گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی
گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

گلچینی از سایت های علمی ، فلسفی و عرفانی

حجّت شمردن کشف و کرامات

برخی از سالکان و سرسپردگان به شخصیّت‎های عرفانی یا علاقمندان و دلباختگان به آن‎ها، چه در عرصة عقیده‎مندی و تبعیّت خویش از آن شخصیّت‎ها و چه در مقام اثبات حقّانّیت و علوّ مقام و مکانت شخصیّت‎های مورد علاقه و اعتقاد خود برای دیگران و اثبات درستی راه و مرام خویش، یعنی باورمندی و پیروی از آن شخصیّت‎‎ها، کشف و کراماتی را به آنان نسبت می‏دهند و وجود آن کشف و کرامت‌ها را دلیل تردید ناپذیری برای عظمت و شایستة سر‌سپاری بودن آن شخصیّت‎ها می‌شمارند. این رویّه از دیرباز تاکنون در بین مریدان و علاقمندان به شخصیّت‎های عرفان و تصوّف رایج بوده و کتاب‌های بسیاری حاوی داستان‌های کشف و کرامات عارفان، از قرون گذشته تا عصر ما به رشتة تحریر درآمده است.

در بعضی موارد نیز سالک مکاشفات خود و یا توانایی‌های روحی به دست آمدة خویش در انجام خوارق عادات و کرامات را دلیل حقّانیّت راه و راهبر خود تلقّی کرده و به اعتبار آن‎ها، بر ایمان و ثبات قدمش در آن راه افزوده می‏شود.

صرف نظر از آن دسته از کشف و کرامات و خوارق عادات که ناسازگار و معارض با عقل و وحی است و بی‎شک چیزی جز افسانه‌پردازی‌های مرید برای جلب و جذب مریدان تازه برای پیر و مرشد خود نیست و چه بسا روح آن پیر و مرشد هم از چنین افسانه‌هایی که حول شخصیّت او ساخته و به او نسبت داده‌اند بی‌خبر بوده و قلباً از این سخنان بیزار باشد، در زمینة کشف و کرامات باید به نکات زیر توجّه داشت.

سرزدن کرامات و خوارق عادات و دست دادن مکاشفات و شهود باطنی را به هیچ وجه دلیل حقّانیّت و صحّت راه شخص و وجود وجهة ربوبی و شمول توفیقات و تأییدات الهی برای وی نمی‌توان به حساب آورد و هر شخصی را که دارای کشف و کراماتی بود الزاماً نمی‌توان عارف شمرد. باید دانست که برخی از مکاشفات، چیزی جز تصویر نفس خود شخص در فضای خیال او نیست و چنین مکاشفات انعکاسی به هیچ وجه بیانگر حقایق عالم نبوده و تلازمی با حقّانیّت الهی عقاید و روش شخص ندارند. همچنین انجام کارهای خارق‎العاده از طریق توسعة قدرت‌های روحی حاصل از تمرینات و ریاضات، دلیل حقّانیّت فرد نیست؛ زیرا همان طور که از راه ریاضات رحمانی و انجام طاعات و عبادات شرعی، قوای روحی شخص بیدار و فعّال و بالنده می‌شود، با ریاضات شیطانی و غیرشرعی نیز می‏توان قوای نفس را فعّال و تقویت نموده و با استفاده از آن، کارهای خارق‌العاده انجام داد.

بنابراین همان گونه که در قدرت‌های ظاهری، همچون قدرت بدنی یا توانمندی اقتصادی، یا قدرت نظامی و یا اقتدار سیاسی، هیچ تلازمی بین قدرت و حقّانیّت نیست و از راه‌های درست و نادرست و مشروع و نامشروع می‏توان به آن قدرت‌ها دست یافت و در نتیجه، داشتن چنان قدرت‌هایی دلیل بر صحّت سخن، اندیشه، عقیده، مرام و آیین شخص دارندة آن قدرت‌ها نیست؛ در قدرت‌های باطنی و روحی نیز چنین تلازمی وجود ندارد. بهترین شاهد بر این امر، خوارق عاداتی است که به دست مرتاضانی انجام می‏شود که به خدا و دین و معارف دینی بی‌اعتقاد بوده و بالتّبع تارک احکام الهی وحتّی بعضاً آلودة به اعمال زشت و پلید می‌باشند.

http://ahlevela.ir/html/sereh%20hagh/index.htm

بشنو از نی (علّت غیبت امام زمان علیه السلام)


مرحوم آیت الله بهجت قدس الله نفسه:

در زیارت حضرت غایب علیه السلام وارد شده است: «السلام علیک ایّها المهذّب الخائف» ( سلام بر تو ای آراسته بیمناک). با اینکه انسان خائن، خائف است «الخائن خائف» و شخص مهذّب و بی‌گناه و پاک، از کسی بیم ندارد؛ امّا آن حضرت با آن حریم پاک، از اظهار (و نشان دادن خود) خائف است. او به خاطر گناهان و به خاطر اعمال ما است که هزار سال در بیابان‌ها در به در و خائف است.

www.goharemaerefat.com

رهبر صابئین مندائی به زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام رفت+تصویر

به گزارش شیعه آنلاین، شیخ «ستار جبار حلو» رهبر صابئین مندائی (پیروان حضرت یحیی علیه السلام) به همراه جمعى از مسئولان و نمایندگان این آیین در پارلمان عراق، به زیارت حرم مطهر امیرمؤمنان حضرت على بن ابى طالب علیهما السلام شرفیاب شدند.

