گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

دانلود کتاب وهابیت استمرار فکر امویان

وهابیت استمرار فکر امویان

دانلود کتاب وهابیت استمرار فکر امویان


ترجمه و خلاصه کتاب معالم الاسلام الأموی


تاریخ :۱۳۹۲/۰۳/۰۲

 
عنوان :

تألیفات

نویسنده :

حضرت آیت الله سید کمال حیدری

ناشر :

جامعة المصطفی (ص)




ترجمه و خلاصه کتاب معالم الاسلام الأموی



  • مشاهده

  • دانلود




    پاسخ به استدالات داعش در قتل و ذبح مردم

    بسم الله الرحمن الرحیم


    از باب اختصار به چند نمونه از استدلالهای داعش در خصوص توجیه کارشان ذکر کرده و پاسخ می دهیم
    1- یکی از آیاتی که به آن استناد می کنند آیه « فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ..» است با استناد به این آیه گردن زدن مسمان را جایز می دانند
    در پاسخ باید بگوییم:
    اولا: این آیه در خصوص جنگ با کفاری و مشرکینی نازل شده است که بت را می پرستند و مراد کفاری است که با اسلام مخالفت کنند آنهم نه هر کفاری بلکه کافر و مشرکی که با اسلام عهد و پیمان نبسته باشد
    همچنانکه قرطبی از ابن عباس چنین نقل می کند: الکفار المشرکون عبدة الأوثان وقیل : کل من خالف دین الإسلام من مشرک أو کتابی إذا لم یکن صاحب عهد ولا ذمة
    تفسیر القرطبی ج 16 ص 225
    ثانیا: مراد از (فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ) بدیهى است گردن زدن کنایه از قتل است، بنا بر این ضرورتى ندارد که جنگجویان کوشش خود را براى انجام خصوص این امر به کار برند، هدف این است که دشمن از پاى درآید، ولى چون گردن زدن روشنترین مصداق قتل بوده روى آن تکیه شده است.
    و به هر حال این حکم مربوط به میدان نبرد است زیرا« لقیتم» از ماده« لقاء» در این گونه موارد به معنى« جنگ» است، قرائن متعددى در خود این آیه مانند مساله اسارت اسیران و واژه حرب (جنگ) و شهادت در راه خدا که در ذیل آیه آمده است گواه بر این معنى است یعنی کفاری که در میدان جنگ با شما جنگ کردند چنین کنید حال سوال این است داعش و این تکفیریها که به مناطق مسلمان نشین حمله می کنند و یا حتی به مناطقی که غیر مسمانان نشین نیز حمله می کنند اصلا مخاطب آیه «فضَرْبَ الرِّقَابِ» می شوند؟!!!
    ثالثا: مگر در خود قرآن نیامده است که هرکس اظهار اسلام کرد باید حرف او را قبول کرد و جان و مال او در امان است
    یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‏ إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَةٌ کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً اى کسانى که ایمان آورده ‏اید هنگامى که در راه خدا گام بر مى‏دارید (و به سفرى براى جهاد مى‏روید) تحقیق کنید و به کسى که اظهار صلح و اسلام مى‏کند نگوئید مسلمان نیستى بخاطر اینکه سرمایه ناپایدار دنیا (و غنائمى) بدست آورید، زیرا غنیمتهاى بزرگى در نزد خدا (براى شما) است، شما قبلا چنین بودید و خداوند بر شما منت گذارد (و هدایت نمود) بنا بر این (بشکرانه این نعمت بزرگ) تحقیق کنید، خداوند به آنچه عمل مى‏کنید آگاه است.سوره النساء آیه 94
    این مربوط به کفاری است که اظهار اسلام بکند حال مسلمانی که خود در هر روز شهادتین دراذان و نماز می گوید و در منطقه خود مسجد دارد که نشانه اسلام اوست آیا کسی حق کشتن او را دارد؟! آیا نباید حرف او و اعمال او را در خصوص اسلامش پذیرفت؟!!!
    رابعا: مگر در روایت نیامده است یکی از مسمانان کافری را که شهادتین گفت او را کشت اما پیامبر (ص) ناراحت شد و او را توبیخ کرد
    « أخبرنا أبو ظَبْیَانَ قال سمعت أُسَامَةَ بن زَیْدٍ رضی الله عنهما یقول بَعَثَنَا رسول اللَّهِ إلى الْحُرَقَةِ فَصَبَّحْنَا الْقَوْمَ فَهَزَمْنَاهُمْ وَلَحِقْتُ أنا وَرَجُلٌ من الْأَنْصَارِ رَجُلًا منهم فلما غَشِینَاهُ قال لَا إِلَهَ إلا الله فَکَفَّ الْأَنْصَارِیُّ عنه فَطَعَنْتُهُ بِرُمْحِی حتى قَتَلْتُهُ فلما قَدِمْنَا بَلَغَ النبی فقال یا أُسَامَةُ أَقَتَلْتَهُ بَعْدَ ما قال لَا إِلَهَ إلا الله قلت کان مُتَعَوِّذًا فما زَالَ یُکَرِّرُهَا حتى تَمَنَّیْتُ أَنِّی لم أَکُنْ أَسْلَمْتُ قبل ذلک الْیَوْمِ»
    اسامه بن زید می گوید: رسول الله صلی الله علیه و آله ما را بسوی قبیلة حُرقات فرستاد. صبح زود بر آنان یورش بردیم و آنها را شکست دادیم. من و یک انصاری به مردی از آنان رسیدیم. هنگامی که بر او مسلط شدیم، لا إله إلا الله گفت. پس مرد انصاری، دست نگه داشت ولی من آنقدر به او نیزه زدم که کشته شد. هنگامی که به مدینه آمدیم و خبر به نبی اکرم صلی الله علیه و آله سلم رسید، فرمود: ای اسامه! بعد از اینکه لا إله إلا الله گفت، او را کشتی؟ گفتم: او برای نجات اش، شهادت آورد. سپس رسول خدا آنقدر این جمله را تکرار کرد که من آرزو کردم ای کاش! قبل از آن روز، مسلمان نشده بودم
    بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج 4 ص 1555


