ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سؤال کننده: محسن نصر
با سلام ببخشید در مورد این روایت که حضرت علی علیه السلام در باره نامگذاری فرزندان خود میفرمایند:
هذا عثمان بن علی سمیته باسم عثمان بن عفان، و......
ممکن است توضیح فرمایید؟ با تشکر
روایت فوق ، از نظر سند ضعیف است؛ زیرا در سند آن افراد «متروک الحدیث و ضعیف الحدیث» وجود دارد، از این جهت نمیشود به آن استدلال و استناد کرد.
متن این روایت در کتاب «تاریخ مدینة دمشق» با این سند نقل شده است:
أَخْبَرَنَا أبو عَبْد اللَّه مُحَمَّد بْن إِبْرَاهِیم النشابی، أنا أبو الفضل أَحْمَد بْن عَبْد المنعم بْن أَحْمَد بْن بندار، أنا أبو الْحَسَن العتیقی، أنا أبو الْحَسَن الدَّارَقُطْنِیّ، نا أبو بَکْر الشافعی، نا عَبْد اللَّه بْن ناجیة، نا عباد بْن أَحْمَد العرزمی، نا عمی، عَنْ أبیه، عَنْ عَمْرو بْن قیس، عَنْ عطیة ، عَنْ أبی سعید، قَالَ: مررت بغلام له ذؤابة وجمة إِلَى جنب علی بْن أبی طالب، فقلت: مَا هَذَا الصبی إِلَى جانبک؟ قَالَ: هَذَا عُثْمَان بْن علی ، سمیته بعثمان بْن عفان، وقد سمیته بعُمَر بْن الخطاب، وسمیت بعباس عم النبی صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وسمیت بخیر البریة مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فأما حسن وحسین ومحسن، فإنما سماهم رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وعق عنهم، وحلق رءوسهم، وتصدق بوزنها، وأمر بهم فسروا وختنوا...
ابو سعید خدری میگوید: نزد علی بن ابیطالب کودکی را دیدم که موهایش پر پشت و بافته شده بر روی شانه هایش آویزان بود. عرضه داشتم : این کودک در نزد شما کیست؟ حضرت فرمودند: پسرم عثمان است که به خاطر عثمان بن عفان، این نام را بر او نهاده ام و به نام عمر بن خطاب و به نام عباس عموی پیامبر و به نام بهترین بندگان محمد (صلی الله علیه وآله) ، فرزندان دیگرام را نام گذاری کره ادم. اما حسن و حسین و محسن را رسول خدا صلی الله علیه وآله نامگذاری نموده و برایشان عقیقه کرده اند و موهایشان را تراشیده و به وزن آن صدقه داده اند ...
ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاى571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج45، ص304، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - 1995.
از نظر دلالت، ظاهر این روایت بیان میکند که امیر مؤمنان علیه السلام فرزندان خود را به «نام عثمان بن عفان و به نام عمر بن خطاب» نامگذاری کرده است ؛ اما صحت و سقم این مطلب را باید از راه بررسی سند روایت به دست آورد.
در تحقیق سند، روشن میشود که برخی راوایان آن از نظر علمای رجال اهل سنت تضعیف شده و یا مجهول هستند:
این شخص را هیچ یکی از علمای رجال توثیق و مدح نکرده اند.
این راوی از نظر علمای رجال اهل سنت متروک الحدیث است. ذهبی سخن دارقطنی را در باره وی آورده است:
عباد بن أحمد العرزمی ... قال الدار قطنی متروک.
عباد بن احمد عرزمی ... دار قطنی گفته: او متروک الحدیث است.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى748 هـ)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج4 ص25، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1995م.
در موسوعه اقوال دار قطنی، سخن وی را اینگونه نقل کرده اند.
1760 - عباد بن أحمد العرزمی. قال البَرْقانِیّ: سَمِعْتُ الدَّارَقُطْنِیّ یقول عباد بن أحمد العرزمی، یحدث عن المقانعی، متروک.
عباد بن احمد عرزمی، برقانی گفته: از دار قطنی شنیدم که میگفت: عباد بن احمد عرزمی از مقانعی روایت میکند، وی متروک است.
مجموعة من المؤلفین (الدکتور محمد مهدی المسلمی - أشرف منصور عبد الرحمن - عصام عبد الهادی محمود - أحمد عبد الرزاق عید - أیمن إبراهیم الزاملی - محمود محمد خلیل)، موسوعة أقوال أبی الحسن الدارقطنی فی رجال الحدیث وعلله، ج 2، ص 343، الناشر: عالم الکتب للنشر والتوزیع - بیروت، لبنان، الطبعة: الأولى، 2001 م
عم عباد بن احمد، «محمد بن عبد الرحمن بن محمد» است که دارقطنی او را اینگونه معرفی کرده است:
ومحمد بن عبد الرحمن بن محمد بن عبد الله بن أبی سلیمان العرزمی هو عم عباد بن أحمد العرزمی وأبو سلیمان میسرة هو الفزاری .
محمد بن عبد الرحمن بن محمد بن عبد الله بن ابو سلیمان عرزمی، همان عموی عباد بن احمد عرزمی است و ابو سلیمان میسره همان فزاری است.
الدارقطنی البغدادی، ابوالحسن علی بن عمر (متوفاى 385هـ)، سؤالات البرقانی، ج 1، ص 60 ، تحقیق: د. عبدالرحیم محمد أحمد القشقری، ناشر: کتب خانه جمیلی - باکستان، الطبعة: الأولى، 1404هـ.
