گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

آنچه امروز در خاورمیانه می گذرد به دلیل خواب عقلانی و روحانی جامعه بشری است

آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی به کنفرانس سالانه مسلمانان آمریکای شمالی؛
آنچه امروز در خاورمیانه می گذرد به دلیل خواب عقلانی و روحانی جامعه بشری است
 
 
به گزارش خبرنگار اسراء نیوز: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی به کنفرانس سالیانه مسلمانان آمریکای شمالی به تبیین و تشریح مقوله بیداری معنوی و لزوم اهتمام به آن پرداختند.
ایشان در فرازی از پیام خود با بیان این مطلب که "جریان بیداری, مربوط به معرفت روح و آشنایی با اوصاف و اسمای حُسنای روح است" مرقوم فرمودند: قرآن کریم افراد غیر موحّد را مُرده می‌داند، کسانی را که مُلحدانه می‌اندیشند، آنها را زنده نمی‌داند؛ کسانی که از وحی و نبوّت طرْفی نبسته‌اند، آنها را زنده نمی‌دانند؛ [بلکه] موحّدانی که از وحی و نبوّت طرْفی بسته‌اند، آنها را زنده می‌داند و انسان موحّدی که عقل‌مدار و عدل‌محور باشد، را سالم می‌داند...

متن کامل پیام معظم له به شرح زیر است:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین و الأئمة الهداة المهدیین سیّما خاتم الأنبیاء و خاتم الأوصیاء(علیهما آلاف التحیّة و الثناء) بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّیء الی الله».

مقدم فرهیختگان, بزرگواران علمی و عملی را گرامی می‌داریم، از حضور شما حق‌شناسی می‌کنیم و از برگزارکنندگان این همایش وزین سپاسگزاریم و از ذات اقدس الهی مسئلت می‌کنیم که توفیق بیداری را به همه ما مرحمت کند!

جریان بیداری, مربوط به معرفت روح و آشنایی با اوصاف و اسمای حُسنای روح است، آن‌که انسان را در بدن خاص و مادّی می‌پندارد، خواب و بیداری را هم این‌چنین تفسیر می‌کند; ولی قرآن کریم که کلام انسان‌آفرین است، چون انسان را مرکّب از روح و بدن می‌داند و اصالت را از آنِ روح می‌شمرد، آنچه اوصاف روح است؛ گاهی با تحلیل عقلی, گاهی با تمثیل عادی و مادی تبیین می‌کند، می‌فرماید: همان‌طوری که بدن، یا زنده است یا مُرده: بر فرض که زنده باشد: یا سالم است یا مریض, یا خواب است یا بیدار, یا بیناست یا نابینا یا شنواست یا ناشنوا و مانند آن، همه این اوصاف را درباره روح بیان می‌کند که روح؛ گاهی زنده است و گاهی مُرده؛ گاهی سالم است و گاهی بیمار؛ گاهی خواب است و گاهی بیدار؛ گاهی کور است و گاهی بینا؛ گاهی شنواست و گاهی ناشنوا. قرآن کریم افراد غیر موحّد را مُرده می‌داند، کسانی را که مُلحدانه می‌اندیشند، آنها را زنده نمی‌داند؛ کسانی که از وحی و نبوّت طرْفی نبسته‌اند، آنها را زنده نمی‌دانند؛ موحّدانی که از وحی و نبوّت طرْفی بسته‌اند، آنها را زنده می‌داند و انسان موحّدی که عقل‌مدار و عدل‌محور باشد، او را سالم می‌داند که ﴿إِلاَّ مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ﴾؛[1] چه اینکه ابراهیم خلیل(سلام الله علیه) را هم به عنوان ﴿إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلیمٍ﴾[2] معرفی می‌کند و کسانی که گرفتار مشکلات علمی و عملی‌ هستند، یا بیراهه می‌روند و یا راه دیگران را می‌بندند، از آنها به عنوان بیمار یاد می‌کنند که ﴿فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً﴾،[3] یا ﴿فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ﴾،[4] یا ﴿فَتَرَی الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِمْ﴾[5] این‌گونه از آیات نشان می‌دهد انسانی که عقل‌مدار و عدل‌محور نیست مریض است. همچنین تعبیر بینا و نابینا دارند که در سوره «حج» فرمود برخی از افراد چشم باطنشان کور است: ﴿لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتی‏ فِی الصُّدُورِ﴾.[6] امّا بیداری و «یقظان» بودن عبارت از آن است اگر انسان چیزی تهیه کرد، یا در صَدد تهیه چیزی است که ماندنی است به همراه خود می‌‌برد و آثار خوب او می‌ماند؛ معلوم می‌شود چنین انسانی بیدار است، یک؛ و کارهای او کارهای انسان بیدار است، دو؛ و اگر کسی تلاش و کوشش او برای چیزی است که ماندنی نیست, به همراه نمی‌برد و آثار سویی برای دیگران باقی می‌گذارد، معلوم می‌شود او خواب است و بیدار نیست.

