ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در دوران ما-بهخصوص بعد از گذشت دوران طاغوت ـ قدرتمندان و پولدارها و برخی از افراد جامعه چنان درگیر حوادث سیاسی و دنیا شدند که گویی اصلی محکمتر از سیاست، حکومت و زورمداری وجود ندارد.
در این زمان عواطف، احساسات، عقل و ادراک به ضعف گراییده است و کمتر احساس و عاطفهای نسبت به یکدیگر دیده میشود.
گویی احساس مرده و عاطفه کشته شده و ادراک لگدکوب گردیده است.
دردمند، نادان، گرفتار، پریشان، محتاج و درمانده، هرچند فراوان است، اما کمتر کسی از همهٔ این پریشانیها آزرده میشود و کمتر کسی به فکر چاره برای دیگران است.
هر کس به فکر خود و اطرافیان خویش است و دیگران هیچ.
اگر کاری نیز صورت بپذیرد رابطه، پول، جبر و زور است که آن را انجام میدهد.
حضرت آیت الله نکونام