رهبر صابئین مندائی پس از زیارت بارگاه مطهر امام اول شیعیان، در مصاحبه‌ اى ضمن قدردانى از حسن ضیافت خادمان آستان اظهار داشت: مرقد امام على علیه السلام پناهگاه تمامى طوایف و مذاهب گوناگون ملت عراق است.

شیخ الحلو تاکید کرد: مرجعیت، ضامن برقرارى امنیت و صلح براى تمامى شهروندان عراقی است و تمامى ملت عراق به برکت وجود مرجعیت دینى و لطف پدرانه این نهاد آگاه زندگى می‌کنند.

وی در ادامه افزود: ما خود را پیرو دستورات مرجعیت می ‌دانیم و در این زمینه با تمامى ملت عراق یکدست و یکپارچه ‌ایم. عراق مهد تمامى مردمش است و ارزش‌هاى ملى هیچ تبعیضى بین دین و مذهب و ‌نژاد ایجاد نمی‌کنند.

شایان ذکر است، وی در سفر به نجف اشرف با حضرت آیت الله شیخ «بشیر نجفی» از مراجع عالیقدر شیعیان نیز دیدار کرد.

لازم به ذکر است مندائیان از اقلیت‌های مذهبی عراق، ایران و سوریه هستند که با نام صابئین نیز شناخته می‌شوند.

لیلة الرغائب، شب عاشقان بی دل

شب جمعه اول ماه رجب را لیلة الرغائب می گویند. پیامبر اسلام-صلی علیه و آله- می فرمایند:« ای مردم از اولین پنج شنبه ماه رجب غافل نشوید چرا که این شب را ملائکه، لیلة الرغائب نام نهادند؛ شب رغبت ها و آرزوها. در این شب خاص هنگامی که یک سوم از شب می گذرد؛هیچ ملکی در آسمانها نمی ماند جز اینکه در کعبه و اطراف آن جمع می شوند و خدای متعال توجه و عنایت خاصی به این ملائکه می کند و خطاب می فرماید: ای ملائکه من، آنچه می خواهید از من درخواست کنید. ملائکه عرض می کنند: خدایا روزه داران رجب را مشمول رحمت و بخشش خود قرار ده ....»  

خلاصه سخنرانی استاد فروغی به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

 خلاصه سخنرانی استاد فروغی 

 به مناسبت 
 ولادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 

آفت منبر رفتن، خود را فراموش کردن است. وقتی منبر می‌روی برای خودت برو تا برایت سلوک باشد.

سلوک برای این نیست که خوب بفهمیم، سلوک یعنی فانی شدن در آستانه اهل بیت (علیهم السّلام).

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سرّ است و ادراک او مافوق عقل است. اگر بخواهی نور را درک کنی باید نور شوی!

 نوریان مر نوریان را طالب‌اند          ناریان مر ناریان را جاذب‌اند

 باید سرّ شوی مثل اویس قرنی؛ آنچه را او می‌فهمد بقیه نمی‌فهمند و لو اینکه در بیابان شتر بچراند!

کوثر سرّ الهی است که به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) داده شده است.

در روایت منسوب به امام حسن عسکری (علیه السلام) چنین آمده: "نحن حجج اللّه على خلقه، و جدّتنا فاطمة حجة اللّه علینا"(1)

ما حجّت‌های خداوند بر مخلوقات هستیم و جدّه ما فاطمه (سلام الله علیها) بر ما حجت است. یعنی فاطمه (سلام الله علیها) الگوی ما اهل بیت (علیهم السّلام) است.

آنچه امروز برای بشر بحران ساز شده، نبودن الگو است. امام زمان (علیه السّلام) می‌فرماید: "وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلّم) لی أُسْوَةٌ حَسَنَة"(2)

فاطمه (سلام الله علیها) الگوی من است؛ یعنی فاطمه (سلام الله علیها) عمود خیمه اهل بیت (علیهم السّلام) است.

"سُمِّیَتْ مَرْیَمُ بَتُولًا لِأَنَّهَا بُتِلَتْ عَنِ الرِّجَالِ وَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ بَتُولًا لِأَنَّهَا بُتِلَتْ عَنِ النَّظِیرِ"(3)

یعنی فاطمه (سلام الله علیها) نظیری در عالم ندارد. توحید در عالم به غیر وجود فاطمه (سلام الله علیها) طلوع نمی‌کند.

پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: "إِنَّ اللَّهَ یَرْضَى لِرِضَاکِ وَ یَغْضَبُ لِغَضَبِک"(4) ‏این یعنی فنای در فعل خداوند! اینجاست که او می شود لیلة القدر، اللَّیْلَةُ فَاطِمَة(5)

او را به چشم پاک توان دید چون هلال          [هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست](6)

بصر داری یا بصیرت. در قیامت بصر نافذ می‌شود، ولی الان اگر به قیامت انفسی برسی بصیرت پیدا میکنی و سلوک برای این است. تا روز زن می‌رسد همه به فکر مادیات می‌افتند، چرا اینهمه باید حقایق را پایین آورد.

