ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
محمد تقی لاری
ولادت: ؟ محل ولادت: ؟ وفات:؟ محل دفن : همدان استاد عرفان : آقا سید علی قاضی طباطبایی
او از جمله اخیاری است که در طول ده سال آخر حیات آیت الله سید علی قاضی ، ملازم ایشان بود.
حاج محمد تقی لاری در بازار نجف به توتون فروشی اشتغال داشت و از نظر مادی در رفاه و راحتی بود و بسیارخوش پوش لباس بود. استاد سید محمد حسن قاضی می فرمایند: من همیشه دوست داشتم مثل او خوش لباس باشم .
بعد از آشنایی با مرحوم قاضی ، شغل توتون فروشی را رها کرد. در بازار المشراق نجف ملکی داشت که از طریق آن امرار معاش می کرد، آن را فروخت و پول آن را به آقای قاضی داد تا قرض های خود را سبک تر کند.از این کار خویش خرسند بود که توانسته است حاجت استاد خویش را در زمان تنگدستی برآورد ولی مرحوم قاضی نیز در کوفه خانه ای داشت ، آن را فروخت و از هزینه آن بدهی خود را به آقای لاری پرداخت و به او گفت این پول لازمت می شود!
مرحوم قاضی بسیار او را تکریم می کرد و در کنار خود می نشاند . در سال های آخر زندگی به ایران مسافرت کرد و در همدان مقیم شد و به محضر عرفانی آیت الله محمد جواد انصاری همدانی راه یافت . خانه بزرگی با همان مبلغی که مرحوم قاضی به وی داده بود در همدان خرید که مامن و پناهگاه نیازمندان بود. مرحوم لاری محل نظر صلحا و اخیار اهالی همدان بود.
اواخر عمر شریفش ایام بر او به سختی می گذشت اما انقطاع الی الله توکل و صبر او که در کمتر کسی یافت می شد مشکلات را برایش آسان می کرد هیچ گاه حتی در شدیدترین لحظات بیماری که باهمان مرض از دنیا رفت . تبسم و لبخند از لبانش جدا نشد.
استاد سید محمد حسن قاضی می فرماید: وقتی به همدان آمد از آن خوش پوشی خبری نبود و حتی کفش به پا نداشت ، چون از او سوال کردم ، گفت :
آتش بگیر تا که بدانی چه کشم
احساس سوختن به تماشا نمی شود!
برگرفته از سایت اهل ولاء