همانگونه که از عبارت فوق به دست می آید، پدر محمد بن عبد الرحمن، «عبد الرحمن بن محمد» و جدش «محمد بن عبد الله بن ابی سلیمان» است.
دار قطنی در یک عبارت کوتاه در شماره 443 هر سه نفر را «متروک الحدیث» اعلام کرده و روایاتش را از اعتبار ساقط کرده است:
ومحمد بن عبد الرحمن متروک وأبوه وجده.
سؤالات البرقانی ج 1، ص 60
ابن رجب حنبلی همانند دار قطنی پدر، جد و خود این شخص را تضعیف کرده و از ابو نعیم نقل کرده که این خانواده ضعف در روایت را به ارث برده اند:
ومنهم محمد بن عبید الله العرزمی . ضعیف الحدیث . ...
وابنه ، عبد الرحمن بن محمد بن عبید الله ، وابنه محمد بن عبد الرحمن بن محمد کلهم ضعفاء.
از جمله آنها، محمد بن عبید الله عرزمی است که روایتش ضعیف است. ... و پسر او، عبد الرحمن بن محمد بن عبید الله است و پسر وی، محمد بن عبد الرحمن بن محمد است که همه آنها ضعیف هستند.
آنگاه سخن دارقطنی را نقل کرده و پس از آن میگوید:
وروى ابن شاهین من طریق محمد بن عثمان بن أبی شیبة : قال : سمعت أبی یقول : ذکرت لأبی نعیم : عبد الرحمن بن محمد بن عبید الله العرزمی ، فقال : کان هؤلاء أهل بیت یتوارثون الضعف قرناً بعد قرن .
ابن شاهین از طریق محمد بن عثمان بن ابی شیبه نقل کرده که وی میگوید: از پدرم شنیدم که میگفت: در نزد ابو نعیم از عبد الرحمن بن محمد ... عرزمی سخن گفتم. وی گفت: این خانواده ضعف را از یکدیگر در همه قرنها به ارث برده اند.
الحنبلی، الإمام الحافظ ابن رجب (متوفای795هـ) ، شرح علل الترمذی، ج 2، ص 887، تحقیق : الدکتور همام عبد الرحیم سعید، دار النشر : مکتبة المنار - الزرقاء – الأردن، الطبعة : الأولى ، 1407هـ - 1987م
بنابر آنچه بیان شد، مراد از «ابیه» «عبد الرحمن بن محمد بن عبید الله الفزاری العرزمی» است. تضعیف او در عبارات قبل روشن است و ابو حاتم رازی نیز در کتاب «الجرح والتعدیل»، تصریح میکند که او قوی نیست:
1343 عبد الرحمن بن محمد بن عبید الله الفزاری العرزمی روى عن ... وأبیه وجویبر روى عنه ابنه محمد بن عبد الرحمن العرزمی ... نا عبد الرحمن قال سألت أبى عنه فقال لیس بقوی.
ابن أبی حاتم الرازی التمیمی، عبد الرحمن بن أبی حاتم محمد بن إدریس (متوفاى 327هـ)، الجرح والتعدیل، ج 5 ، ص 282، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، الطبعة: الأولى، 1271هـ ـ 1952م.
در موسوعه اقوال دار قطنی نیز ایشان در جایی که برادر عبد الرحمن را معرفی کرده، تصریح نموده که «عبد الرحمان بن محمد» متروک است:
وقال الدَّارَقُطْنِیّ : إسحاق بن عبید الله العرزمی ، أخو عبد الرحمان ، وأخوه متروک أیضًا. ((الضعفاء والمتروکون)) (100).
دار قطنی گفته: اسحاق بن عبید الله عرزمی، برادر عبد الرحمان است و برادر او نیز متروک است.
[موسوعة أقوال أبی الحسن الدارقطنی فی رجال الحدیث 2/ 35]
نتیجه:
این روایت هرچند در ظاهر دلالت دارد که امیر مؤمنان به خاطر عثمان بن عفان اسم پسرش را «عثمان» گذاشته اند، اما روایت از نظر دلالت با این راویان مجهول و ضعیف به شدت اعتبارش زیر سؤال رفته است. در نهایت اگر کسی به آن احتجاج کند، در نهایت جهل و نادانی به سر میبرد.
حال که ضعف سند روایت مورد سؤال روشن شد، دیگر هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد امیر مؤمنان علیه السلام فرزند خود را به نام «عثمان بن عفان» نامگذاری کرده باشد. به نقل برخی علمای اهل سنت، امیر مؤمنان علیه السلام تصریح نمود که نام گذاری فرزندش به نام «عثمان بن مظعون» یکی از صحابه رسول خدا صلی الله علیه وآله بوده است نه «عثمان بن عفان». ابو الفرج اصفهانی مینویسد:
وعثمان بن علی الذی روى عن علی أنه قال: إنما سمیته باسم أخی عثمان بن مظعون.
عثمان بن علی همان فردی است که علی در باره اش فرموده اند: من او را به اسم برادرم عثمان بن مظعون نامگذاری کرده ام.
الاصفهانی، أبو الفرج علی بن الحسین (متوفاى356هـ)، مقاتل الطالبیین، ج1، ص23، طبق برنامه الجامع الکبیر
در این روایت بحث نامگذای به نام «عمر بن خطاب» نیز مطرح شده است که ضعف سند روشن شد.
برای اطلاع بیشتر از موضوع نام گذاری فرزند امیر مؤمنان علیه السلام به اسم «عمر بن خطاب» به آدرس زیر مراجعه فرمایید:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)