 ---------------------------------------------------------
پی‌نوشت

1. عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏11، قسم 2، فاطمة(س)، ص 1030

2. بحار الأنوار، طبع بیروت، ج‏53، ص 180

3. بحار الأنوار، طبع بیروت، ج‏43، ص 16

4. بحار الأنوار، طبع بیروت، ج‏30، ص 347

5. تفسیر فرات الکوفی، ص 581

6. حافظ شیرازی

کعبۀ دل (جایگزین حجّ و عمرۀ رجبیه)

بسم الله الرحمن الرحیم

جایگزین عمرۀ رجبیه (رابطه زیارت امام رضا علیه السلام با زیارت خانۀ خدا در ماه رجب)

منبع: کتاب روح مجرد تالیف حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه ص: 245 با تلخیص

از جمله اعمال مستحبی که بر انجام آن در ماه رجب تاکید بسیار شده است زیارت امام رضا علیه السلام می باشد. و در بسیاری از روایات ، زیارت آن حضرت در ماه رجب بمنزله زیارت بیت الله الحرام به حساب آمده است. مر حوم علامه طهرانی رحمة الله علیه بحث جامعی را در ارتباط با این مساله ایراد نموده اند که در ذیل ارائه می گردد.  

روایت‌ امام‌ محمّد تقی‌ دربارۀ افضلیّت‌ زیارت‌ امام‌ رضا بر حجِّ غیر از حجّة‌الاسلام‌

در «کافی‌» ج‌ 4، فروع‌، کتاب‌ الحجّ و المزار، در باب‌ فضل‌ زیارت‌ أبی‌الحسن‌ الرّضا علیه‌ السّلام‌، ص‌ 584 روایت‌ کرده‌ است‌ که‌: «روایت‌ میکند أبوعلی‌ اشعری‌ از حَسن‌ بن‌ علی‌ کوفیّ از حسین‌ بن‌ سَیف‌ از محمّد بن‌ أسلم‌ از محمّد بن‌ سلیمان‌ که‌ گفت‌:

من‌ از حضرت‌ أبوجعفر امام‌ محمّد تقیّ علیه‌السّلام‌ پرسیدم‌ راجع‌ به‌ مردی‌ که‌ حِجّة‌ الإسلام‌ خود را انجام‌ داده‌ بود متمتّعاً با عمره‌، یعنی‌ حجّ تمتّع‌ بجای‌ آورده‌ بود، و خداوند وی‌ را کمک‌ نموده‌ بود تا اینکه‌ آنها را صحیحاً بجای‌ آورد؛ و پس‌ از آن‌ به‌ مدینه‌ آمده‌ بود و زیارت‌ رسول‌ اکرم‌ صلّی‌الله‌ علیه‌ و آله‌ وسلّم‌ را بجای‌ آورده‌ بود، و سپس‌ با معرفت‌ به‌ حقّ تو و به‌ اینکه‌ تو حجّت‌ خداوند در روی‌ زمین‌ هستی‌ و درِ خدا می‌باشی‌ که‌ باید از آن‌ در وارد شد، به‌سوی‌ تو آمده‌ بود و تو را زیارت‌ نموده‌ و بر تو سلام‌ داده‌ بود. و پس‌ از آن‌ به‌سوی‌ حضرت‌ أبا عبدالله‌ الحسین‌ صلوات‌الله‌ علیه‌ آمده‌ و بر آنحضرت‌ سلام‌ داده‌، و سپس‌ به‌ بغداد رفته‌ و بر حضرت‌ أبوالحسن‌ موسی‌ علیه‌السّلام‌ سلام‌ داده‌ و زیارت‌ نموده‌، و پس‌ از آن‌ به‌ سوی‌ شهر خود مراجعت‌ نموده‌ است‌. اینک‌ که‌ موسم‌ حجّ فرا رسیده‌ است‌، او متمکّن‌ از حجّ میباشد، بفرمائید: برای‌ او با این‌ کیفیّتی‌ که‌ ذکر شد که‌ حِجّة‌ الاسلام‌ خود را انجام‌ داده‌ است‌، آیا باز حجّ بیت‌الله‌ الحرام‌ برای‌ او أفضل‌ است‌، یا اینکه‌ به‌ سوی‌ خراسان‌ برود و بر پدرت‌ علیّ بن‌ موسی‌ علیهماالسّلام‌ سلام‌ کند؟!

حضرت‌ فرمود: نه‌! بلکه‌ به‌ خراسان‌ رود و بر حضرت‌ أبوالحسن‌ علیه‌السّلام‌ سلام‌ کند البتّه‌ آن‌ افضل‌ است‌؛ ولیکن‌ باید زیارت‌ و سلامش‌ در ماه‌ رجب‌ باشد. و سزاوار نیست‌ که‌ زیارت‌ آن‌ حضرت‌ را در امروز بجای‌ آورید؛ زیرا سلطان‌ وقت‌ این‌ عمل‌ را برای‌ ما و برای‌ شما قبیح‌ و ناپسند می‌شمرد.»

