ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ذکر، هم دارای آثار خارجی است و هم ثمرات باطنی دارد. برخی ذکرها درست است که باطن را تصفیه میکند، اما بلاخیز است و هرگونه اشتغال خودسرانه به آن، خطرزاست و کمترین افراط و تفریط در آن،میتواند آسیبهای جبرانناپذیری داشته باشد. داشتن برخی ذکرها، حتی مشکلات ناموسی و زمینهٔ تجاوز به همسر یا دیگر وابستگان و گاه مرگ یکی از آنان را پیش میآورد. داشتن برخی خودذکریها سبب گرفتن جان عزیزی میشود، اما نه با آلت قتاله! بلکه با ذکری که در نهاد فرد نشسته یا بر زبان وی آمده است. برخی ذکرها نیز به سبب نداشتن تناسب، هیچ خاصیت و نتیجهای ندارد.
به هر روی، گزارهٔ بسیار مهم این مقدمه، این است که ذکر را باید از صاحبان ذکر گرفت و در این مسألهٔ بسیار مهم، نباید کمترین اهمال و مسامحهای داشت و نیز «به هر دستی نباید داد دست». گاه یک تجویز نادرست، میتواند یک زندگی را بسوزاند و فردی را برای همیشه از مسیر سلامت و سعادت خود باز دارد و ابد او را تاریک نماید.
به «ذکردرمانی» باید نگاه تخصصی داشت، نه نگاه عام؛ هرچند برخی از ذکرهای عام، مانند صلوات، خوراک عمومی جان و باطن آدمی میباشند. اگر از ذکرهای عام ـ حتی برای یک روز ـ استفاده نشود، پژمردگی و کرِختی باطن و خستگی نهاد، کمترین عارضی است که به فرد میرسد. وقتی میگوییم ذکرْ داروست، به این معناست که شفای خداوند میتواند از طریق داروهای شناختهشدهٔ گیاهی یا شیمیایی باشد و یا از باب ذکر و به آنچه دانش پزشکی امروز میگوید، منحصر نیست.