ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بسم الله الرحمن الرحیم
منبع:کتاب فریاد جرس ص 172 تا 177
«إقْتَرِبْ لِلنّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فى غَفْلَةٍ مُعْرِضونَ.»(1)
«حساب مردم نزدیک شد و ایشان در غفلت و اعراضند.»عجب است از آدمى که احتمال حیات فردا را ندهد و از ساعت اجل خویشتن خبر ندارد معذالک براى تا ده سال دیگر نقشه کشیده.
«لَوْ ظَهَرَتِ الآجالُ إفْتَضَحَتِ الآمالُ.»(2)
«اگر مرگها چهره نمایند آرزوها به ر سوایى کشند.»«ذَرْهُمْ یَأْکُلوا وَ یَتَمَتَّعوا وَ یُلْهِهِمُ الأمَلُ.»(3)
«رها کن ایشان را که بخورند و بهره برند، آرزوها ایشان را به هلاکت کشد.»در گورستان کمى تأمل کن، از خفتگان در گور بپرس که چه آرزوها را در کنار خود دفن کردید؟ چه نقشهها را پیاده نکرده به باد دادید؟ چه معامله و تجارتها را انجام نداده واگذاشتید، چه ساختمانها را تمام نکرده رها کردید، چه دختران را شوهر نداده ترک نمودید تو را گویند: چون اجل آمد، ما را فرصت کلامى و سلامى هم نبود.
1 . سوره انبیاء، آیه 1.
2 . حضرت موسى بن جعفر علیهالسلام .
3 . سوره حجر، آیه 3.
جهان همیشه به پیر و جوان نخواهد ماند | به جز خداى جهان در جهان نخواهد ماند |
اگر چه مرگ جوان داغ مىکند دل پیر | مدار غصّه که پیر و جوان نخواهد ماند |
اجل چو در رسد، از هیچ در امان مطلب | که هیچ کس زاجل درامان نخواهد ماند |
مکوش در طلب عمر و عیش جاویدان | که هیچ کس به جهان جاودان نخواهد ماند |
مچین بساط تنعم که در بسیط زمین | نشاط عیش بر اهل زمان نخواهد ماند |
برآستان رضا سربنه به حکم قضا | که هیچ سر، بر این آستان نخواهد ماند |
(صادق سرمد)
غایات اگر چه در وجود خارج واپسیناند، اما در وجود ذهنى آغازین مىباشند و همواره مشوّق و محرک انسانند، براى یک دانشجوى پزشکى باز کردن مطب و بر کرسى طبابت نشستن اگرچه بعد از سالها به چنگ آید، لیکن از آن ساعت که خود را براى کنکور آماده مىسازد در ذهن است و این آرزوست که او را به مطالعه و شب نشینى و مجاهدت وا مىدارد و این آرزو یا به دست آید و یا به دست نیاید، و اگر هم به دست آید در روز مرگ باید آن را واگذاشت و این است سرنوشت تمام آرزوها.
اما آن را که آرزو لقاى پروردگار و وصال اوست، نه تنها در طول سلوک
«مَنْ کانَ یَرْجوا لِقاءَ اللّهِ فَإنَّ أجَلَ اللّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ.»(1)
«آن کس که امید دارد ملاقات پروردگار را به راستى که آن وعده آمدنى است و هم او شنوا و دانا است.»در راز و نیاز سالکى که بر این رهگذار امید بسته او شنوا است و راز دار هم اوست و بر حال او به آرزویش هم او دانا است.
و نیست ایده و آرزویى چنین براى هیچ امیدوارى جز آنکه دل با خداى خویش بسته و امید و آرزوهاى دیگر پایبند این راهاند.
«ذَرْهُمْ یَأْکُلوا وَ یَتَمَتَّعوا وَ یُلْهِهِمُ الأمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمونَ.»(2)
«واگذار اینان را تا بخورند و بهره جویند از آرزوهاى خویش، همین آرزوها ایشان را مشغول کند و به غفلت اندازد و نتیجه این پندارها را به زودى بدانند.»اى عزیز ! دل در جاودانگىها بند تا روزى به هجر دلبند ننشینى.
«ألْمالُ وَ الْبَنونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقیاتُ الصالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوابا وَ خَیْرٌ أمَلاً.»(3)
«مال و فرزند، زیب و زینت حیات دنیاست؛ اعمال نیک که جاودانگى است در نزد پروردگارت از راه پاداش و دلبستن1 . سوره عنکوبت، آیه 5.
2 . سوره حجر، آیه 3.
3 . سوره کهف، آیه 46.