مراد از «هَذا الیَومِ» در روایت‌ محمد بن سلیمان

مراد از هَذَا الْیَوْمِ، یوم‌ حجّ و موسم‌ حجّ است؛ و بنابراین‌ حضرت‌ میفرمایند: این‌ شخص‌ که‌ موسم‌ حجّ رسیده‌ و امر دائر است‌ بر اینکه‌ یا حجّ کند یا زیارت‌ پدرم‌ را، و زیارت‌ مقدّم‌ است‌، در ایّام‌ حجّ و موسم‌ حجّ به‌ خراسان‌ نرود و زیارت‌ نکند زیرا خلیفه‌ میگوید: اینان‌ حجّ خود را زیارت‌ قبر حضرت‌ امام‌ رضا قرار داده‌اند. و در موسم‌ حجّ که‌ مشهود است‌ تمام‌ زائرین‌ بیت‌الله‌ الحرام‌ از أوطان‌ خود خارج‌ و به‌ سوی‌ مکّه‌ میروند، معلوم‌ است‌ که‌ اگر کسی‌ به‌ سمت‌ خراسان‌ و برای‌ زیارت‌ سفر کند این‌ سفرِ چشمگیر مشخّص‌ خواهد شد و خلیفه‌ میگوید: اینان‌ از عمل‌ حجّ با چنین‌ و چنان‌ أهمّیّت‌ إعراض‌ نموده‌ و محلّی‌ دیگر که‌ قبر امامشان‌ است‌، بدانسوی‌ قصد می‌کنند و حجّمی‌کنند. پس‌ در موسم‌ حجّ به‌ زیارت‌ نروید و صبر کنید در زمانی‌ که‌ از نقطۀنظر تدریج‌ زمان‌ در مقابل‌ موسم‌ حجّ قرار دارد و آن‌، ماه‌ رجب‌ است‌ که‌ در ضمن‌ دارای‌ شرف‌ و فضیلت‌ و شهرالله‌ الاصَبّ است‌ زیارت‌ کنید تا این‌ احتمال‌ تشنیع‌ از شما برداشته‌ شود. در اینصورت‌، زیارت‌ کرده‌اید و سلطان‌ را نیز نسبت‌ به‌ خود در شکّ و شبهه‌ نینداخته‌اید!

مضافاً به‌ آنکه‌ در زیارت‌ حضرت‌ امام‌ رضا در موسم‌ حجّ به‌ بیان‌ مقدّم‌ خوف‌ تشنیع‌ هست‌ نه‌ مطلق‌ زیارت‌ گرچه‌ در ماه‌ رجب‌ باشد؛ چون‌ زیارت‌ ائمّه‌ علیهم‌ السّلام‌ بطور مطلق‌ در آن‌ زمانها رائج‌ و دارج‌ بوده‌، و شیعیان‌ به‌ زیارت‌ قبور ائمّۀ خود معروف‌ بوده‌اند.

و علّت‌ آنکه‌ حضرت‌ جواد علیه‌السّلام‌ ماه‌ رجب‌ را معیّن‌ می‌کنند، مضافاً إلی‌ ما ذَکرْناه‌ آنکه‌ زیارت‌ همۀ ائمّه‌ علیهم‌السّلام‌ در ماه‌ رجب‌ مستحبّ است‌ و حائز فضیلت‌ بیشتری‌ از سائر شهور است‌.

سرّ استحباب‌ زیارت‌ امام‌ رضا علیه‌ السّلام‌ در ماه‌ رجب‌ و رابطۀ آن‌ با حجّ بیت‌الله‌ الحرام‌

روایات‌ در فضیلت‌ زیارت‌ آنحضرت‌ بطور مطلق‌، بسیار است‌. در بعضی‌ وعدۀ بهشت‌ داده‌ شده‌ است‌، و در بعضی‌ عِدل‌ شهادت‌ شهدای‌ بدر بشمار آمده‌ است‌، و در بعضی‌ ثواب‌ هزار حجّ و هزار هزار حجّ بر آن‌ مترتّب‌ گردیده‌ است‌.

حَمدان‌ بن‌ إسحق‌ یا آن‌ مرد دیگر میگوید: من‌ پس‌ از ملاقات‌ و دیدار حضرت‌ أبوجعفر امام‌ جواد علیه‌السّلام‌ حجّ بیت‌الله‌ الحرام‌ را بجای‌ آوردم‌، و در حجّ با أیّوب‌ بن‌ نوح برخورد و ملاقات‌ نمودم‌. او به‌ من‌ گفت‌: حضرت‌ أبوجعفر علیه‌السّلام‌ فرموده‌ است‌: کسیکه‌ قبر پدر مرا در طوس‌ زیارت‌ کند، تمام‌ گناهان‌ گذشته‌ و آینده‌اش‌ آمرزیده‌ می‌شود و خداوند در روز قیامت‌ در صحرای‌ حشر برای‌ او منبری‌ می‌سازد در مقابل‌ منبر رسول‌ اکرم‌ صلّی‌الله‌ علیه‌ وآله‌ و علیّ علیه‌السّلام‌ تا اینکه‌ خداوند از حساب‌ خلائق‌ فارغ‌ گردد.

من‌ پس‌ از این‌ جریان‌، أیّوب‌ بن‌ نوح‌ را دیدار کردم‌ درحالیکه‌ زیارت‌ قبر حضرت‌ علیّ بن‌ موسی‌ الرّضا علیهماالسّلام‌ را انجام‌ داده‌ بود و گفت‌: من‌ آمدم‌ تا اینکه‌ آن‌ منبر موعود را به‌ دست‌ آورم‌.»

و ایضاً روایت‌ میکند از محمّد بن‌ حسن‌ از محمّد بن‌ حسن‌ صفّار از أحمد ابن‌ محمّد بن‌ عیسی‌ از أحمد بن‌ محمّد بن‌ أبی‌ نصر بَزَنْطیّ؛ قَالَ: قَرَأْتُ فِی‌ کِتَابِ أَبِی‌ الْحَسَنِ الرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَبْلِغْ شِیعَتِی‌: إنَّ زِیَارَتِی‌ تَعْدِلُ عِنْدَاللَهِ أَلْفَ حَجَّةٍ.

قَالَ: فَقُلْتُ لاِبِی‌ جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَلْفَ حَجَّةٍ؟! قَالَ: إی‌ وَاللَهِ! وَ أَلْفَ أَلفِ حَجَّةٍ لِمَنْ زَارَهُ عَارِفًا بِحَقِّهِ. («کامل‌ الزّیارات‌» باب‌ 101، ص‌ 305)

«میگوید: من‌ در کتاب‌ حضرت‌ امام‌ أبوالحسن‌ الرّضا علیه‌السّلام‌ خواندم‌: به‌ شیعیان‌ من‌ برسانید که‌: زیارت‌ من‌ در نزد خداوند معادل‌ با هزار مرتبه‌ حجّ بیت‌ الله‌ الحرام‌ را انجام‌ دادن‌ است‌.

بَزَنْطی‌ میگوید: من‌ از روی‌ تعجّب‌ به‌ حضرت‌ أبوجعفر امام‌ محمّد تقیّ علیه‌السّلام‌ عرض‌ کردم‌: هزار حجّ؟!

فرمود: آری‌ قسم‌ به‌ خدا! و هزار هزار حجّ برای‌ کسیکه‌ زیارت‌ کند او را درحالیکه‌ عارف‌ به‌ حقّ وی‌ باشد.»

باری‌، با ملاحظۀ آنچه‌ ذکر شد، شاید بدست‌ آید سرّ استحباب‌ زیارت‌ حضرت‌ ثامن‌الائمّه‌ علیه‌السّلام‌ در ماه‌ رجب‌المرجّب‌، و ارتباط‌ قویم‌ آن‌ زیارت‌ با زیارت‌ بیت‌الله‌ الحرام‌. چرا که‌ شهر رجب‌ از ماههای‌ حرام‌ است‌ که‌ تک‌ افتاده‌ است‌، به‌ خلاف‌ ذوالقعدة‌ الحرام‌ و ذوالحجّة‌ الحرام‌ و محرّم‌ الحرام‌ که‌ این‌ سه‌ ماه‌، متوالی‌ و پی‌ در پی‌اند؛ و در ماه‌ رجب‌ جنگ‌ حرام‌ است‌، و دارای‌ اعتبار و خصوصیّاتی‌ است‌ که‌ آنرا از سائر ماهها متمایز میگرداند؛ و شهرالله‌ است‌؛ و برای‌ بسیاری‌ از سالکان‌ راه‌ خدا، در ماه‌ رجب‌ فتح‌ باب‌ می‌شود. ولادت‌ أمیرالمومنین‌ و بعثت‌ رسول‌الله‌ صلواتُ الله‌ و سلامُه‌ علیهما موجب‌ مزید تکریم‌ و تشریف‌ این‌ ماه‌ شده‌ است‌.

بنابراین‌ هیچیک‌ از أقسام‌ عمره‌، چون‌ عمرۀ رجبیّه‌ نیست‌؛ و در فضیلت‌، با فضیلت‌ حجّ فقط‌ یک‌ درجه‌ فرق‌ دارد. و در این‌ روایت‌ أخیر دیدیم‌ زیارت‌ حضرت‌ امام‌ هشتم‌ برای‌ شیعیان‌ خُلَّص‌ و عارفان‌ به‌ مقام‌ و منزلت‌ و حقّ او، ثواب‌ هزار و یا هزار هزار حجّ بر آن‌ مترتّب‌ است‌. و أبداً جای‌ استبعاد نیست‌؛ زیرا حیات‌ کعبه‌ به‌ ولایت‌ است‌. بنابراین‌ ولایت‌ محور است‌ و کانون‌، و کعبه‌ در حکم‌ محیط‌ پرگار است‌. نمی‌بینی‌ چگونه‌ مردم‌ دور کعبه‌ای‌ که‌ علیّ در آن‌ متولّد شده‌ است‌ دور میزنند و طواف‌ می‌کنند و خواهی‌ نخواهی‌ طوعاً أو کرهاً ناچارند تسلیم‌ آن‌ حقیقت‌ و واقعیّت‌ شوند؟!

همۀ مسلمین‌ چه‌ شیعه‌ و چه‌ عامّه‌ بر سر سفرۀ آنحضرت‌ نشسته‌اند، چرا که‌ بقدری‌ گسترده‌ است‌ که‌ در برابرش‌ سفرۀ دگری‌ متصوَّر نیست‌. بلکه‌ همۀ عالم‌ از برکات‌ وجودی‌ و از ولایت‌ تکوینیّه‌ و وجودیّۀ آنحضرت‌ متمتّع‌اند. در اینصورت‌ مبادا استبعاد کنی‌ که‌ چطور می‌شود ثواب‌ یک‌ زیارت‌ حضرت‌ امام‌ رضا علیه‌السّلام‌ عارِفًا بِحَقِّه‌، معادل‌ با ثواب‌ هزار هزار حجّ باشد؟!

آنجا کعبۀ ظاهر است‌ و اینجا کعبۀ باطن‌. آنجا تکلیف‌ است‌ و اینجا محبّت‌. آنجا جسم‌ است‌ و اینجا جان‌.

رؤیای‌ صادقه‌ دربارۀ ارتباط‌ زیارت‌ آنحضرت‌ با حجّ و عمره‌

باری‌! اگر بخواهیم‌ در این‌ باره‌ سخن‌ را گسترش‌ دهیم‌ به‌ درازا می‌کشد؛ یک‌ سرش‌ در دست‌ ما و سر دیگرش‌ به‌ لایتناهی‌ میرسد. آنوقت‌ باید نه‌ تنها به‌ درازای‌ دنیا بلکه‌ به‌ گسترش‌ عالم‌ برزخ‌ و مثال‌، بلکه‌ به‌ وسعت‌ قیامت‌ و بهشت‌ و دوزخ‌، و از آن‌ برتر و بالاتر مطلب‌ را گسترش‌ دهیم‌. بنابراین‌ فعلاً صلاح‌ است‌ که‌ به‌ همین‌ مقدار اکتفا شود، تا نه‌ خامۀ من‌ بشکند، و نه‌ شما از خانه‌ و لانه‌ و دکّان‌ آواره‌ شوید! فقط‌ به‌ ذکر یک‌ رویای‌ صادقه‌ که‌ از یکی‌ از همشیره‌های‌ خود حقیر است‌ اکتفا نموده‌، مطلب‌ را خاتمه‌ میدهیم‌:

حقیر قبل‌ از تشرّف‌ به‌ نجف‌ أشرف‌ فقط‌ سه‌ بار به‌ زیارت‌ حضرت‌ ثامن‌الائمّه‌ علیه‌السّلام‌ مشرّف‌ شده‌ام‌؛ و چون‌ مَحَطِّ دروس‌ تحصیلی‌ ما مطالعۀ اخبار و احادیث‌ نبود، نمیدانستم‌ زیارت‌ آنحضرت‌ ثواب‌ حجّ بیت‌الله‌ را دارد؛

و بالخصوص‌ در ماه‌ رجب‌ زیارت‌ مخصوصه‌ است‌. در مدّت‌ اقامت‌ هفت‌ ساله‌ در نجف‌ هم‌ به‌ احادیث‌ زیارت‌ حضرت‌ أمیرالمومنین‌ و حضرت‌ سیّدالشّهداء علیهما السّلام‌ چون‌ محلّ ابتلا بود مراجعه‌ می‌شد؛ ولی‌ به‌ احادیث‌ ثواب‌ زیارت‌ حضرت‌ امام‌ رضا علیه‌السّلام‌ مراجعه‌ نمی‌شد.

در مراجعت‌ از نجف‌ اشرف‌ نیز تا بیش‌ از یک‌ سال‌ که‌ اشتیاق‌ زیارت‌ بود توفیق‌ تشرّف‌ دست‌ نداد، تا در اواسط‌ ماه‌ رجب‌ 1378 هجریّۀ قمریّه‌ با چند تن‌ از دوستان‌ سلوکی‌ بنا به‌ تقاضا و دعوت‌ آنها عازم‌ بر تشرّف‌ شدیم‌، و من‌ تا آن‌ زمان‌ به‌ گوشم‌ نخورده‌ بود که‌ زیارت‌ حضرت‌ ثواب‌ حجّ دارد، و نیز زیارت‌ در ماه‌ رجب‌ را دارای‌ خصوصیّتی‌ نمیدانستم‌ و سفر ما در ماه‌ رجب‌ حسب‌ الاتّفاق‌ بود، نه‌ از روی‌ قصد و انتخاب‌.

یکی‌ دو روز مانده‌ به‌ موقع‌ حرکت‌، حقیر که‌ برای‌ خداحافظی‌ به‌ دیدار بزرگان‌ و اقوام‌ و ارحام‌ میرفتم‌، یک‌ روز به‌ منزل‌ همشیرۀ کوچک‌ برای‌ تودیع‌ رفتم‌؛ وقتی‌ مطّلع‌ شد که‌ عازم‌ آستان‌ بوسی‌ حضرت‌ ثامن‌ هستم‌، گفت‌: سُبْحانَ اللَهِ! سُبْحانَ اللَهِ! من‌ دیشب‌ تو را در خواب‌ دیدم‌ که‌ دو جامۀ إحرام‌ پوشیده‌ای‌ و عازم‌ بیت‌الله‌ الحرام‌ می‌باشی‌!

گفتم‌: خوب‌ این‌ خواب‌ چه‌ تعجّبی‌ دارد؟!

گفت‌: تعبیرش‌ روشن‌ شد که‌ شما عازم‌ زیارت‌ امام‌ رضا علیه‌السّلام‌ می‌باشید، زیرا که‌ در روایت‌ وارد است‌ کسیکه‌ زیارت‌ آنحضرت‌ را بجا بیاورد کأنَّه‌ حجّ و عُمره‌ را انجام‌ داده‌ است‌؛ و شما که‌ عازم‌ این‌ زیارت‌ هستید در عالم‌ رویا ملبّس‌ به‌ لباس‌ احرام‌ بوده‌ و مقصد، بیت‌الله‌ الحرام‌ بوده‌ است‌.

من‌ هم‌ از این‌ رویا تعجّب‌ نمودم‌، و به‌ او گفتم‌: تا بحال‌ من‌ نمیدانستم‌ که‌ زیارت‌ آنحضرت‌ ارتباطی‌ با حجّ و عمره‌ دارد.

منبع:http://goharemaerefat.com

توحید2

بسم الله الرحمن الرحیم


عارف واصل مرحوم دولابی رحمة الله علیه:

۞     پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم هیچ فاصلهای بین عبد و مولا باقی نگذاشت. گفت لا اِلهَ. اله یعنی خود عبد. خود عبد را که فاصله بود، برداشت.

۞     در لا اِلهَ، هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در الاّ، تشدید را محکم ادا کن تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن‎گاه الله را بگو تا همه‎ی دلت را تصّرف کند.

۞     حضرت امیر علیه السّلام به هر چیز نگاه کرد، لا اِلهَ‌‌ اِلاَّ الله را دید. در دعای دههی اوّل ذیحجه است: به عدد لیالی و دهور، به عدد امواج دریاها، به عدد درختها و خسها، به عدد سنگها و کلوخها، به عدد موها و پشمها، به عدد بادها و لا اِلهَ‌‌ اِلاَّ الله.

۞            سلام نام خداست و سلامٌ علیکم یعنی خدا با شماست. چه خوب است که آدمی در همه کس خداوند را ببیند.

۞     وقتی میگویی لا اِلهَ‌‌ اِلاَّ الله، نه دنیا میماند، نه عادات و رسوم، نه آبروداری بین اهل دنیا؛ همه از بین میرود. لا الهَ یعنی هر چه واله ‌کننده‎ی من است، دور انداختم الاّ الله را. درست دقّت کن، اگر میارزد آن را بگو؛ بیحساب نگویی که وقتی واله‌ کنندهها رفتند، فریادت بلند میشود. خداوند به موسی علیه السّلام فرمود هر چه را در دستت است بینداز، به ما فرمود بگو لا اِلهَ‌‌ اِلاَّ الله؛ یعنی هر چیزی جز خدا که تو را واله کرده، بینداز. نکند مثل امّت موسی علیه السّلام ما هم به محمّد و آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم بگوییم اجعَل لَنا اِلهاً کَما لَهُم آلِهةٌ. یعنی همان‎طور که اهل دنیا چیزهایی دارند که آنها را واله کرده است، به ما هم از آن واله ‌کنندهها بدهید.

لینک های مرتبط:

مبحث توحید بخش اول:

http://yaqut.blogsky.com/1394/01/14/post-427/%D8%AA%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%AF1


شرح کتاب مصباح الهدی، نگرش و روش عرفانی اهل محبّت و ولاء (1):

http://ahlevela.com/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF/-2/reading-and-comment-mesbah-al-hoda-1


شرح کتاب مصباح الهدی، نگرش و روش عرفانی اهل محبّت و ولاء (2) :

http://ahlevela.com/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF/-2/reading-and-comment-mesbah-al-hoda-2


شرح کتاب مصباح الهدی، نگرش و روش عرفانی اهل محبّت و ولاء (3):

http://ahlevela.com/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF/-2/reading-and-comment-mesbah-al-hoda-3


شرح کتاب مصباح الهدی، نگرش و روش عرفانی اهل محبّت و ولاء (4):

http://ahlevela.com/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF/-2/reading-and-comment-mesbah-al-hoda-4



خمخانه

خمخانه (اصطلاح عرفانی): همه عالم غیب و شهادت که از شراب محبت فطری حق لبریزند، و همچنین قلبی که محل ورود غلبات عشق است. (کتاب سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی).)

خمخانه در غزلیات حافظ:

روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست
می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

و همچنین:

چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت

خمخانه در دیوان شمس مولوی:

خمخانه لم یزل جوشیده زان می کز کفش
گشته ویرانه به عالم در هزاران خاندان

خمخانه در غزلیات سعدی:

هر کس غم دین دارد و هر کس غم دنیا
بعد از غم رویت غم بیهوده خورانند
ساقی بده آن کوزه خمخانه به درویش
کان‌ها که بمردند گل کوزه گرانند
چشمی که جمال تو ندیدست چه دیدست
افسوس بر اینان که به غفلت گذرانند

خمخانه در غزلیات شاه نعمت الله ولی:

گر تو را عزم عالم قدم است
سر فدا کردن اولین قدم است
درد می نوش و درد دل میکش
زانکه این درد و آن دوا به همست
می خمخانه را گرانی نیست
رند سرمست باده نوش کم است
جرعه ای از می محبت او
خوشتر از صد هزار جام جمست
گر حضوری و خلوتی خواهی
بهترین مقامها عدم است
لطف او گر جفا کند با ما
او وفا می کند همه کرم است
می به شادی نعمت الله نوش
غم مخور خوش بزی چه جای غم است

خمخانه در گلشن راز شیخ محمود شبستری:

شده زو عقل کل حیران و مدهوش
فتاده نفس کل را حلقه در گوش
همه عالم چو یک خمخانهٔ اوست
دل هر ذره‌ای پیمانهٔ اوست
خرد مست و ملایک مست و جان مست
هوا مست و زمین مست آسمان مست

خجسته باد میلاد حورای هستی، بهانه ی آفرینش

بعد از آنکه خدیجه-سلام الله علیها- با پیامبر-صلی الله علیه و آله- ازدواج کرد، زنهای مکه از او دوری می جستند و دیگر به خانه او نمی آمدند و در هنگام ملاقات با خدیجه سلام الله علیها، از سلام کردن به او خودداری می کردند و از ورود زنان به خانه او جلوگیری می نمودند و از این جهت قلب خدیجه سلام الله علیها را غم و وحشت فرا می گرفت. هنگامی که خدیجه سلام الله علیها به فاطمه سلام الله علیها باردار شد، حضرت فاطمه سلام الله علیها در بطن او، با مادر سخن می گفت و تا هنگام ولادتش، این کار ادامه داشت وحضرت مونس و هم صحبت مادر بود تا وقت میلادش نزدیک شد. 

مقام رضا (۱)

حضرت موسی علیه السّلام به شخصی برخورد که کور و کر بود و دست و پا هم نداشت؛ به یک تکه گوشت شبیه تر بودتا انسان. از او پرسید حالت چطور است؟ یعنی دنیا و ربت را چگونه می بینی؟ آن شخص در پاسخ موسی علیه السّلام گفت: کیست در این دنیا که حالش مثل من باشد؟ چشم ندارم، درنتیجه آنچه را خدا راضی نیست نمی بینم؛ گوش ندارم، درنتیجه سخنی را که خدا دوست ندارد نمی شنوم؛ پا ندارم، در نتیجه به جایی که خدا راضی نیست نمی روم؛ دست ندارم، در نتیجه کاری را که خدا نمی پسندد نمی کنم و کسی را که خدا نمی خواهد بزنم نمی زنم. پس در همه ی عالَم کسی نیست که حالش از خوبی به من برسد. موسی از معرفت و رضامندی و شاکر بودن او بسیار متعجّب شد... 

توحید1

بسم الله الرحمن الرحیم


عارف واصل مرحوم دولابی رحمة الله علیه:


قرآن فرمود: قُل اللهُ ثُمَّ ذَرهُم فى خَوضِهِم یَلعَبونَ: بگو خدا، آنگاه جاهلها و کفّار و اشقیا و را بگذار در خوضشان بازی کنند. یعنی آنها را ول کن گردوبازی کنند. خوّاض با غوّاص فرق دارد. غوّاص در دریای توحید فرو میرود و جواهر ایمان و انسانیّت بیرون میآورد، ولی خوّاض مینشیند و برای کلک‌ زدن میبافد. خوض اثر جهل است. هر کس که هر جا میرود، به دنبال این است که عیب پیدا کند و بیرون بیاورد، خوّاض است و هر کس که میرود حُسن پیدا کند و چیز قیمتی در بیاورد، غوّاص است.

{     لا اِلهَ یعنی من نیستم؛ هیچ غیری نیست. الاّ تشدیدش یعنی اگر چیزی باقی مانده است، کاملاً پاک کن، آن‌وقت بگو الله. حالا دیدی که غیر از خدا هیچ‎ کسی و چیزی نیست. هر چه را غیریت دارد و فراموشی دارد، همه را پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم باطل کرد.

لینک های مرتبط:


شرح کتاب مصباح الهدی، نگرش و روش عرفانی اهل محبّت و ولاء (1):

http://ahlevela.com/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF/-2/reading-and-comment-mesbah-al-hoda-1


شرح کتاب مصباح الهدی، نگرش و روش عرفانی اهل محبّت و ولاء (2) :

http://ahlevela.com/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF/-2/reading-and-comment-mesbah-al-hoda-2


شرح کتاب مصباح الهدی، نگرش و روش عرفانی اهل محبّت و ولاء (3):

http://ahlevela.com/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF/-2/reading-and-comment-mesbah-al-hoda-3


شرح کتاب مصباح الهدی، نگرش و روش عرفانی اهل محبّت و ولاء (4):

http://ahlevela.com/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF/-2/reading-and-comment-mesbah-al-hoda-4