گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

اخلاص

بسم الله الرحمن الرحیم


مِنَ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَنِیفاً مُسْلِماً قَالَ خَالِصاً مُخْلَصاً لَا یَشُوبُهُ شَیْءٌ


امام صادق علیه السّلام در مورد قول خداوند متعال : (حنیفا مسلما) فرمود: یعنى : خالص و مخلص ؛ که در کارهایش چیزى جز خدا در نظرش ‍ نباشد.


مِنْ کِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِینَ قَالَ النَّبِیُّ ص إِنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقِیقَةً وَ مَا بَلَغَ عَبْدٌ حَقَّ حَقِیقِیَّةِ الْإِخْلَاصِ حَتَّى لَا یُحِبَّ أَنْ یُحْمَدَ عَلَى شَیْءٍ مِنْ عَمَلِ اللَّهِ


پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود: براى هر مطلب حقّى حقیقتى است ، و هیچ بنده اى از بندگان خدا به حقیقت اخلاص نمى رسد مگر اینکه دوست نداشته باشد که به خاطر کارى - که براى خدا- انجام مى دهد او را ستایش و تمجید کنند.


عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَخْشَعُ لَهُ کُلُّ شَیْءٍ حَتَّى هَوَامُّ الْأَرْضِ وَ سِبَاعُهَا وَ طَیْرُ السَّمَاءِ 


امام صادق علیه السّلام فرمود: همه چیز براى مؤمن فروتنى مى کند حتّى جنبنده هاى روى زمین و وحوش آن و پرندگان آسمان 


وَ مِنْ کِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِینَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَا خَیْرُ شَرِیکٍ مَنْ أَشْرَکَ مَعِی فِی عَمَلٍ عَمِلَهُ لَا أَقْبَلُهُ إِلَّا مَا کَانَ لِی خَالِصاً 


امام صادق علیه السّلام فرمود: خداوند متعال مى فرماید: من بهترین شریک هستم ، هر کس در عملى که انجام مى دهد براى من شریک قرار دهد از او نمى پذیرم مگر آنچه را که فقط خالص براى من انجام داده باشد.


وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَعْلَمَ مَا لَهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْیَعْلَمْ مَا لِلَّهِ عِنْدَهُ


و فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مى فرماید: هر کس دوست دارد که بداند چه موقعیّتى نزد خدا دارد، پس باید بفهمد که موقعیت خدا نزد او چگونه است .


منبع:مشکاة الانوار فى غرر الاخبار

اثر ابوالفضل على بن حسن بن فضل طبرسى (ره)

باب اول فصل دوم

وصایاى افلاطون به شاگرد خود((ارسطو))

