سیرپیدایش اعتقاد به الوهیت حضرت مسیح

  سیرپیدایش اعتقاد به الوهیت مسیح

یکی از مهمترین اعتقادات مسیحیات اعتقاد به الوهیت مسیح است ایشان معتقدند که مسیح صد در صد خداست و یکی از اقانیم ثلاثه الهی میباشد، در عین حال خدا لباس جسم پوشید و به میان بشر آمد.

تا آنجا که وی را مساوی و هم ذات خدای متعال دانسته و تمام صفات الوهی رابرای وی نیز قایل هستند.

سیرپیدایش اعتقاد به الوهیت مسیح:

1-بسیاری بر این اعتقادند که الوهیت مسیح آموزه کتاب مقدس است و در این کتاب به پیروانش آموزش داده شده تا مسیح را خدا بدانند در حالی که این باوری ناصحیح است و در هیچ کجای کتاب مقدس صراحتی بر الوهیت مسیح وجود ندارد.

2- برخی تصور میکنند که این اعتقاد در شورای نیقیه در سال 325 میلادی تدوین شد،ولی این نظر کاملاً صحیح نیست. البته شورای نیقیه اظهار کرد که مسیح و خدا از یک جوهرند ، و همین امر اساس را برای الهیات تثلیثی آتی فراهم کرد. ولی عموم مومنان مسیحی و کشیشان، مسیح را یک پیامبر میدانستند و هیچ شان الوهی برای وی قائل نبودند.

نقش شورای نیقیه

مسیحیان تا سه قرن در باب الوهیت عیسی اختلاف داشتند. سالهای بسیار ، مخالفتهای فراوانی بر پایة کتاب مقدس با نمو و توسعة این عقیده که عیسی خداست صورت گرفت. در اوایل قرن چهارم اسقفی برجسته به نام آریوس بر ضد اعتقاد به الوهیت عیسی قیام کرد و مجادلات بالا گرفت دو شخصیت مهم این نزاع :

یکی آریوس اسقف اعظم لیبی بود که معتقد بود مسیح خدا نیست بلکه انسانی با خصوصیات ویژه و منحصر به فرد است وفرستاده خداست و برترین پیامبران خداست.

و در طرف مقابل آثانیوس(آتاناسیوس) اسقف مصر بود که بر خدا بودن مسیح پای فشاری میکرد.

کنستانتین امپراتور روم در تلاشی برای حل و فصل مشاجرات ، تمامی اسقفها را به نیقیه فراخواند. 300 نفر از آنها که تنها بخش کوچکی را شامل میشدند ، در آنجا حضور یافتند. پس از روزها بحث و گفتگو و نزاع میان دو جناح طرفدار عیسی خدایی به رهبری اتاناسیوس و جناح مخالف عیسی خدایی به رهبری آریوس اسقف لیبی, سرانجام با دخالتهای کنستانتین (که اعتقاد عیسی خدایی را برای بت پرستانی که عادت به پرستش خدای محسوس داشتند را بهتر می دید )دیدگاه آتاناسیوس به مثابه رأی رسمی کلیسا پذیرفته شده و بنا گذاشته شد که مسیح به عنوان خدا و هم ذات با خدا به عنوان اقنوم دوم در کنار خدای پدر به عنوان خدا پرستش شود.

سر انجام آریوس محکوم به اعدام شد ولی گریخت وشورای دیگری را تشکیل دادو باز توحید به مسیحیت باز گشت اما باز پس از چندی اثانا سیوس در شورای سومی را که بنا نهاد و  بنا شد که هر کس با این نظر(پسر خدا بودن حضرت عیسی(ع) ) مخالفت کند کشته یا تبعید یا زندانی شود

کنستانتین امپراطور رم که خود هدایت مستقیم جلسات را به عهده داشت و توانست با نفوذ خود اعتقاد عیسی خدایی را تثبیت کند بعد از شورای نیقیه حکم کرد که هر کس کتابهای آریوس را داشته باشد کشته میشود.

در قطعنامه آن شورا که به نام قانون نیقاوی معروف شد در مورد عیسی(ع) چنین می‌خوانیم:

«عیسی مسیح پسر خدا، مولود از پدر، یگانه مولود که از ذات پدر است، خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی، که مولود است نه مخلوق، از یک ذات با پدر، ... او به خاطر ما آدمیان و برای نجات ما نزول کرد و مجسم شده، انسان گردید ... لعنت باد بر کسانی که می‌گویند زمانی بود که او وجود نداشت، و یا اینکه پیش از آنکه وجود یابد نبود، یا آنکه از نیستی به وجود آمد و بر کسانی که اقرار می‌کنند وی از ذات یا جنس دیگری است و یا آنکه پسر خدا خلق شده یا قابل تغییر و تبدیل است.»

تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، میلر ویلیام

ولی آنچه جالب توجه است در گفتار پدران کلیسا در قبل از شورای نیقیه هیچ آموزه ای مبنی بر الوهیت مسیح وجود ندارد و اندیشمندان سرشناس مسیحی چنین چیزی را آموزش نمیدادند
بنابراین ، کنستانتین نقش بسیار حساسی ایفا کرد. پس از دو ماه مناظرة داغ مذهبی ، این سیاستمدار بت پرست مداخله کرد و تصمیمی موافق آنانی که میگفتند عیسی خدا است اتخاذ کرد اما چرا؟

بطور حتم نه به دلیل اعتقاد به کتاب مقدس. در تاریخچة اعتقادات مسیحی آمده است:

«کنستانتین اساساً هیچ گونه درکی از مسائلی که در علم الهیات یونانی مطرح بود نداشت».

آنچه که او بخوبی میدانست آن بود که اختلافات مذهبی برای امپراطوری وی تهدیدی به شما میرفت. وی در پی یکپارچه و مستحکم کردن قلمرو خود بود. با این وجود بسیاری با ان مخالفت کردند و با اینکار شکنجه و آزار را به جان خریدند.

جالب است بدانیم هم اکنون هم در میان مسیحیان مذاهب پر طرفداری و فعالی  هستند که معتقدند عیسی (ع) فرزند خدا نیست.

لینک های مرتبط:

آیا آمرزیدن گناهان توسط مسیح(ع) و داوری بر آن ، دلیل بر خدا بودن ایشان است؟

آیا فقط در کتاب مقدس عیسی(ع) ،خدا خوانده شده است؟