا جِلْدٍ وَ لا شَعْرٍ مِنْ سَفَرِ مَکَّةَ وَ مَا أَحَدٌ یَبْلُغُهُ حَتَّى تَنَالَهُ الْمَشَقَّةُ.( الکافى، ج 4 ص  262 )

( هیچ سفرى مانند سفر مکّه در گوشت و خون و پوست و موى انسان تأثیر نمى‏گذارد و هیچ کس جز با سختى و مشقت به آنجا نمى‏رسد.)

آیا غیر از این است که تمام بدبختی های ما از نبود اخلاق و معرفت است از عدم ربط با خدا و اولیای خداست؟ در یک کلمه از بی دینی است؟ حج دریافت معرفت و اخلاق و آداب است؛ حج پاسخ تمام کمبود های و عیب ها و نیازها در روابط فردی و اجتماعی است البته به عنوان راه و طریق و نه هدف یعنی جزء العلة نه تمام العلة.

قال عَلِیّ علیه السلام: وَ الْحَجَّ تَقْوِیَةً لِلدِّینِ. (نهج البلاغه: خطبه اول )

( حج، تقویت دین است )

سوم : کسانی که این توفیق و لیاقت نصیبشان گشته و در پاکترین و ملکوتی ترین سرزمین ها آرام می گیرند و پا در جای پای تمام انبیاء الهی به عنوان بهترین مخلوقات خدا می گذارند، و به تماشای آثار عالم توحید و انوار سرزمین وحی می نشینند، از هر شخص دیگری به حوائج دیگران اهمیت می دهند! کسی که خدا را شناخت، بنده های او را هم می شناسد و دوست دارد و به آنها اهمیت می دهد.

والله اگر کسانی اهل دادرسی به مظلومان و محرومان و یتیم نوازی و رسیدگی به حوائج دیگران و تهیه جهیزیه برای دختران و هزار امر انسانی و ارزشی دیگر باشند، همین کسانی هستند که اهل خدا و اهل خانه خدا، اهل ولایت و معرفت اهل بیت علیهم السلام هستند.

اصلا آنچه که از یک هدف و یک طریق ارزش می سازد آنگاهی است که الهی شده باشد ربط با ملکوت پیدا کرده باشد حج ربط است وصل به ملکوت است. یکی از طرق نورانی شدن همین حج است که ارزش ها را با ربطش به خدا زیبا و مستحکم می کند و زنگار اعتبارات و توهمات دنیایی را از او می زداید و الا همین امور اگر ربط نداشته باشد با خدا هزار زحمت و نغمت می آفریند.

در روایتی امام صادق علیه السلام می فرمایند: حج گزار تا زمانى که به گناه آلوده نشده، نور حج را پیوسته دارا خواهد بود. (کافى، ج 4، ص 255)

آری، معرفت به خدا که عمدتا از طریق همین حج برای افراد حاصل می شود، معرفت به تمام خوبی های دنیاست و کسانی از خوبی ها بهره دارند، که از خدا و حدود الهی و خواسته های او بهره مندند.

از امام باقر علیه السلام پرسیدند: حج را چرا حجّ نامگذارى کردند؟ فرمود: فلان کس حجّ کرد یعنى رستگار شد.

در یک کلام حجّ، میثاق با خدا و بندگان خداست

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم                     سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور

چهارم : خوب است یک نگاهی به کسانی که عازم به بیت الله الحرام هستند بیاندازیم؛ اغلب اینان کسانی اند که از زیادی ثروت به این سفر نمی روند بلکه از سر غیرت و محبت و شیفتگی به محبوب و معشوق حقیقی و با کسر ضروریات زندگی بعد از چندین سال سپری شدن از عمر خود که غالبا هم در اواخر عمر نصیبشان میشود، به این سفر نایل می شوند که سفر نیست زیارت عشق است تحصیل جان است حیات است به حیات الله.  

