گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

چرا خشونت در کشور ما افزایش یافته است؟

yasrebi.org

دکتر یثربی

نگرش سنتی ما تنها شخص مجرم را مورد توجه قرار می‌داد. اما علوم انسانی جدید و نگرش تحلیلی به حوادث و قضایا به ما می‌گوید که باید علل و عوامل اصلی رفتار خشونت‌آمیز را در نظر گرفت. چرا خشونت در جامعه ما زیاد شده است؟ رفتار خشونت‌آمیز ممکن است ده‌ها و صدها علل و انگیزه داشته باشد. اما، دو عامل اصلی و اساسی را نباید از نظر دور داشت: یکی مشکلات زندگی، دیگری توسعه‌نیافتگی و عدم رشد عقلانی افراد.

به خاطر اهمیت قضیه این دو عامل را اندکی توضیح می‌دهیم.

الف: مشکلات زندگی

بی‌تردید مشکلات زندگی بر اخلاق و رفتار انسان‌ها اثر می‌گذارد. فقر و ناداری پدر را با پسر، برادر را با برادر، زن را با شوهر، و همسایه را با همسایه درگیر می‌کند. فقر و بیکاری اعصاب انسان‌ها را مخصوصاً در سنین جوانی تخریب کرده و آنان را برای رفتار خشونت‌آمیز آماده می‌سازد. بی‌تردید از شهروندان استان خراسان رضوی که مرقد مطهر امام هشتم را در بردارد، انتظار می‌رود دور از خلاف و خلافکاری و بااخلاق والا و رفتار محبت‌آمیز باشند. اما، می‌بینیم که شرایط زندگی جریان را وارونه کرده است و در این استان 40هزار پرونده نزاع در مدت 5 ماه تشکیل‌شده است؛ یعنی در هرماه حدود 8 هزار و در هرروز حدود 270 پرونده!!!!

ناگفته پیداست که همه درگیری‌ها به دادگاه نمی‌کشد و برخی در همان محل و یا پیش از تشکیل پرونده با وساطت دیگران حل و فصل می‌گردند. بنابراین، تعداد رفتار خشونت‌آمیز بیش از آن است که دارای پرونده شده است، و این هشداری است به مسئولان سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور. اگرچه بسیاری از مسئولان نسبت به این مسائل چندان حساس نیستند!

ب: توسعه‌نیافتگی و عدم رشد عقلانی افراد

رفتار هر انسانی بیش از هر چیز تحت تأثیر ذهن و اندیشه اوست. انسان هر کاری را با آگاهی و انتخاب خود انجام می‌دهد. اما در این آگاهی و انتخاب توسعه ذهنی افراد و سطح فکر آنان نقش اساسی دارد. بسیاری از خشونت‌ها نتیجه توسعه‌نیافتگی ذهن افراد و سطح آگاهی آنان است. در زندگی پیچیده امروز و در شرایط دشوار زندگی تنها ذهن رسا و اندیشه برتر است که می‌تواند انسان را به آرامش فراخواند. و مشکلات را نه با خشونت بلکه با گفتگو و استدلال حل کند. برای داشتن ذهن برتر نیازمند تحول در علوم انسانی هستیم. بنابراین، تا علوم انسانی شایسته زندگی امروز را نداشته باشیم، همیشه با چنین مشکلاتی روبرو خواهیم شد. شرایط بد جامعه، تنها با تحول ذهن انسان‌ها جای خود را به شرایط مطلوب می‌دهد؛ بنابراین تحول در علوم انسانی، شاه‌کلید حل تمامی مشکلات رفتاری ما است. از دین‌شناسی گرفته تا سیاست و اقتصاد و از سامان داخلی کشورها گرفته تا جایگاه بین‌المللی آن‌ها.

سید یحیی یثربی

30 شهریورماه 1394

نقد را در جامعه مان جدی بگیریم...

