ماجرای این ملاقات در سوره ی کهف، هجدهمین سوره ی قرآن کریم نقل شده است. صورت ظاهری ماجرا بنا به آنچه در روایات آمده به این قرار است: وقتی الواح به حضرت موسای کلیم علیه السلام نازل شد و آن تابوت هم در اختیار ایشان قرار گرفت که امانات (الواح) در آن قرار داشت، موسی علیه السلام به ذهنش خطور کرد که امروز در همه ی عالم کسی داناتر از من نیست؛ یا بعد از دریافت این الواح، ایشان در بین مردم حاضر شدند و آنها سؤال هایی از حضرت پرسیدند و بعد ظاهراً فردی در آنجا مطرح کرد که ای موسی! امروز در عالم کسی داناتر از شما نیست و حضرت موسی علیه السلام انکار و نفی نکرد و همین سکوت تأیید آمیزشان مسأله ای بود که حضرت موسی علیه السلام را به شدّت در معرض خطر قرار داد.