پنجم : چرا اینگونه مسایل و سوالات و انگ ها همیشه در مسیر حجّ و زیارت مشاهد مشرفه و انجام امور دینی و الهی مطرح است، تا کسی قصد حجّ و کربلا و غیره را دارد، با اینگونه سوالات و اشکالات روبرو می شود؟ تا برای یکی از اولیای الهی و معصومین مجلسی برپا می شود عدّه ای درس اخلاق و قناعت و تذکّر به اسراف می دهند؟ برخی اهل دلسوزی شده و از دستگیری و همدردری با نیازمندان صحبت می کنند، به یکباره اینان دایگان مهربانتر از مادر می شوند!! نکند دیگران و نیازها و مسائلشان را بهانه کرده باشیم برای پاسخ به توهمات و دشمنی هایمان با خدا و فرمان خدا؟

همین افرادی که بدون توجه و تامل و از سر القائات شیطانی و نفسانی و مجذوب شدن دنیا و لذات دنیا، اینچنین مطالبی را بر زبان جاری می کنند، آیا شده سری به فرودگاه بین المللی بزنند و بر درب خروجی پرواز ها درنگی کنند و ببینند هر روز چند صد نفر به کشورهای آمریکایی و اروپایی و آسیایی و غیره برای تفریح و تفرّج و خوش گذرانی و هزار لهو و لعب و بعضا خود فروشی کوچ می کنند و چه دختران و زنانی که خودشان را در دامان همین أغیار قرار می دهند؟

آیا این افراد تا به حال یکبار به این همه کسانی که قصد سفر به سواحل مدیترانه و سواحل آنتالیا و غیره را داشته، چنین صحبتی را کرده اند؟

این پول هایی که در تمام ایام سال به این کشور ها فقط و فقط بر اساس تفریح و تفرّج و متاسفانه انگیزه های حرام در کثیف ترین مکان ها که هیچ جای توجیه و حمل بر صحت ندارد، انجام می گیرد، به جیب چه کسانی می رود؟ خرج چه مسایلی می شود؟

طبق آمار رسمی سودی که از ناحیه ایرانیان به کشور عربستان بر اثر سفرهای معنوی و الهی و ارزشی حجّ تمتع و عمره در طول یک سال می شود، 5 هزار میلیارد تومان است در حالیکه سود سفر ایرانی ها به کشور ترکیه در یک سال 8 هزار میلیارد، امارات 500 میلیارد، تایند 400 میلیارد و مالزی 360 میلیارد تومان است و ما از ذکر کشورهای اروپایی صرف نظر می کنیم.

همین کشور ترکیه که بیشترین مقصد و درآمد را از سفر ایرانیان دارد الآن یکی از کشورهای حامی داعش نیست؟ پس گفته نشود ایران از طریق حجّ و عمره به عربستان کمک می کند تا آنها در منطقه ناامنی ایجاد کنند

ششم: چرا اینقدر بر سر لفظ عرب و عربی مشکل داریم؟ آیا واقعا مساله این است که پول ما در جیب عرب ها می رود؟ یا نه مشکل این است که این پول قرار است خرج دستور خدا و واجب الهی و تقویت دین گردد؟

گفته می شود چرا پولمان را بدهیم به این عرب های ملخ خور و کذا و کذا! سوال این است که ملخ هم یکی از حیوانات حلال گوشت است که توسط خدای علیم و حکیم خوردنش حلال است حال اگر به مزاق ما سازگاری ندارد دلیل بر ممنوعیتش نیست برخی از غذاها هم هستند که مصرفش از جانب ایرانی ها برای دیگران مُعجب است.

یکی از دوستان برای حقیر تعریف می کرد که یکبار ما در یکی از کانادا گوسفندی را ذبح کردیم و کله و پاچه آن را طبخ کردیم از بوی او همسایه ها چنان آزرده شدند که پلیس را خبر کردند ما را بردند و از ما تعهد گرفتند که دیگر از این غذاها درست نکنیم.