دکتر سید یحیی یثربی:نقد را در جامعه مان جدی بگیریم. در جامعه­ی ما جای نقد جدی خالی است. در سمینار علوم انسانی، تأکید می کردند که باید جرأت به خرج داد. نقد جدی، همان جرأت جدی است، اما باید این جرأت را جدی گرفت. نقد مایه ­ی حرکت و برکت است. دورانی که بزرگان جامعه به شرح ،تعلیم ، حاشیه ­نویسی و تعلیق آثار پیشینیان مشغول شوند، آن جامعه در جا خواهد زد و کار خود را پیچیده ­تر خواهد کرد. زیرا هرچه پیشینیان را بالا ببریم، نسل حاضر را تحقیر کرده ­ایم. مثلا اگر بگوییم کسی نمی­تواند ملاصدرا را بفهمد، اگرچه ملاصدرا را بزرگ می داریم، اما خود را تحقیر می­کنیم. نقد پیشینیان، پیشینیان را کوچک نمی کند، اما نشان می دهد که نسل حاضر نسلی آگاه و روبه رشد می باشد. نیوتن، ارسطو را کوچک نکرد، اما نشان داد که نسل شایسته ای پدید آمده است! ما هم با نقد ملاصدرا وابن سینا آنان را کوچک نمی کنیم، اما نشان می دهیم که صدراها و ابن سیناهای دیگر در زمان های دیگر نیز پیدا می شوند. اگر ما نیز در زمان ابن سینا وارسطو بودیم و به اندازه ی آنان می فهمیدیم، حق داشتیم که از بزرگان تاریخ باشیم. اما اگر قرن ها پس از ایشان و در شرایطی کاملا متفاوت با شرایط ایشان در حد آنان فکر کنیم، نشانه ی آن است که فرزند زمان خود نیستیم!

آری،  نقد راه گشا است و من از روزی که این نکته را دریافته ام، نقد را بر شرح و تعلیم و حاشیه نویسی و تعلیق، ترجیح داده ام. اگرچه برای شخص من شرح و تعلیم، صدها سود مادی داشت و نقد، صدها زیان! زیرا به این نکته ایمان دارم که در جامعه­ ای که نقد نباشد، تولید علم امکان ندارد و اگر تولید علم نباشد، سطح کتاب­خوانی و مطالعه، پایین می­آید. مجلات علمی از رونق می­افتند و رسانه ­ها از بحث­های جدی علمی خالی می­مانند. و در نهایت جامعه از حرکت و تکامل بی بهره می ماند.چنان که اکنون ما در قلمرو علوم انسانی، با این شرایط روبه رو هستیم. زیرا نقد جدی نداریم. اگر هم داریم از جنس نقدهای حاشیه ­ای و از نوع تعلیقات یا نقدهای هماهنگ شده یا سیاسی و به نرخ روزاند!

بی تردید اگر نقد نداشته باشیم، مسأله نخواهیم داشت. چون با نقد است که کاستی­ها شناخته می­شوند و به مسأله تبدیل می­گردند. و اگر مسأله نداشته باشیم، پژوهش نخواهیم داشت، جز در حد بازی و اتلاف وقت. و اگر پژوهش نداشته باشیم، تولید علم نخواهیم داشت. در نتیجه همه­ ی هزینه هایمان به هدر می­روند و تشویق هایمان بی ­اساس و زیانبار می­شوند و جامعه به تحول شایسته و لازم نمی رسد.

به همین دلیل، در بقیه ی عمرم نیز به نقد وفادار می مانم و در حد امکان درجهت نظریه پردازی و نوآوری نیز تلاش می کنم. اگرچه امکان دارد بسیار خطا کنم، اما به راه بادیه رفتن را برنشستن باطل ترجیح می دهم و بر آن می کوشم که در جهت درست حرکت کنم و به قدر توان بکوشم. اما به مراد رسیدن و کامیابی ام را نمی شود تضمین کرد.

http://yasrebi.org/fa/Speeches/index

ترویج آموزش از قرآن

مردم برای آموزش عقاید و مسائل زندگی­ خود، به هر کتاب و منبعی مراجعه می­ کنند، جز قرآن! گویی نیازی نمی­ بینند که از خود قرآن کریم چیزی یاد بگیرند! اما باید توجه داشت که مراجعه­ ی مستقیم به قرآن کریم علاوه بر سودهای گوناگون ما را از ده­ها زیان و خطر دور می­ سازد که به مواردی از این خطرها اشاره می­ کنیم:  ادامه مطلب ...

یادداشتی به مناسبت ماه رمضان

با آرزوی توفیق برای همه‌ی مؤمنانی که عزم جزم کرده‌اند که پذیرای ماه رمضان باشند یا در این ماه مبارک به مهمانی خدا بروند، نکاتی را به عرض می‌رسانم:


رمضان در طول عمر انسان‌ها بارها می‌آید و می‌رود اما همیشه ما مسلمانان این‌طور فکر می‌کنیم که رمضان که رفت همه چیز را با خود می‌برد؛ و در ما هیچ تحولی ایجاد نمی‌کند.

ماه رمضان بهترین فرصت برای خودسازی است؛ حتی رسول‌الله (ص) در دورانی که هنوز مبعوث نشده بود، ماه رمضان را روزه می‌گرفت و در آخرهای رمضان به اعمال مخصوصی می‌پرداخت و در غار حرا، اعتکاف می‌کرد. یعنی به تنهایی آنجا می‌رفت و راز و نیاز می‌کرد. این ماه یک فرصت فوق‌العاده برای تحول در انسان است.


اما این مسئله را قبول دارم که پس از ماه رمضان می‌بینیم باز همان آدمی هستیم که قبل از ماه رمضان بودیم. تغییری در ما ایجاد نشد. چرا تغییری در ما ایجاد نشد و چرا باز دروغ می‌گوییم، باز محرم و نامحرم را رعایت نمی‌کنیم و یا در نمازخواندن تنبلی می‌کنیم مثل قبل از ماه رمضان؟


در سلوک عرفانی یک اراده و یک همت داریم. همت، آن هدف‌گیری بلند انسان است که می‌گوید من می‌خواهم این‌طور شوم. ولی اراده مربوط به اقدامات قدم به قدم انسان‌هاست. برای مثال آنکه همت ثنا دارد همتش به ثنا می‌رسد. اما در این راه باید از هزاران مسئله بگذرد. برای اینکه رمضان در ما اثر بگذارد باید آن همت را داشته باشیم. ما در جامعه همت مسلمان شدن و اسلامی شدن را داشته باشیم. همت پیرو محمد(ص) و علی (ع) و فاطمه(س) شدن را داشته باشیم؛ ماه رمضان روی ما اثر می‌گذارد و ما را صدها قدم به جلو می‌برد.


اما اگر این اراده را نداشته باشیم و از سر عادت و بنا به عرف روزه بگیریم و از یکی و دو وعده غذایی‌مان صرف نظر کنیم طبیعی است که چنین روزه گرفتنی اثری بر ما نمی‌گذارد. هر جلسه نیایش و قیام به نماز اثرگذار است ولی تا آن همت و هدف بلند را برای خودمان تعریف نکرده باشیم این‌ها تبدیل به مسائل روزمره می‌شوند و به طور عادی آن را انجام می‌دهیم و تمام می‌شود و باز همان می‌شویم که قبلاً بودیم.


برای مثال سفر مکه به تنهایی می‌تواند در انسان تحول بزرگی ایجاد کند ولی به شرط اینکه انسان بخواهد به این تحول برسد. اما همین‌طوری مکه رفتن یا اینکه فیشی خریداری کرده و یا نوبتش رسیده یا اینکه فلانی مکه می‌رود من هم همراهش بروم، این چنین حجی عاری از همت است. همتمان را باید از اول تعریف کنیم که می‌خواهیم بنده محبوب خدا باشیم؛ از مقربان درگاه حق باشیم اگر این همت را پیشاپیش خودمان قرار دادیم مطمئناً رمضان روی ما تأثیر زیادی می‌گذارد؛ ولی ندانستیم که می‌خواهیم چه کاره باشیم مثل همان دزدی می‌شویم که بیت‌المال را با آن همه حرمتی که در اسلام دارد در زندگی‌مان به کار می‌گیریم و رفاه برای خودمان درست می‌کنیم؛ روزه چنین فردی روی او اثر نمی‌گذارد.


باید خودمان هدفی را تعریف کنیم این کارها جزو قدم‌های آن هدف باشد هر کدام قدمی باشد به سوی آن هدف. به طور کلی مثلاً اگر خانمی از اول برای خود زندگی حضرت فاطمه(س) را تشخیص بدهد و تعریف کند، این مسئله به او کمک می‌کند که یک مقداری محبت دنیا در دلش کم شود. اما اگر چنین تعریف و هدفی نداشته باشد روزه‌ای که می‌گیرد اثری بر او نمی‌گذارد.


http://yasrebi.org/4346