    2- اما در خصوص روایاتی که داعش برای ذبح مردم به آن تمسک می جویند چند مورد را نقل می کنیم:
    روایت در مسند احمد چنین آمده است:
    یا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ أَمَا والذی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بیده لقد جِئْتُکُمْ بِالذَّبْحِ فَأَخَذَتِ الْقَوْمَ کَلِمَتُهُ
    مسند أحمد بن حنبل ج 2 ص 218
    با استناد به این روایت گویند پیامبر (ص) به کفار گفت شما را ذبح می کنم
    اما در پاسخ می گوییم:
    اولا: مخاطب این کلام قریش و امثال ابوجهل هستند که با حضرت دشمنی کرده و ایشان را اذیت می کردند
    فقام رسول الله صلى الله علیه وسلم فلما قضى صلاته مر بهم وهم جلوس فی ظل الکعبة فقال یا معشر قریش أما والذی نفسی بیده ما أرسلت الیکم إلا بالذبح وأشار بیده إلى الحلق فقال له أبو جهل یا محمد ما کنت جهولا فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم انت منهم
    مجمع الزوائد ج 6 ص 16
    ثانیا: مراد از ذبح کنایه از قتل است نه سربریدن همچنانکه در قرآن آمده است «یذبحون أبناءکم» سمعانی در ذیل این آیه گوید:
    ومعنى قوله : ( یذبحون أبناءکم ) أی : یقتلون
    تفسیر السمعانی ج 1 ص 77
    با این بیان برداشت آنها از این عبارت غلط است بویژه اینکه گوینده این عبارت خود پیامبر (ص) است که پیامبر و مجری دین است
    3- روایت دیگری که استدلال می کنند: درباره مردی است که با زن پدرش ازدواج کرد که سرش را به خدمت پیامبر آوردند: امْرَأَةَ أبیه أَنْ آتِیَهُ بِرَأْسِهِ
    سنن الترمذی ج 3 ص 643
    اما در خصوص این شخص باید بگوییم : این شخص حکم خدا را زیر پا گذاشته و مرتد شده بود همچنانکه ابن کثیر گوید:
    فمن تعاطاه بعد هذا فقد ارتد عن دینه فیقتل
    تفسیر ابن کثیر ج 1، ص 469
    شوکانی نیز گوید این دلیل بر این است که امام می تواند امر به کشتن کسی بدهد که یکی از ضروریات دین را مخالفت کند و آن را حلال بداند مثل همین شخص که ازدواج با زن پدر را حلال می دانست
    فیه دَلِیلٌ على أَنَّهُ یَجُوزُ لِلْإِمَامِ أَنْ یَأْمُرَ بِقَتْلِ من خَالَفَ قَطْعِیًّا من قَطْعِیَّاتِ الشَّرِیعَةِ کَهَذِهِ الْمَسْأَلَةِ فإن اللَّهَ تَعَالَى یقول ) وَلا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آبَاؤُکُمْ من ( النِّسَاءِ 52 وَلَکِنَّهُ لا بُدَّ من حَمْلِ الحدیث على أَنَّ ذلک الرَّجُلَ الذی أَمَرَ صلى الله علیه وسلم بِقَتْلِهِ عَالِمٌ بِالتَّحْرِیمِ وَفَعَلَهُ مُسْتَحِلًّا وَذَلِکَ من مُوجِبَاتِ الْکُفْرِ وَالْمُرْتَدُّ یُقْتَلُ لِلْأَدِلَّةِ الْآتِیَةِ
    نیل الأوطار ج 7 ص 286
    حال این روایت چه ربطی به کشتن افراد بی گناه مسلمان دارد و اگر از آنها کسی نیز مرتکب حرامی شود مگر داعش امام هستند که بخواهند در خصوص کسی حکمی بدهند
    بنابراین طبق مبنای خودشان مشخص شد که استناد آنها به یک سری از آیات برای توجیه کارهای خود و مشروعیت بخشیدن به جنایات خودشان است والا در روایات آمده است خون مسمان احترام دارد و در روز قیامت اولین چیزی است که در خصوص آن حکم میشود خون است
    حدثنا عُثْمَانُ بن أبی شَیْبَةَ وإسحاق بن إبراهیم وَمُحَمَّدُ بن عبد اللَّهِ بن نُمَیْرٍ جمیعا عن وَکِیعٍ عن الْأَعْمَشِ ح وحدثنا أبو بَکْرِ بن أبی شَیْبَةَ حدثنا عَبْدَةُ بن سُلَیْمَانَ وَوَکِیعٌ عن الْأَعْمَشِ عن أبی وَائِلٍ عن عبد اللَّهِ قال قال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم أَوَّلُ ما یُقْضَى بین الناس یوم الْقِیَامَةِ فی الدِّمَاءِ . صحیح مسلم ج 3 ص 1304
    همچنین اکثر مردمی را که داعش ذبح می کند ، اسیر هستند یعنی بعد از اینکه آنها را گرفتند انها را با بدترین وضع می کشند اگر واقعا آنها مقید به یک سری روایات هستند و طبق دین مثلا دارند عمل می کند مگر همین دین اسلام نگفته است باید با اسیر خوب برخورد شود
    هیثمی روایتی را در خصوص برخورد با اسیر چنین آورده است
    وعن أبی عزیز بن عمیر أخی مصعب بن عمیر قال کنت فی الأسرى یوم بدر فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم استوصوا بالأسارى خیرا وکنت فی نفر من الأنصار فکانوا إذا قدموا غداءهم وعشاءهم أکلوا التمر وأطعمونی البر لوصیة رسول الله صلى الله علیه وسلم رواه الطبرانی فی الصغیر والکبیر وإسناده حسن
    مجمع الزوائد ج 6 ص 86
    حال کسی قبول می کند که داعشی ها چیزی از دین ودیانت می دانند؟!!!!!

