ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
قیل للصادق علیه السلام : اءنْ فقام عمار و قدارتعدت فرائصه ، فاستفرغه البکاء. فقَالَ له ابن ابى لیلى : انت رجل من اهل العلم و الحدیث ، اءنْ کان یسوءک اءنْ یقَالَ لک رافضى فتبراء من الرفض فانت من اخواننا. فقَالَ له عمار: یا هَذَا: ما ذهبت و الله حیث ذهبت و لکننى بکیت علیک و عَلَىَّ.
به امام صادق علیه السلام عرض شد: امروز عمار دهنى نزد ابن ابى لیلى قاضى کوفه بر مطلبى شهادت داد و قاضى به او گفت : اى عمار! برخیز که ما تو را مى شناسیم و شهادتت را نمى پذیریم زیرا تو رافضى هستى . عمار برخاست در حالیکه گوشتهاى پهلویش مى لرزید او آن قدر گریست که اشک بر گونه اش غلطید. ابن ابى لیلى به او گفت : تو مردى از اهل علم و حدیث هستى ، اگر تو را رافضى گفتن ناخوش است پس دست از رفض بردار تا از برادران ما باشى . عمار گفت : به خدا سوگند نظر من آن نیست که تو پنداشته اى ولى گریه من بر حال خودم و حال توست .
اما گریه من بر خودم براى این است که : مرا به رتبه شریفِى منسوب ساختى که
شایسته آن نیستم ، تو گمان برده اى که من رافضى هستم ، واى
بر تو، همانا امام صادق علیه السلام برایم حدیث فرمود که : نخستین کسانى که
رافضه نامیده شدند ساحران زمان موسى علیه السلام بودند که
چون معجزه آن حضرت را در مورد عصا مشاهده نمودند به او ایمان آوردند و به
او راضى شدند پس از او پیروى نموده و فرمان فرعون را رها
ساختند و به تمام ناملایماتى که بر آن ها وارد شد تن دادند، پس فرعون آنان
را رافضه نامید چون دین او را رفض و رها نمودند، بنابراین
رافضى کسى است که تمام آن چه را که ناخوشایند پروردگار است ترک نموده و
تمام دستورات او را انجام دهد، و در این زمانه کجا
مثل اویى یافت شود؟ و گریه من بر خودم از ترس آن است که مبادا خداوند عز و
جل از دلم باخبر شود در حالى که من این نام شریف را براى خودم پذیرفته ام ،
پس پروردگارم مرا مورد عتاب قرار داده و مى فرماید: اى عمار، آیا
همانطور که تو را رافضى گفت همه باطل ها را رها ساخته و به تمام طاعت ها
عمل نمودى ؟ و این عمل اگر خداوند با من مسامحه کند و از سر تقصیر من بگذرد
موجب نقص درجات من گردد، و اگر با من به مناقشه و موشکافِى در
حساب برخیزد موجب شدت کیفر من شود مگر این که سروران و امامان من با شفاعت
خود از من دستگیرى کنند.
و اما گریه من بر تو به خاطر دروغ بزرگى است که در نامگذارى من به آن چه
شایسته آن نیستم مرتکب شده اى ، و به جهت دلسوزى من بر
توست از عذاب خداى متعالى زیرا که [شریفترین] نام ها را به پست ترین آن ها
باز گردانده اى ، که چگونه بدن تو بر عذاب خداوند و عذاب این
گفته ات صبر خواهد نمود !
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر عمار گناهانى بزرگتر از آسمان ها و زمین
ها داشته باشد هر آینه به خاطر گفتن این سخنان از او پاک و
برطرف خواهد شد، و در نزد پروردگارش عز و جل در نیکى هاى او خواهد افزود تا
آن جا که هر ذره اى از آن صد هزار مرتبه بزرگتر از دنیا خواهد
گشت .