آیا خرچنگ که یقینا حرام است دست کمی از ملخ دارد که در رستوران های گرانقیمت ما در ردیف گرانترین منوهای غذایی جای دارد و برخی با قیمت گزافی بر سرش دست و پا می شکنند؟

کسانی که پولشان را به کشورهای آسیای میانه میبرند مگر غیر از این است که پولشان نصیب کسانی می شود که بهترین غذایشان سوسک و عقرب و کرم و انواع حشرات کثیف است؟

آیا در کشورهای آسیای میانه غیر از حیوانات خزنده و چرنده و جهنده چه می خورند؟ آیا غیر از این است که اینها در آسمان هرچه غیر از هواپیما یافت شود می خوردند؛ در زمین هر چه غیر از قطار باشد می خورند و در دریا هرچه غیر از کشتی است می خورند؟!

در مجله ای می خواندم یکی از لذیذترین غذاهای چینی تخم یکی از پرندگانشان است که باید آن را در ادرار پسربچه نابالغ آب پز کنند!

سوال جدّی تر اینکه وقتی نوبت به سفر به کشورهای حاشیه خلیج فارس می رسد آنهم به قصد رفتارهایی که شرم آور است، دیگر کسی راجع به عرب ها و ملخ خوردنشان حرفی نمی زند! مگر آنها عرب نیستند؟ اینجاست که معلوم می شود داستان بر سر عرب و عجم و خوردنی هایشان نیست بلکه بر سر شانه خالی کردن از بار مسولیت های الهی و انسانی است بر سر بی بند و باری و لا ابالی گری است. بحث بحث دین است و گریز از دین بر اساس اغوای شیطان و تبعیت از نفس شهوانی و حیوانی.

مگر اروپایی ها چه می خورند ؟ چه می نوشند ؟ چه می پوشند و مناسبات رفتاری شان چگونه است؟

حال بنگرید دستآورد سفر توحیدی خانه خدا کجا و دیگران و مکان های دیگر کجا؟ گاهی تماشای یک حاجی که بار این سفر را تحمل کرده و در بازگشت تمام آثار و انوار عالم توحید و ملکوت بر رویش نشسته، می ارزد به تمام دنیا و نعمت هایش.

خلاصه آنکه سوغات سفر حج توحید و است انوار خدا

آدمی در عالم خاکی نمی آید بدست                  عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام می فرمایند: وَدَّ مَنْ فِی الْقُبُورِ لَوْ أَنَّ لَهُ حَجَّةً وَاحِدَةً بِالدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا.( وسائل الشیعة،  ج 11 ص 110 )

(مردگان در گورهایشان آرزو مى‏کنند: کاش دنیا و آنچه در دنیا هست را داده و به جاى آن پاداش یک حج به آنها داده مى‏شد.)

آری،

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید                     شرمند رهروی که عمل بر مجاز کرد

هفتم: جان کلام اینکه مگر ما ایرانیان بعد از 2500 سال تمدن چه گلی به سر خودمان و اغیار زده ایم که دیگران را اینقدر مورد استهزاء و تحقیر قرار می دهیم؟ این راننده های موتورسوار و راکبین ماشین ها که با این وضع در خیابان های ما رانندگی می کنند کجایی هستند؟ آیا اینها عربند؟

آیا غیر از این است که همیشه وقتی از خط عابر پیاده که حق عبور را به عابر داده و همه وسایل نقلیه موظف به رعایت این حق هستند می رسیم این عابر پیاده است که باید خود را از میان ده ها ماشین و موتور حفظ کند و مواظب باشد!.

واقعا اگر کسی از خارج به ایران بیاید و وضعیت رانندگی و نظافت شهری و جاده ای که هر کس هرچه دارد از شیشه ماشینش به بیرون پرتاب می کند و یا وضعیت رفتاری در خانواده و کوچه و بازار و خیابان ما را ببیند چه باید بگوید؟

خدا رحمت کند استاد ما حضرت علامه طهرانی را که بیست و پنج سال پیش به ما فرمودند: هنگام قرمز بودن چراغ راهنما در چهار راه ها عابراین پیاده باید بایستند و شرعا حرام است انسان حرکت کند چرا که این حق عبور ماشین هاست و حرکت یعنی تجاوز به حقوق آنها و حقیر بارها ایشان را دیده بودم با اینکه دیگران بدون هیچ توجهی سد راه ماشین ها می شدند اما این مرد ایستاده بود و تکیه به عصا زده بود تا چراغ عبور عابرین پیاده سبز شود و حقیر مگر در چند مورد ضروری تا به امروز هنگام قرمز بودن چراغ عابرین پیاده از خط کشی خیابان عبور نکردم یعنی اصلا نمی توانم عبور کنم.