    سوال حقیر از سایت حضرن ولیعصر(عج)+پاسخ

    با سلام خدمت شما بزرگواران.
    لطفا در خصوص این روایت و سندش که دواعش پلید برای فریب جوانان اهل سنت از آن استفاده می کنند توضیح دهید.تشکر
    « لا تقوم الساعة حتى ینزل الروم بالأعماق أو بدابق فیخرج إلیهم جیش من المدینة، من خیار أهل الأرض یومئذٍ، فإذا تصافوا قالت الروم: خلو بیننا وبین الذین سبقوا منا نقاتلهم، فیقول المسلمون: لا والله لا نخلی بینکم وبین إخواننا فیقاتلونهم فینهزم ثلث لا یتوب الله علیهم أبداً، ویقتل ثلث أفضل الشهداء عند الله، ویفتح الثلث لا یفتنون أبداً، فیفتحون قسطنطینیة فبینما هم یقتسمون الغنائم قد علقوا سیوفهم بالزیتون إذ صاح فیهم الشیطان: إن المسیح قد خلفکم فی أهلیکم فیخرجون وذلک باطل، فإذا جاءوا الشام خرج، فینما هم یعدون للقتال یسوون الصفوف إذ أقیمت الصلاة، فیتنزل عیسى بن مریم صلى الله علیه وسلم، فأمهم، فإذا رآه عدو الله ذاب کما یذوب الملح فی الماء، فلو ترکه لذاب حتى یهلک، ولکنه یقتله الله بیده، فیریهم دمه فی حربته»

    پاسخ:

    باسلام
    دوست گرامی
    اولا: هر چند این روایت در صحیح مسلم آمده است، اما راوی این روایت ابوهریره است که با دقت در شخصیت او مشخص خواهد شد که روایت او اعتباری ندارد ؛  زیرا او فردی است کذاب، مدلس و دشمن خدا و از کعب الاحبار یهودی نقل روایت می کرده است
    توضیح بیشتر
    1- ابوهریره در نزد مردم و صحابه به دروغگویی مشهور بوده است
    ابن ماجه روایت معتبری را چنین نقل کرده است:
    حدثنا أبو بَکْرِ بن أبی شَیْبَةَ ثنا أبو مُعَاوِیَةَ عن الْأَعْمَشِ عن أبی رَزِینٍ قال رأیت أَبَا هُرَیْرَةَ یَضْرِبُ جَبْهَتَهُ بیده وَیَقُولُ یا أَهْلَ الْعِرَاقِ اَنْتُمْ تَزْعُمُونَ أَنِّی أَکْذِبُ على رسول اللَّهِ
    سنن ابن ماجه  ج 1   ص 130
    البانی روایت را نقل کرده و گوید:
    صحیح
    صحیح ابن ماجة 1/ 64
    در تحفة الأحوذی بشرح جامع الترمذی  نیز روایت آمده است 
      کما أَخْرَجَهُ التِّرْمِذِیُّ عنه وَحَسَّنَهُ
    تحفة الأحوذی  ج 1   ص 256
    ابن عمر نیز او را دروغگو می دانست
    فخذوا منه ودعوا فقال ابن عمر کذب أبو هریرة
    جامع بیان العلم وفضله  ج 2   ص 154
    ذهبی نیز از عثمان البری نقل می کند که او ابوهریره را دروغگو  می دانست:
     سمعت عثمان البرِّیّ یقول : کذب أبو هریرة
    اگر یکر نفر در بین مردم به دروغگویی شهرت داشته باشد، آیا کسی حرف او را قبول می کند؟!!
    2- عمر ابوهریره را دشمن خدا و کتاب می دانست
    ابن عبد ربه نقل می کند زمانی که عمر ابوهریره را از امارت بحرین عذل کرد به او گفت تو دشمن خدا دشمن کتاب خدا و دزد هستی:
     وفی حدیث أبی هریرة قال : لما عزلنی عمر عن البحرین قال لی : یا عدوّ الله وعدوّ کتابه ، سرقتّ مال الله
    العقد الفرید  ج 1   ص 55
    3-علمای اهل سنت اعتراف کرده اند ابوهریره اهل تدلیس بوده و روایاتی را از کعب الاحبار نقل می کرد و بین روایت پیامبر و او خلط می کرد و نمی دانست تشخیص بدهد که کدام روایت از آن پیامبر (ص) است وکدام از کعب
    شعبة یقول أبو هریرة کان یدلس أى یروى ما سمعه من کعب وما سمعه من رسول الله صلى الله علیه وسلم ولا یمیز هذا من هذا
    البدایة والنهایة  ج 8   ص 109
    از کجا معلوم که این روایت کعب الاحبار نباشد؟
    4-ابوهریره جاعل حدیث بوده است روایات زیادی را نقل کرده است و وقتی از او می پرسیدند که این روایت را کجا آوردی می گفت از کیسه خودم بوده است
    روایتی در صحیح بخاری چنین نقل شده است
    وَیَقُولُ الْعَبْدُ أَطْعِمْنِی وَاسْتَعْمِلْنِی وَیَقُولُ الِابْنُ أَطْعِمْنِی إلى من تَدَعُنِی فَقَالُوا یا أَبَا هُرَیْرَةَ سَمِعْتَ هذا من رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم قال لَا هذا من کِیسِ أبی هُرَیْرَةَ
    صحیح البخاری  ج 5   ص 2048
    با این وجود آیا جا دارد روایت چنین شخصی که حتی عمر که خلیفه اهل سنت است او را دشمن خدا و پسر این خلیفه او را دروغگو می داند، روایش را قبول کرد؟!!!
    ثانیا: نقل شده اس که ابوهریره ار نقل روایات فتن امتناع می کرده است:
    کان ابوهریرة یمتنع من التحدیث بأحادیث الفتن قبل وقوعها لأن ذلک مما لا یحتمله رؤس الناس وعوامهم
    مجموع الفتاوى  ج 2   ص 218
    حال روایت مورد نظر از احادیث فتن است پش چطور ابوهریره که از نقل این روایات امتناع می کرده است در اینجا نقل روایت کرده است؟!! 
    ثالثا: روایت روم را ذکر کرده است که وارد دابق می شود، در کجا آمده است که رومی ها الان وارد دابق شدند تا عده ای مثل داعش خود را مدافع بدانند و بیایند با اینها بجنگند؟!!!!
    رابعا: در روایت آمده است که لشگری از مدینه می آیند و با رومی ها جنگ می کنند حال سوال این است مگر داعش لشگری از مدینه هستند و از مدینه آمدند؟!!! در حالی که عده زیادی از داعشی ها به صورت پراکنده از نقاط مختلف جهان در سوریه جمع  شده اند
    خامسا: در روایت از آمدن عیسی علیه السلام و دجال سخن به میان آمده است پس چرا تا بحال از آنها خبری نیست؟!!!
    موفق باشید
    گروه پاسخ به شبهات