انسانِ خواب چیزهایی را می‌بیند، وقتی که بیدار شد دستش تهی است و چیزی از آنها حاصل نیست. این «النّاسُ نِیامُ إذا مَاتُوا اِنْتَبَهُوا»[7] که از غُرَر روایات اخلاقی ماست، معارف فراوانی را در بردارد؛ یکی از آنها این است اگر کسی خواست ببیند بیدار است یا خواب, اگر آنچه تهیه کرده است ماندنی است و به همراه آن هجرت می‌کند، معلوم می‌شود او داراست و بیدار و اگر آنچه تهیه کرده است باید بگذارد و تنها با دست تهی و با مسئولیت آن برود، معلوم می‌شود که خواب است. انسانِ خوابیده، در رؤیا چیزهایی می‌بیند، وقتی بیدار شد هیچ سهمی از آنها ندارد: «النّاسُ نِیامُ إذا مَاتُوا اِنْتَبَهُوا». بسیاری از افراد خیال می‌کنند دارند و دارایند؛ ولی هنگام مرگ می‌بینند با تهیدستی باید هجرت کنند که ﴿یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ﴾؛[8] معلوم می‌شود چیزی فراهم نکردند, معلوم می‌شود در این مدت خواب می‌دیدند که فلان چیز برای من است, فلان کار برای من است, این سِمت از آن من است. پس بیداری و یقظه را از این راه باید تشخیص داد که چه چیز بیداری است, چه چیزی خواب و چه کسی بیدار است و چه کسی خواب, این طلیعه بحث بود.

خدای سبحان خود را به عنوان بیدارِ محض معرفی کرد که ﴿لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ﴾.[9] علی‌بن‌ابی‌طالب(سلام الله علیه) فرشتگان را به عنوان موجودات منزّه از خواب معرفی کرد که «لا یَغشَاهُم نَومُ»،[10] این‌گونه از تعریف‌ها و بحث‌ها برای آن است که هم متخلّق به اخلاق الهی بشویم، از گزند خواب بپرهیزیم و هم فرشتهمنش باشیم و نخوابیم؛ یعنی نه بخوابیم و نه کسی را بخوابانیم؛ نه غافل باشیم و نه مردم را به غفلت دعوت کنیم.

مطلب سوم آن است که بیداری؛ گاهی مربوط به مسائل شخصی است که انسان در مسائل عادی و شخصی خود منزّه از عصیان و امثال اینها باشد, گاهی بیداری اجتماعی است که در شهر خود, در کشور خود, در قارّه خود, در روی کُره زمین، نه بخوابد و نه اجازه بدهد کسی بخوابد و نه اجازه بدهد که کسی به خوابیده‌ها حمله کند. این بیداری الآن برای جهان بشریّت ضروری و برای مسلمین ضروری‌تر است. در این بیداری‌ها انسان باید بداند که از کجا آمد و به کجا می‌رود، ره‌توشهٴ ماندنیِ او چیست و مانند آن. وجود مبارک علی‌بن‌ابی‌طالب(صلوات الله و سلامه علیه) به ما فرمود: کاری کنید که نخوابید. آن کاری که مانع خوابیدن است، یک؛ یا خوابیده‌ها را بیدار می‌کند، دو؛ آن نسیم تقواست، فرمود: «وَ أیقَظُوا بِها نَومَکُمْ»؛[11] با پرهیزکاری جلوی خواب خود را بگیرید «دفعاً و رفعاً». اگر کسی تاکنون نخوابید خدا را شکر کند و با تقوا جلوی خواب را بگیرد و اگر خدای ناکرده غفلتی داشت آسیب خواب او را فراگرفت، باید با نسیم تقوا او را بیدار کرد، فرمود: با تقوا بیدار می‌شوید. آنچه الآن شما می‌بینید که در خاورمیانه به صورت جنگ‌های نیابتی و مانند آن می‌گذرد، انسان خیال می‌کند با ظلم, با تجاوز, با غارتگری و مانند آن طَرْفی می‌بندد، وقتی بیدار شد می‌بیند که همه اینها سمّ است و در برابر اینها باید پاسخگو باشد که مقدورش نیست.

بنابراین اگر کسی خواست بیدار باشد، باید که بیداری جهانی را هدف نهایی بداند, بیداری اسلامی را هدف میانی بداند, بیداری‌های مکتبی و مذهبی و خاصّ خود را در محدوده‌های جزیی اجرا کند. سخنان نورانی امیر بیان(سلام الله علیه) وقتی به حکومت رسید، جامعه را به بیداری سیاسی دعوت کرد, به بیداری اجتماعی دعوت کرد, نامه‌ای برای مردم مصر نوشت که «مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ»[12] شما اگر بخوابید دشمنِ بیدار می‌تازد. به ما فرمودند شما در میدان نبرد و در جریان جهاد هرگز نخوابید: «وَ لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً»؛[13] همان‌طوری که یک انسان روزه‌دار وقتی وضو می‌گیرد، آب را در دهن مضمضه می‌کند؛ نه می‌نوشد و نه می‌چشد، فرمود شما در زمان سیاست که حمله‌های بیگانه مطرح است، وقتی جامعه ناامن است، خواب را به چشمانتان راه ندهید، فقط مضمضه کنید؛ خواب سیاسی در حدّ مضمضه جایز است؛ خواب اخلاقی در حدّ مضمضه جایز است؛ نه نوشیدن و نه چشیدن، نه خوردن و نه چشیدن, نه ذُق و نه شُرب. فرمود: «وَ لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً»؛ تقوا جلوی این خواب را می‌گیرد.

بیداری اسلامی آن است که انسان خودش نخوابد و نگذارد دیگران بخوابند و جلوی تهاجم مزاحمان را هم بگیرد و نگذارد عده‌ای حمله کنند؛ آن‌گاه جامعه, جامعه عدل و اَمن است که بهترین راه انتظار ظهور خاتم اوصیای الهی همین است. آن عصر, عصر بیداری است، کسی که خواب است منتظر بیدار و بیداری نخواهد بود. در آن عصر که عدل حاکم است, عقل حاکم است, معرفت‌شناسی روحانی و عقلی حاکم است، جا برای خواب نیست؛ لذا قرآن کریم هم جهل را, هم سهو را, هم نسیان را, هم عصیان را، همه اینها را خواب می‌داند و می‌فرماید: انسان وقتی باید بیدار شود: «یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ ... أَمْ لَیْسَ مِنْ نَوْمِکَ یَقَظَةٌ»[14] بنابراین آنچه فعلاً در خاورمیانه یا در جهان می‌گذرد، قسمت مهمّ آن یا همه آن مربوط به خواب عقلانی و روحانی جامعه بشری است که امیدواریم با بیانات قرآن کریم و سخنان نورانی اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) جامعه بیدار بشود هم زنده شود: ﴿لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا وَ یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکافِرینَ﴾؛[15] هم حیات خود را در سایه معارف علمی و عملی تجربه کند که ﴿اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ﴾[16] و هم جامعه را به عقل و عدل دعوت کند که «وَ أیقَظُوا بِها نَومَکُمْ»؛ یعنی با تقوا, تقوای سیاسی و جامعه و کمالات دیگر هرگونه خواب را برطرف کنید. آن‌گاه چنین انسانی وقتی رحلت می‌کند، با همه ره‌توشه‌های خود رحلت می‌کند که ﴿تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوی﴾.[17]

امیدواریم ذات اقدس الهی توفیق بیدار شدن و بیدار ماندن را به همه ما مرحمت کند و به همه شما بزرگواران توفیق «یَقظه» را عنایت فرماید و از برگزارکنندگان این همایش وزین حق‌شناسی می‌کنیم و از ذات اقدس الهی مسئلت می‌کنیم جامعه بشری را به عقل و عدل هدایت کند، تا ظلم و تعدّی از همه منطقه‌ها که ناامن است، برطرف شود!

«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»


........................................................................
[1]. سوره شعراء, آیه89.
[2]. سوره صافات, آیه84.
[3]. سوره بقره, آیه10.
[4]. سوره احزاب, آیه32.
[5]. سوره مائده, آیه52.
[6]. سوره حج, آیه46.
[7]. مرآة العقول، ج8، ص293.
[8]. سوره انفال, آیه50؛ سوره محمد، آیه27.
[9]. سوره بقره, آیه255.
[10]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه1.
[11]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه191.
[12]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), نامه62.
[13]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), نامه11.
[14]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه223.
[15]. سوره یس, آیه70.
[16]. سوره انفال, آیه24.
[17]. سوره بقره, آیه197.