آقاجان تمدن و شعور به ایرانی بودن و افغان بودن و اروپایی بودن و عرب و عجم نیست! به دین داشتن است آن هم دینی از روی صدق و عمل بر اساس دستورات الهی.

ملاک در شرافت و برتری فقط و فقط تقواست.

دیگر جان من تاریخ مصرف تعصبات نژادی پایان یافته است اینها از باورهای غلط و غیر منطقی جاهلی بود! حتی دنیا دیگر به این چیزها وقعی نمی نهد! چرا نمی خواهیم درست و واقعی زندگی کنیم! کشوری که تمدنش را گذشته اش معرفی می کند به همان اندازه عقب مانده است. چرا ما امروز قرآن داریم چرا امام زنده داریم برای اینکه محکوم به گذشته نباشیم. لذا به گفته پرفسور کربن که مسیحی است می گوید: تنها مذهب زنده و پویا شیعه است چرا که مذهبش با او همراه است چون هم قرآن هست هم معلمّش.

هشتم : آیا تا بحال تحقیقی راجع به مصرف دخانیات و لوازم آرایش و هدر دادن پول از طریق پیامک های تلفنی و شبکه های مجازی کرده اید؟ آیا می دانید روزانه بیش از 5 میلیارد تومان هزینه مصرف سیگار و بیش از 3 برابر آن هزینه درمان بیماریهای مرتبط با دخانیات در کشور می‌شود؟ آیا می دانید سالانه 150 میلیارد تومان به جیب واردکنندگان سیگار می‌رود؟

آیا می دانید ایران دومین کشور مصرف‌ کننده لوازم آرایشی در خاورمیانه و هفتمین کشور در جهان است؟

این رتبه خیره‌ کننده در مصرف مواد شیمیایی آرایشی در حالی است که سهم بالایی از این کالاها قاچاق هستند و بدون هیچ‌ گونه نظارت کیفی در بازارها به فروش می‌رسند!

بر اساس آمار رسمی در سایت های خبری، سهم ایران از بازار لوازم آرایشی در خاورمیانه 2 میلیارد و یک صد میلیون دلار است که این یعنی 30 درصد بازار فروش این لوازم به ایران تعلق دارد! البته موسسه تحقیقات بین‌الملل در لندن این رقم را در ایران 5 میلیارد دلار اعلام کرده اند!

طبق آمارها 17 میلیون زن ایرانی هر ساله 10 تریلیون و 200 میلیارد تومان برای خرید لوازم آرایشی هزینه می‌کنند! این در حالی است که بین 80 تا 90 درصد بازارهای لوازم آرایشی ایران در اختیار چین، ترکیه و تایلند قرار گرفته؛ کشورهایی که هر ساله میلیون‌ها دلار از صادرات لوازم آرایشی بهداشتی به ایران سود می‌برند!

ما را چه شده است که کشیدن قلیان و سیگار و انواع دخانیات در همین جامعه ایرانی ما پز و افتخار می شود و سفر به کشورهای عربی خلیج فارس برای به نمایش گذاشتن بی غیرتی ها مایه مباهات می گردد اما سفر به حجّ و عتبات عالیات مایه سرشکستگی؟!

یکی از ارحام برای حقیر نقل می کرد که در سفری که به عمره مفرده مشرف شده بودم با خانمی همسفر بودیم که می گفت پسرم می گوید حالا من چطور به دوستانم بگویم که مادرم به مکه رفته من خجالت می کشم!

آری این همان جهالت و عقب ماندگی و استعمار مدرن قرن 21 است که دامن گیر جامعه شده است.

