ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کتاب مشکات دل/ شرح مطلب اول / حضرت آیت الله کمیلی خراسانی
مطلب یکم: راههای شرعی در امور عرفانی
تسلط بر نفس اماره جز با تلاشها و سختیهای مشروع و صحیح حاصل نمیشود، این برای آن است که سالک در صحنه عمل به آسانی بتواند آنچه مورد رضای محبوب نیست کنار بگذارد و این حالت به جایی برسد که نگذارد واردات قبلی ناپسند بر صفحه قلب سالک نقش بندد، بلکه جز خیر و اندیشههای خوب نیز بر قلبش خطور نکند.
در حدیث آمده؛ «خداوند غیور است. دوست ندارد که در قلب بنده غیر از خودش چیزی باشد.»(۱) اما با این وجود، تضعیف نفس و غلبه بر آن به وسیله ریاضتهای باطل، مکروه و نامشروع کاری حرام است و نتیجه عکس دارد.
شرح مطلب؛
طریقت صحیح منوط به شریعت است
امور عرفانی وابسته به راههای شرعی است، موضوع بحث ما این است که در طریقهی عرفان حتماً باید دستورات شرعی رعایت بشود.
شریعت، طریقت، حقیقت، از غیر از راه شرع به دست نخواهد آمد و اگر کسانی یا
مجموعههایی، فرقههایی، اینها برای خود دم از خدا میزنند، دم از
اهلبیت میزنند و خود را مقیّد به دستورات شریعت نمیکنند، بدانید که این
یک راه کج است و هیچگاه به مقصد نخواهد رسید.
هرچند که خودشان آگاه نیستند، ولی بعدها پیشمان خواهند شد و چه بسا آن وقت دیگر دیر شده باشد.
لذا باید حواسمان را جمع کنیم که در این راهی که هستیم به اندازه نملهای از جادهی شرع کم نگذاریم. نمله یک مورچه است، حالا بعضیها از این کمتر هم گفتند، گفتند؛ کسی که وارد در این سیر إلیالله میشود، به اندازهی یک مو نباید در شریعت تقصیر کند و کم بگذارد.
مخصوصاً مکتب ما، مکتبی که ما در سلسلهی آن هستیم، مکتب مرحوم میرزا علی آقا قاضی رحمةالله که ایشان مجتهد اعلم و صاحبنظر در مسائل فقهی بود، هم یک عارفِ مرجع بود و هم یک فقیه مرجع، یعنی هر دو جهت دست ایشان بود.
اثر استاد مجتهد در طریقت
چه خوب است که استاد طریقت به مرحله اجتهاد حوزوی رسیده باشد و بتواند مسائل را حل و فصل کند.
این است که در این مطلب گفتیم که سالک در راه سیر الیالله باید به
مرحلهای برسد که از دست نفس و خواستههای او، خود را خلاص کند، اما حالا
چگونه خلاص کند؟
آیا میشود با کارهایی که مرتاضان هندی میکنند یا ریاضاتی که اهل تصوف غیراهلبیتی میکنند، از این راه انسان بتواند بر نفس خودش مسلط بشود؟
ریاضت غیرشرعی موجب تقویت نفس است
من عرض میکنم آنها که بدون استاد و بدون برنامهی صحیح در این راه، قدم
میگذارند و فکر میکنند که در مجاهده نفس هستند و میتوانند این نفس را
مهار کنند، باید گفت که شما نفس را بیشتر قدرتمند کردی.
الآن میبینیم که مرتاضان هندی بر اثر این همه ریاضاتی که دارند به جایی خودشان را میرسانند که میتوانند با همین نفس قدرتمند خود، یک قطار را که در حرکت است متوقف کنند، بله! کار نفس اینگونه است.
ارتباط و نفوذ شیطان در ریاضات غیرشرعی
نفس شیطانی که در ارتباط و تماس تنگاتنگ با شیاطین جن باشد آنها هم که
میدانید قدرتشان در این دنیا خیلی زیاد است، وقتی این شخص خود را به
وسیلهی ریاضات باطله هواخواهی شیطان کند و شیطان را کمکم به خودش جذب
کند، شیطان میآید نفوذ میکند در این نفس و این نفس را قدرتمند میکند،
مثل قدرتی که خود شیطان دارد که شما میبینید قدرت شیطانی کم نیست، قدرت
شیطان در فرزند بنیآدم تا آنجاست که با اذنی که از خدا گرفته توانسته در
افکار انسان نفوذ کند.
در حدیث آمده که:« اِنَّ الشّیطان یَجْری مِنْ ابْن آدم مجری الدم؛ (۲) شیطان وسوسهاش و خواستههایش و نفوذ او در انسان مثل مجرای خون در رگهای بدن است.» یعنی این قدر میتواند روی انسانی که غافل از ذکر خداست، تسلّط پیدا کند.
شیطان از عبادات و ریاضت شرعی گریزان است
پس باید مجاهدات سالک، ریاضتی باشد که شیطان از او گریزان باشد و این
نمیشود مگر این که این ریاضت طبق شریعت باشد. مثلاً میخواهد ریاضت بکشد،
بیاید روزه بگیرد، اگر واقعاً توان جسمیاش خوب است. پدر مرحوم ما روزه می
گرفتند با این که به سن شیوخیت و پیری رسیده بودند و بارها می گفتند که این
روزه برای من سلامتی و تندرستی است، عجیب است که در کلام رسول خدا هم این
مطلب آمده است:
رسول خدا صلیالله علیهوآله میفرمایند:« صوموا تصحّوا» (۳) روزه بگیرید تا صحت و سلامتی جسم خود را پیدا کنید.
منظور آن که یک وسیله مشروع برای ریاضت، همین روزه گرفتن است، یک مشروع کم خوردن است، کمگفتن است، کم خوابیدن است، کنترلکردن اعضا و جوارح است. خوب این که ریاضت میخواهد، آدم چشمش را کنترل کند، گوشش را کنترل کند.
همه اینها، مطلوب است ولی تا آن جا که مبتلا به افراط و تفریط نشویم.
با ریاضت باید به رضای محبوب رسید
سالک در میدان عمل باید بر اثر ریاضتهای مطلوب و مشروع به آنجا برسد که
بتواند به سهولت و آسانی از آن چه محبوب خود به آن راضی نیست، دست بکشد و
از معصیّت و غفلت و خطا و آن چه از رذائل اخلاقی و رذائل عرفانی ناپسند است
خود را کنار بکشد.
نه تنها این سالک معصیت را کنار می گذارد، اگر دست به ریاضتهای مشروع زد، تا آن جا پیش میرود که میتواند حتی قلب خود را از خواطر مکروه و ناپسند الهی حفظ کند.
میتواند این نقشه دل را به کلی از خواطر ذهنی غیرمطلوب حفظ کند و نگه بدارد، تسلط بر قلبش داشته باشد. نه تنها میتواند نفی خواطر کند بلکه میتواند به جای خواطر سوء که از خود دفع کرده، خواطر خیر را جایگزین کند.
یعنی دل او وقتی پاک شد مثل یک آینه، این دل دیگر اقبال میکند به خدا، وقتی اقبال کرد به خدا، خدا هم که خدای نیکی قرار گرفت، دیگر جز خیر و خواطر محمود در فکر و ذهن او نخواهد آمد.
غیرت الهی نسبت به سالک
در حدیث از معصومین علیهمالسلام آمده است که فرمودند؛ «انالله غیور لا
یحب ان یکون فی قلب العبد الّا الله» (۴).خدا صفت غیرت دارد، خدا غیور است.
حالا مثال هم بزنیم بد نیست. شما تا زن نگرفتهاید کار به کسی ندارید، ولی وقتی عقد دختر مردم را خواندید و آمد توی خانه، زن شما شد، میبینی که یک غیرتی در وجود شما پیدا شد که قبلاً این غیرت را نسبت به این زن نداشتی؛ حالا این سرّش چیست؟
سرّش این است که این خانم وصلت کرد با شما یک زندگی مزدوج شد و وصلهای از تن شما شد، آمد پیش شما، اینجا همانطور که راضی نمیشوی که چیز مکروهی برای خودت پیش بیاید، برای خانمت هم همینطور است. غیور هستی نمیخواهی که چیز ناپسندی پیش بیاید، کسی چشم چپی به خانمت نگاه کند، غیرت داری.
همینطور هم خداوند تبارک و تعالی نسبت به بندگان عاشق و محب خودش غیور است.
اگر کسی راه محبت و عشق با خدا پیدا کرد، دیگر این معشوق و محبوب نسبت به محب خود غیور میشود.
همانطور که در زناشویی محبت ایجاد میشود، بین خدا و عبد هم این محبت برقرار میشود و چون خدا غیور است؛ لذا دوست ندارد در قلب بندهی عاشقش چیزی غیرخودش ببیند، میخواهد همهاش خودش باشد.
توی خانه دل سالک فقط او باشد لذا گاهی اوقات که یک کدورتی، یک غفلتی در دل پیش میآید، اگر واقعاً کسی سالک الیالله باشد زود ناراحت میشود که چرا این جور شد، بر میگردد دوباره این قدر با خودش کار میکند تا دل را برگرداند به حالت اول، یعنی در آن ارتباط عشقی که با خدا داشته، اغیار را از دل بیرون میکند.
نکتهای از مرحوم حداد رضواناللهتعالیعلیه
مرحوم استاد یک شعری را با خودشان میخواندند:
زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش زفولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
مضمونش آن است که من خنجری را برّان میکنم و این خنجر برّان را بر نفس و دل میزنم که وقتی چشم ببیند دیگر این نفس خواهش نکند.
شما باید نفس را بکشی. تا نفس کشته نشود چشم وقتی ببیند، میخواهد حالا ما میخواهیم نفس را از راه غیرمشروع بکشیم.
بدون راه شرع نفس کشته نمیشود
مثلاً بعضی از جوانها هستند که اینها غریزهی جنسی اذیتشان میکند؛ به
جای این که بیاید این غریزه را مهار کند آن هم از راههای صحیح، میآید دست
به اعمال خلاف شرع میزند یا دست به خوردن کافور میزند.
فکر میکند که اگر این کافور را خورد، شهوتش کم میشود. بله کم میشود، ولی آیا مشروعیت دارد؟ اصلاً خوردن کافور حرام است، حرمت شرعی دارد، مثل خوردن خاک، مثل خوردن خیلی چیزهایی که خوردنش جایز نیست.
حالا چرا ما از راههای حرام استفاده بکنیم؟ وقتی راه حلال هست برای مهارکردن نفس، از همین راههای مشروع نفس را ریاضت دهیم.
ریاضت غیر شرعی اثر معکوس دارد
گفتیم که اگر کسی وارد وادی ریاضت غیرمشروع بشود، باید بداند که اثر
مثبتی نخواهد گرفت بلکه نتیجهی عکس خواهد داد (لا یعطی الا اثراً
معکوساً).
آنهایی که خیال میکنند با این کارهای غیرمطبوع و غیرمشروع میتوانند نفسشان را مهار کنند، بدانند که عاقبت اینجور کارها این است که انسان در دام شیطان بیفتد.
لذا سالک خیلی باید حواسش را جمع کند که خدای نکرده منحرف نشود.
پینوشت:
۱. نقایس الغنون فی عرایس العیون. اشاره به این روایت؛ حدیث دیگری از
امام صادق(ع) که میفرماید: « القلب حرمالله فلاتسکن حرمالله غیرالله؛
دل حرم خداست پس جز خدا را در رحم خدامنشان» ( بحارالانوار، ج۶۷، ص ۲۵).
۲. نهجالفصاحه، ص ۲۸۲ و ص ۴۶۰.
۳. بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۲۷۶.
۴. الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج ۱، ص ۲۲۳؛ قال رسولالله صلّی الله
علیه و آله و سلّم:«… سَیّدکم ( سعد بن عبادة) الغیورُ و أنا أغیر منه و
الله أغیر منّی؛ پیامبر اکرم(ص) فرمودند:« … سرور شما سعدبن عبادة بسیار
غیرت دارد و من از او باغیرت خدا از من افزونتر است.»
کتاب مشکات دل/ شرح مطلب اول / حضرت آیت الله کمیلی خراسانی