«وَ اعْلَموا عِبادَ اللّهِ إنَّ الأمَلَ یُذْهِبُ الْعَقْلَ وَ یُکَذِّبُ الْوَعْدَ وَ یَحُثُّ عَلَى الْغَفْلَةِ وَ یُورِثُ الْحَسْرَةَ فَاکذِبوا الأمَلَ فَإنَّهُ غُرورٌ وَ اَنَّ صاحِبَهُ مازُوِر.»(1)
«بندگان خدا! بدانید که آرزو عقل را بر باد دهد، وعدهاش دروغ است غفلت آورد، و سرانجام باعث حسرت گردد؛ پایبند آرزو نشوید که آرزو فریب و آرزومند بندهاى گنهکار است.زندگى فرزانگان هدفمند است. و هدف آدمى را آرزومند کند، اما باید دید که آرزو چیست؟ مسلّم اگر امرى نیک باشد تو را براى وصول به نیکى بسیج کند ولو به آرزو نرسى در راه خدا گام برداشتهاى.
«مَنْ یَخْرُجَ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرا إلى اللّهِ وَ رَسولِه ثُمَّ یُدْرِکُهُ الْمَوتُ فَقَدْ وَقَعَ أجْرَهُ عَلَى اللّهِ.»(2)
«هر کس از خانهاش بیرون آید به قصد مهاجرت به سوى خدا و رسولش، سپس مرگ او را دریابد، مسلّم اجر او با خداست.»و اگر خداى نکرده هدف، امرى دنیایى و ناصواب است، ولو آن را در نیابى در راه ناصواب عمر باختهاى.
1 . نهج البلاغه، خطبه دیبا ج.
2 . سوره نساء، آیه 100.
«لِلَّذینَ لا یُریدونَ عُلُوّا فِى الأرْضِ وَ لا فَسادا.»(1)
«براى آنان که در زمین اراده برترىطلبى و فساد نمىنمایند.»اى عزیزان!
«إنَّ الدّارَ الآخِرَةِ لَهىَ الْحَیَوانُ لَوْ کانوا یَعْلَمونَ.»(2)
«به راستى که سراى آخرت سراى زندگى است، اگر بدانید.»دنیا که آن را سراى کون و فساد گفتهاند، شادیش با غم و سلامتیش با درد و غنایش با فقر و خندهاش با گریه و عملش با جهل آمیخته است، اما سراى آخرت یکسره سراى حیات ناب است، آنجا سراى علم محض است که واقعیتها با حقیقت یکى است، طبعا اولیاى خداوند که آرزوى لقاى حق دارند، دیدگاه آنها در زندگى جز آن خانه نیست و زین رو حیات آنها حیاتى سود آور است.
«إنّا أخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکْرَى الدّارِ.»(3)
«به راستى که ما آنها را خالص نمودیم با ذکر آن سراى.»اگر با چشمى به دنیا مىنگریستند با دیگر چشم نظر به آن سراى داشتند و اگر با دستى توشه این دار کسب مىکردند با دست دیگرشان اکتساب زینت آن خانه بود؛ در گوشى اصوات مردمان دنیا داشتند، اما گوش دیگرشان در استماع حقایق آن جهانى بود.
یکى با ابوذر گفت: چگونه است که تو را از مرگ هراسى نیست و حتى
1 . سوره قصص، آیه 83.
2 . سوره عنکبوت، آیه 64.
3 . سوره ص، آیه 46.
از این رو بود که حضرت سید الموحدین مىفرماید:
«وَ اللّهِ لإبْنِ أبى طالِبِ آنَسَ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ اُمِّهِ.
«به خدا سوگند که پسر ابى طالب انسش با مرگ بیش از انس کودک با پستان مادر است.»
و چون چشمانش به طلیعه گذرگاه لقا افتاد، فرمود:
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ.»
وصول به این دیدگاه میسر نیست جز براى آن کسان که خداوند در همین جهان پرده از جمال دلربایش براى آنها برداشته، و در برابر جلالش همه دم خاشعند و وعده وصالش را نصب العین دارند، و عطشزدگان و چشم دوخته به باران رحمتش هستند. بارى تا وعده به سر نیامده قلبت را در مسیر باران رحمتش قرار ده تا باشد که ابرى از آن دریاى رحمت برخیزد و بر تو ببارد، بسا آلودگىها را بشوید. و با پروردگارت این زمزمه را سرده:
یا رب از ابر هدایت برسان بارانى | پیشترزانکه چو گردى زمیانبرخیزم |
(حافظ)