وصایاى او عبارتند از:
1 - معبود خود را بشناس و حق او را رعایت کن .
2 - همواره به آموزش و آموختن علم بپرداز و در کسب دانش کوشا باش .
3 - فراوانى دانش ، فردى را معیار عالم بودن او قرار مده ،
بلکه معیار شناخت عالمان راستین را دورى از شرّ و فساد بدان .
4 - از خداوند چیزى مخواه که براى تو نافع نیست
و یقین بدان که همه مواهب از ناحیه اوست
پس نعمتهاى جاودان و منافعى را که هرگز از تو جدا نمى شوند، از او طلب نماى .
5 - آرزوى محال هرگز منماى .
6 - بدانکه خداوند تعالى از بنده خود با غضب و سرزنش انتقام نمى گیرد،
بلکه او را عملا تنبیه و تاءدیب مى کند.
7 - چگونه زیستن را منهاى چگونه مردن از خدا مخواه ،
بلکه هر دو را از او درخواست کن .
8 - به استراحت و خواب اقدام مکن مگر بعد از آنکه محاسبه نفس را
در سه مورد انجام داده باشى :
اوّل : آیا در آن روز از تو کار خطایى سرزده است یا خیر.
دوّم : آیا هیچ خیرى کسب کرده اى یا خیر.
سوّم : در هیچ کارى کوتاهى کرده اى یا خیر.
9 - زندگى و مرگ را زمانى شایسته بدان که وسیله کسب خیر باشند.
10 - به یاد آور که در اصل چه بوده اى و پس از مرگ چه خواهى شد.
11 - به هیچکس آزار مرسان که کار روزگار دائم در تغییر و تحوّل است
و بدبخت آن است که از یادآورى عاقبت خود غافل باشد و از لغزش دست
برندارد.
12 - سرمایه خود را از چیزهایى که خارج از ذات توست تهیه مکن .
13 - انتظار نداشته باش که بیچارگان از تو تقاضاى کمک کنند
بلکه قبل از خواهش آنان خود به کمک اقدام کن .
14 - کسى را که به لذتى از لذتهاى دنیا شادمان و یا از مصیبتى
از مصیبتهاى این جهان غمناک است ، حکیم مپندار.
15 - همیشه به یاد مرگ باش و از مردگان عبرت بگیر.
16 - از دو چیز، پستى یک نفر را دریاب :
اوّل : سخن بیهوده فراوان مى گوید.
دوّم : سؤ الى را که از او نپرسیده اند پاسخ مى دهد.
17 - کسى که در فکر آسیب رساندن به دیگران باشد، به خودش آسیب رسانیده
و مرام او آمیخته با شرّ است .
18 - بارها فکر و اندیشه کن و آنگاه سخن بگو و سپس عمل کن
که حالات به یک صورت نمى مانند.
19 - همه کس را دوست بدار.
20- زود خشمگین مشو که به غضب عادت پیدا مى کنى .
21 - تاءمین خواسته کسى را که امروز به تو نیاز دارد به فردا محوّل مکن ؛
زیرا نمى دانى که فردا چه پیش خواهد آمد.
22 - در رفع گرفتارى دیگران بکوش مگر آنکه کسى به واسطه اعمال ناپسند
خویش گرفتار شده باشد.
23 - تا سخنان دو نفر که با یکدیگر نزاع دارند به خوبى روشن نشود،
درباره آنها قضاوت مکن .
24 - تنها گفتار حکیمانه نداشته باش بلکه در گفتار و کردار هر دو حکیم باش ؛
زیرا حکمت قولى در این جهان مى ماند ولى حکمت عملى ره توشه
جهان آخرت است و در آنجا مى ماند.
25 - اگر در انجام کار خیرى رنج بردى ، رنج زایل مى شود
ولى آن عمل نیک باقى مى ماند و اگر از یک گناه لذّتى بردى ، لذّت از بین مى رود
ولى آن کار زشت باقى مى ماند.
26 - آن زمان را یادآور که تو را صدا مى زنند و از گوش و زبان محروم هستى ، نه
مى شنوى و نه سخن مى گویى و نه مى توانى چیزى را به خاطر بیاورى .
27 - به خاطر داشته باش که رهسپار مکانى هستى که نه دوست را مى شناسى و
نه دشمن را، پس اینجا از کسى عیبجویى مکن .
28 - این حقیقت را بدان که جایى خواهى رفت که ارباب و غلام یکسان هستند،
پس اینجا تکبّر مکن .
29 - همیشه توشه راه را آماده داشته باش ؛ زیرا نمى دانى که مسافرت کى آغاز
خواهد شد.
30 - بدانکه از نعمتهاى الهى هیچ چیز بهتر از ((حکمت )) نیست و ((حکیم )) کسى
است که فکر و قول و عمل او مانند هم باشند.
31 - اگر کسى به تو بدى کرد با خوبى آن را پاسخ بده و از بدى او درگذر.
32 - همواره بکوش که یاد بگیرى و حفظ کنى و نیکو بفهمى .
33 - کار خود را انجام بده و همیشه در حال خود تفکر و تدبر کن و در انجام
کارهاى بزرگ ، خستگى ناپذیر باش .
34 - هیچگاه و در هیچ کارى سستى مکن .
35 - نادیده گرفتن خوبیها را هرگز جایز مشمار.
36 - هیچ گناهى را سرمایه کسب خیر قرار مده .
37 - از کارهاى بزرگ ، بخاطر خوشى زودگذر، روگردان مباش که از خوشى
جاودانه روگردان شده اى .
38 - دوستدار حکمت باش و سخنان حکیمان را بشنو.
39 - حبّ دنیا را از خود دورکن .
40 - از آداب پسندیده ، خوددارى و امتناع مکن .
41 - در هیچ کارى قبل از فرا رسیدن وقت به آن مشغول نشو و چون به کارى
مشغول شدى ، از روى فهم و بصیرت باشد.
42 - به ثروت مغرور و فریفته نشو.
43 - از مصیبتها، شکست و خوارى به خود راه مده .
44 - با دوست چنان رفتار کن که به دادگاه و قاضى نیاز نداشته باشى و با دشمن
چنان رفتار کن که در هنگام قضاوت ، تو پیروز باشى .
45 - با هیچکس رفتار سفیهانه نداشته باش .
46 - با همه متواضع باش و هیچ فروتنى را کوچک مشمار.
47 - در آنچه که خود را معذور مى دارى ، برادرت را در آن سرزنش مکن .
48 - از تنبلى شادمان مباش .
49 - بر شانس و بخت ، اعتماد مکن .
50 - از کار خیر، پشیمان مباش .
51 - با هیچکس مراء و جدال مکن .
52 - همیشه بر صراط عدل و استقامت و خیر باش .

این که مى‏ گویند: در دین اجبارى نیست یعنى چه؟

اگر کسى نقاشى کشیده باشد و به نظر شما نقاشى او زیبا نباشد آیا میتواند شما را مجبور کند که نقاشى او را زیبا ببینید؟ ممکن است او شما را مجبور کند، تا بگویید آن اثر زیباست، ولى نظر قلبى و واقعى شما با زور و اجبار عوض نمى‏شود. چنانچه که اگرکسى را دوست نداشته باشید آیا مى‏تواند شما را آنقدر بزند تا او را واقعا دوست داشته باشید؟ جواب روشن است. چیز هایى که به نظر و عقیده افراد بستگى دارد مانند زیبایى، زشتى، دوستى، دشمنى و... از چیز هایى است که با زور نمى ‏توان آن را به کسى تحمیل کرد. دین و خداشناسى نیز همین طور است. اگر کسى وجود داشتن خداوند برایش ثابت نشده نمى ‏توان به او آنقدر کتک زد، تا برایش ثابت شود و یقین کند که خداوند وجود دارد. چنانچه اگر کسى فکر کند در روى زمین سه خدا وجود دارد نمى ‏توان با زور به او ثابت کرد که خدا یگانه است، بلکه باید به دلیل‏هاى عقلى، نظر او را اصلاح کرد. این که مى ‏گویند در دین اجبارى نیست، ترجمه آیه: لا اکراه فى الدین... است و معناى آن این است که دین از امور اعتقادى بوده و باید با دلیل و عقل ثابت شود.(1) براى آگاهى بیشتر، مطالعه کتاب آزادى از دیدگاه علامه طباطبایى، نوشته علیرضا خراباتى منش، مناسب است.

(1)المیزان، ج 2 ت، ص 346-347