انسان سعادتمند کسی است که همیشه خود را در مقابل اعمال و گفتارش مسئول می داند هم تبعات دنیایی آن را می سنجد و هم تبعات اخروی آن را. نکند بخاطر یک حرف یا یک عمل ما شخصی را از خدا و دوستان خدا جدا کنیم

زبانِ بریده به کنجی نشسته صم بکم                به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم

خدا را شاکریم که علی رغم همه بد اخلاقی ها هر سال عزم و اراده مردم برای حضور و شرکت در جلسات مذهبی و سفرهای زیارتی واجب و مستجب مخصوصا سفر حج و زیارت اربعین و زیارت روز بیست و سوم ذی القعده که روز زیارتی مخصوص امام رضا علیه السلام بیشتر می شود که در این مساله سرّی است و دستی دیگر هدایت کننده می باشد.

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ، فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ ... وَ زِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ وَ قُبُورِ الأَئِمَّةِ ...

چندی پیش یکی از دوستان پیامی را برای حقیر ارسال کرد که گرچه بیانی ساده بود اما بسیار شیرین و گویا حق چنین سوالاتی را ادا نموده بود که به عنوان خاتمه عین آن را ذکر می کنم؛ نوشته بود:

«سلام دوستان؛ چرا وطن پرستان غیرت مند این روزها پیداشون نیست؟! اتفاقات روزهای اخیر تو ترکیه رگ غیرت کسی رو متورم نکرده!! ضرب و شتم دوخانم ایرانی در فرودگاه  ترکیه که منجر به بی احترامی و بازداشت اونا شد ،به چشم وطن پرستان نمیاد!! بمب گذاری تو قطار حامل مسافران ایرانی هم چندان مهم نیست!!!! حمله به اتوبوس حامل گردشگران ایرانی و کشته شدن راننده و زخمی شدن مسافران هم بی خیال!!! حمله مسلحانه به ۳کامیون ایرانی و به اتش کشیدن ماشین و محموله اونم به کسی ربطی نداره!!! وما همچنان به ترکیه سفر میکنیم  ،بی حرمتی میبینیم ولی بازم میریم، بهمون همه جوره توهین میشه ،بازم میریم جیب ایرانی هارو میزنن،بازم میریم زور گیری میکنن از هم وطنامون بازم میریم سالی ۸هزار میلیارد سود میدیم بهشون که به داعش کمک کنن شماهایی که بعد از اتفاقات فرودگاه عربستان رگ غیرت و ناموس پرستی تون باد کرده بود، کجایید پس؟ چقدر حج رفتن مردمو نقد کردید و واجب خدارو زیر سوال بردید پس چرا ساکت شدین ؟ چرا نمیگین مردم ترکیه رو تحریم کنن؟ چرا پست نمیذارین و از حق هم وطناتون دفاع نمیکنید؟ ما که همون موقع هم گفتیم شما دلتون برا اون دوتا جوون ایرانی نسوخته، شما دردتون اسلام ستیزی و عرب ستیزیه،

گذر زمان

مثل همیشه عدالت خودشو نشون داد و ماهیت این وطن پرستای مجازی رو  ثابت کرد، متاسفم برای اونایی که هنوز کرمان نرفتن، همدان ،شیراز،شهرهای جنوبی ،و خیلی جاهای دیگه کشور،بعد کشورهایی مثل ترکیه،مالزی،مالدیو،میشه کعبه امال و ارزوهاشون، بعد میان از فقر و مشکلات حرف میزنن، این همه سرمایه که میتونه تو سفرهای داخلی به دیگر استان های کشور به گردش دربیاد و باعث اشتغال زایی و رونق اقتصادی شهرهای خودمون بشه ، برعکس باعث رونق کشورهای دیگه میشه، هم وطن عزیز تو که این چیزارو رعایت نمیکنی و بهش میخندی حقی نداری بیای از فقر و بیکاری جوونای مملکتت گلایه کنی. والسلام.»



برگرفته شده از goharemaerefat.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد