ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
چه علم و دلیلی بر وجود یک خالق برای هستی وجود دارد؟
جواب
تصور کنید در یک موزه با زیباترین تابلو مواجه شدید. سؤال کردید نقّاش این تابلو کیست ؟ گفتند در دکان رنگ فروشی زلزله آمد، رنگها همه در
هم ریخت بعد نگاه کردند دیدند از ترکیب رنگها این تابلو بوجود آمده، هر شیئی به رنگ طبیعی و هر چیز در جای خود، کدام نادان این سخن را باور دارد. در جهانی به سر می بری که همه چیز از نظمی علمی برخوردار است . درکالبد خویش نیز این نظم را در دستگاههای مختلف بدنت می یابی، که میلیاردها سلول بی اراده تو همه درکارند. « فَارْجِعِ الْبَصَر َهَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ؟ » « چشمانت را بگردان نگاهی دیگر هیچ کاستی می بینی؟! «ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ اِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئاً و َهُوَ حَسِیرٌ »، « یک بازنگری چشمانت از شگفتی فرو افتد و ناتوان ماند؟ (آیات 3و4 سوره ملک) »
هر چیز که هست آنچنان می باید
هر چیز که آنچنان نمی باید نیست
****
هر دو عالم یک فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
***
همه عـــالم صدای نغمه ی اوست
که شنیده است این صدای دراز
***
خیز تا بر کلک این نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
کدام احمق در دیدار این همه نظم و عظمت می پندارد که این دستگاه عظیم معلول تصادف است . « لا اِله الا الله الْمَلِکُ الحَقُّ الْمُبینْ »